بصائر
بصائر

بصائر

سیاست های متناسب با شرایط پساتحریم به تایید رییس جمهور رسید/ تاکید روحانی بر تولیدات صادرات گرا


رییس جمهوری در نشست ستاد هماهنگی اقتصاد مقاومتی، سیاست های متناسب با شرایط پساتحریم را برای جهش در صادرات کالا و خدمات تایید کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی در یکصد و بیست و یکمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصاد مقاومتی که به ریاست رییس جمهوری تشکیل شد بر ضرورت حمایت همه جانبه از تولیدات صادرات گرا تاکید کرد.

وی از همه دستگاه های ذیربط خواست که با استفاده از فرصت حاصل از رفع تحریم ها و دسترسی به بازارهای جهانی برای افزایش بهره وری و ایجاد فرصت های شغلی پایدار جوانان برنامه ریزی کنند.

گزارش وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز در این جلسه در مورد وضعیت و روند صادرات غیر نفتی کشور مورد بررسی قرار گرفت و سیاست های متناسب با شرایط پسا تحریم برای جهش در صادرات کالا و خدمات به تایید رییس جمهوری رسید.

بر اساس این تصمیمات، صدور ضمانت نامه های بانکی برای صادرات خدمات فنی و مهندسی تسهیل خواهد شد و اعتبارات صادراتی از محل منابع صندوق توسعه ملی برای حضور در بازارهای هدف تخصیص خواهد یافت.

تقویت سرمایه صندوق ضمانت صادرات و تسریع در خدمات گمرکی از دیگر تصمیمات این جلسه بود.

همچنین مقرر شد مجوزها و ممنوعیت های موردی برای صادرات حذف شود و سازمان امور مالیاتی، تسهیلات لازم را در مورد استرداد مالیات بر ارزش افزوده صادر کنندگان کالا و استفاده از کالاهای سرمایه ای تولید داخل در مناطق آزاد تجاری، فراهم کند.


4 گیاه دارویی مفید برای معده

زنجبیل با بهبود بخشیدن به عملکرد آنزیم‌های گوارشی به پیشگیری از مشکلات معده، بهتر عمل کردن سیستم هاضمه بدن و کاهش نفخ کمک می‌کند.
پرخوری، تند خوردن غذا، مصرف غذاهای چرب، مصرف زیاد کافئین و شکلات و همچنین استرس‌ها باعث شیوع مشکلاتی نظیر سوءهاضمه، سوزش و درد سر دل، نفخ و حالت تهوع می‌شود.
 
یک دکتر داروساز گفت: گاز معده اغلب در اثر بلع هوا به‌خصوص در موقع غذا خوردن به وجود می‌آید و بهترین روش معالجه آن صرف غذا بدون عجله و با آرامش است. منشأ گاز موجود در روده‌ها نیز علاوه بر بلع هوا انجام تخمیر توسط میکروب‌های روده است.

پریسا منصوری افزود: در اغلب بیمارانی که از وجود گاز زیاد در معده و روده شکایت می‌کنند، حجم گاز افزایش پیدا نکرده است؛ بلکه در اثر اختلال در حرکات روده همان حجم طبیعی گاز، قادر به عبور معمولی از بالا به پائین در روده نیست و بیمار احساس نفخ می‌کند.

این دکتر داروساز افزود: راه‌های مختلفی برای درمان این عارضه وجود دارد؛ از تغییر در نحوه تغذیه و نوع غذاهای مصرفی گرفته تا انواع داروهای شیمیایی و گیاهی که برای رفع این مشکل تجویز می‌شود.
 
گیاه‌درمانی روشی است که در آن، بعد از معاینه های پزشکی و تشخیص لازم، از عناصر گیاهی با توجه به مواد مؤثره و خواص آن‌ها، برای رفع علائم بیماری استفاده می‌شود. این روش همانند طب جدید به مبارزه با علائم بیماری پرداخته و برای رفع آن‌ها می‌کوشد.

منصوری تعدادی از گیاهان مؤثر در درمان التهاب و ورم معده را این‌گونه توضیح داد:
 
رازیانه: از تخم و برگ این گیاه می‌توان به‌عنوان دم‌کرده استفاده کرد. رازیانه حاوی ماده‌ای است که در تحریک ترشحات معده و دستگاه گوارش نقش دارد.
 
نعنا: برگ نعنا به‌عنوان درمانی مؤثر برای سوء هاضمه، نفخ و درد معده و دستگاه گوارش استفاده می‌شود. این گیاه مفید همچنین اشتها را تحریک می‌کند و در درمان حالت تهوع و سردرد مؤثر است.
 
زنجبیل: از 2000 سال قبل تاکنون برای درمان تمامی اختلالات هضم استفاده می‌شده است. زنجبیل خواص تحریک‌کننده و درمانی دارد. این چاشنی با بهبود بخشیدن به عملکرد آنزیم‌های گوارشی به بهتر عمل کردن سیستم هاضمه بدن و کاهش نفخ کمک می‌کند.
 
شیرین‌بیان: قسمت مورداستفاده شیرین‌بیان ساقه‌های زیرزمینی و ریشه‌های گیاه است که دارای ترکیبات مختلفی است. ترکیب موجود در ریشه‌های گیاه پنجاه برابر از شکر شیرین‌تر است و مقدار آن با توجه به شرایط محیطی و گونه گیاه بین 5 تا 20 درصد است.

در طب سنتی از این گیاه برای درمان اسپاسم عضلات و تورم، برونشیت، روماتیسم و ورم مفاصل استفاده می‌شود. ریشه شیرین‌بیان محافظ بافت معده در برابر عوامل خطر (داروها و استرس) است و از بروز زخم معده و اثنی عشر جلوگیری می‌کند.   
 
وی در ادامه گفت: بسیاری از درمانگران مکاتب درمانی طبیعی در جهان به‌ویژه مکتب طب سنتی ایران، بر این باور هستند که رعایت نکاتی ساده و کاربردی از مجموعه تدابیر حفظ سلامت که در کتب و متون قدیمی طب سنتی بارها به آن اشاره‌شده، می‌تواند تأثیر زیادی در کنترل و درمان بیماری‌ها داشته باشد. وی در پایان افزود: جامعه امروز به بیماری سرعت و استرس مبتلا است، برای مقابله با عوارض ناشی از این مسئله که اغلب مزمن، هزینه‌بر و طولانی است، می‌توان از گیاهانی که به‌طور روزمره در دسترس ما هستند، استفاده کرد.

زندگینامه و جایگاه حضرت معصومه (س)


حضرت معصومه علیها السلام در اول سال 173 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.

پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در قم به شهادت رسید که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی است.


 آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه ای از وجود حضرت زهرا سلام الله علیها بود.در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والاداشت که امام هشتم برادر تنی آن حضرت او را (که نامش فاطمه بود) معصومه خواند.فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی» : (کسی که حضرت معصومه علیها سلام را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است).


مقام علم و عرفان او در مرحله ای است که در فرازی از زیارتنامه غیر معروف او چنین می خوانیم: «السلام علیک یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه» ‍:  (سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر).و باز می خوانیم: «السلام علیک ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیدة التقیة الرضیة المرضیة»: (سلام بر تو ای بانو پسندیده نیک سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاک طینت، پاک روش، شایسته و پسندیده).بدین لحاظ و مقامات عالی معنوی آن بانوست که حضرت رضا علیه السلام در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته که در کنار مرقدش خطاب به او بگوییم: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شانا من الشان».

(ای فاطمه! در بهشت از من شفاعت کن چرا که تو در پیشگاه خداوند دارای مقامی بس ارجمند و والا هستی).امام صادق علیه السلام سالها قبل از ولادت حضرت معصومه علیها سلام  در توصیف قم سخن گفته و آن مکان را حرم خاندان رسالت خوانده بود. آنگاه فرمود: به زودی بانویی از فرزندانم به سوی آن کوچ کند که نامش فاطمه دختر موسی بن جعفر است و با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند.


خاندان عصمت پیامبر در انتظار آن بودند که این دختر ممتاز چشم به این جهان بگشاید تا قلب و روی آنان را به دیدار خود روشن و منور گرداند. آغاز ماه ذیقعده برای حضرت رضا علیه السلام و دودمان نبوت و آل علی علیه السلام پیام آور شادی مخصوص و پایان بخش انتظاری عمیق و شور آفرین بود زیرا حضرت نجمه فرزندی جز حضرت رضا علیه السلام نداشت و مدتها پس از حضرت رضا نیز دارای فرزندی نشده بود.

از آنجا که سال ولادت حضرت رضا علیه السلام یعنی سال 148 هجری قمری و سال ولادت حضرت معصومه علیها سلام سال 173 و بین این دو ولادت بیست و پنج سال فاصله بود و از طرفی امام صادق علیه السلام ولادت چنان دختری را مژده داده بود، از این رو خاندان پیامبر بیصبرانه در انتظار طلوع خورشید وجود حضرت معصومه علیها سلام بودند.

هنگامی که وی چشم به جهان گشود براستی که آنروز برای اهل بیت عصمت بخصوص امام هشتم و حضرت نجمه سلام الله علیه روز شادی و سرور وصف ناپذیر و از ایام الله بود زیرا اختری از آسمان ولایت و امامت طلوع کرده بود که قلبها را جلا و شفا می داد و چشمها را روشن می کرد و به کانون مقدس اهل بیت علیهم السلام گرمی و صفا می بخشید

این سوال که پیامبر اسلام با آنکه چند فرزند دختر داشت چرا حضرت زهرا را بیشتر دوست می داشت و به او بیشتر اعتبار می داد. سوالی است که درباره حضرت معصومه علیها سلام نیز صادق است که چرا حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با داشتن دختران بسیار به حضرت معصومه علیها سلام توجه می کرد و در میان آنها این دختر به آن همه مقامات نایل شد. پاسخش این است که در آیات قرآن و گفتار پیامبر و امامان به طور مکرر معیار, داشتن علم، تقوا و جهاد و سایر ارزشهای والای انسانی است


براستی که حضرت معصومه علیها سلام همچون جده اش حضرت زهرا سلام الله علیه در معیارهای ارزشی اسلام یکه تاز عرصه ها و در علم و کمالات و قداست گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی تافته ای ملکوتی و جدا بافته و ساختار وجودی او از دیگران ممتاز بود.همان گونه که پیامبر (ص) در شان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:‌ «فداها ابوها» : (پدرش به فدایش باد)، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نیز در شان حضرت معصومه علیها سلام فرمود: «فداها ابوها»حضرت معصومه علیها سلام همنام حضرت فاطمه زهراست دراین نام رازها نهفته است. یکی از رازها این بود که در علم و عمل از رقبای خود پیشی گرفته و دیگر این که از ورود شیعیان به آتش دوزخ جلوگیری می نماید.

 همچنین از نظر کمالات علمی و عملی بی نظیر است دیگر این که گرچه مرقد مطهرش آشکار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی نیست ولی مطابق مکاشفه ای که برای بعضی از اولیای خدا روى داده امام باقر یا  امام  صادق علیهم السلام فرمودند: «کسی که مرقد حضرت معصومه علیها سلام را زیارت کند به همان مقصودی نایل خواهد شد که از زیارت قبر حضرت زهرا سلام الله علیها نایل می شود. از دیگر مشابهت های حضرت معصومه علیها سلام به حضرت زهرا فداکاری ایشان در راه اثبات ولایت بود زیرا حضرت معصومه علیها سلام نیز آن چنان تلاش کرد که جان خود را فدا نمود و به شهادت رسید.

یعنی حضرت معصومه علیها سلام نیز با کاروانی از حجاز به سوی خراسان برای دیدار چهره عظیم ولایتمداران عصر یعنی برادرش حضرت رضا علیه السلام حرکت کرده تا یار و یاور او باشد ولی در مسیر هنگامی که به سرزمین ساوه رسید دشمنان خاندان نبوت در یک جنگ نابرابر بستگان و برادرش را به شهادت رساندند و با ریختن زهر در غذایش او را مسموم ساختند که بیمار شد و به قم آمد و پس از شانزده روز سکونت در قم به شهادت رسید


همان گونه که حضرت زهرا سلام الله علیها با استدلالهای متین و استوار، حقانیت ولایت حضرت علی علیه السلام را تبیین می کرد، حضرت معصومه علیها سلام نیز چنین بود. روایاتی که از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامت و ولایت علی علیه السلام است که با اثبات ولایت او ولایت امـامـان معصوم نیز ثابت می شود.

برای نمونه حضرت معصومه با چند واسطه از حضرت زهرا نقل می کنند که فرمود: پیامبر در شب معراج به بهشت رفت و بر روی پرده ای در قصر بهشت دید که چنین نوشته شده: «لااله الا الله محمدا رسوله علی ولی القوم» : (معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست محمد رسول خدا و علی ولی و رهبر مردم است) و بر روی پرده درگاه قصر دیگری نوشته شده است: «شیعت علی هم الفائزون» (شیعیان علی رستگارند).نیز با چند واسطه از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمود:‌«الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا»: آگاه باشید! کسی که با حب آل محمد از دنیا برود شهید از دنیا رفته است).

یکی از روایات او که با چند واسطه به حضرت زهرا سلام الله علیها می رسد این است که:‌حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: آیا سخن رسول خدا را فراموش کرده اید که در روز عید غدیر خم فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم علی هم مولا و رهبر او است و نیز به علی فرمود:‌ نسبت تو به من همانند نسبت هارون برادر موسی به موسی (ع) است.به این ترتیب می بینیم حضرت معصومه علیها سلام عالمه محدثه آل طه بود و قدم به جای پای حضرت زهرا سلام الله علیها گذاشت و همچون او در عرصه  جهاد و تلاش برای اثبات حق کوشید تا جایی که جانش را فدای ولایت نمود و شهد شهادت نوشید.


شخصیت های بزرگ دین ارج و منزلت بسیار والایی برای حضرت معصومه علیها سلام  قائل بودند و هستند و او را با حضرت زهرا سلام الله علیها مقایسه می کنند:


حضرت امام خمینی (قدس سره) در قصیده ای که شامل 44 بیت است او را با حضرت زهرای اطهر مقایسه کرده در بخشی از آن می گوید:


دختر چون این دو در مشیمه قدرت

نــامد و نایـد دگــر هماره مــقدر


آن یک امواج علــم را شده مبــدا

ویـن یک افواج حلم را شده مصدر


آن یــک درعالـــم جلالـت کـعبه

وین یک در ملک کبریایـی مشــعر


لم یلـــدم بستـه لـب و گرنه بگفتم

دخــت خدایـند این دو نــور مطهر


آن یــک خـاک مدینـه کـرد مزین

صفــحه قم را نمود این یـک انــور


خاک قم ایـن کرد از شـرافـت جنت

آب مــدینه نـمـوده آن یک کــوثر

روحانی: قدرت ما در مذاکره است، نه در زور و سلاح


- رئیس جمهور با بیان این‌که قدرت ما در سایه منطق، توان مذاکره و گفتمان جدید ماست، گفت: ما قدرت را در زور بازو و سلاح نمی‌بینیم بلکه قدرت را در منطق و استدلال و به اهتزاز درآوردن پرچم صلح می‌دانیم.

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی صبح امروز در مراسم افتتاحیه ششمین اجلاس مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت (ع) با اشاره به این‌که نه بمب اتم توانست برای صهیونیست‌ها امنیت و ثبات به وجود آورد و نه سلاح‌های مدرن توانست امنیتی برای کشورهای همسایه ما به وجود آورد، اظهار کرد: این کشورها فکر می‌کردند با بمب و هواپیما می‌توانند ملت مظلوم یمن را زیر بمباران قرار دهند.

وی همچنین گفت: امنیت را دانش، وحدت، یگانگی، انسجام و اخلاق به وجود می‌آورد. قدرت علمی، سیاسی و معنوی ما علیه هیچ کشور اسلامی نخواهد بود. ما با توان خود می‌خواهیم در منطقه صلح و ثبات را ایجاد کنیم. ما ثابت کردیم با قدرت سیاسی و منطق قادریم در برابر بزرگترین قدرت‌ها بنشینیم و آنها را وادار کنیم که در برابر حق مسلم ملت ما سر فرود آورند و اعتراف کنند که ملت ما با استدلال می‌تواند به حقوق خود برای دستیابی به فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای دست یابد.

روحانی با اشاره به این‌که این اجلاس در یک شرایط حساس و شرایطی که برای مسلمانان ناگوار است برگزار می‌شود، خاطرنشان کرد: ما شاهد فرقه‌گرایی، طایفه گرایی، اختلاف، خشونت، افراطی‌گری و کشتار و آوارگی مسلمانان هستیم. دشمنان ادیان ابراهیمی به ویژه دین اسلام قرن‌ها در پی این تفکر بودند که اساساً دوران دین به سر آمده است. غرب می‌گفت دین واپسگرایی و ارتجاع است و شرق می‌گفت تخدیرکننده جامعه و نسل جوان است. شرق و غرب هر دو یک هدف را دنبال می‌کردند و آن مقابله با دینی بود که ضد استعمار، ضد استبداد است و دینی که به وجودآورنده ‌استقامت، مقاومت و اخلاق است. آنها این دین را مانع منافع مادی خود تلقی می‌کردند.

روحانی با بیان این‌که انقلاب بزرگ اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و این توهم که دوران دین به پایان رسیده است خط بطلانی کشید، اظهار کرد: انقلاب اسلامی به این تفکر که دین تنها عبادت و مناسک است و برنامه زندگی فردی بوده و از دنیای سیاست و مدیریت فاصله دارد خط بطلان کشید. انقلاب اسلامی اعلام کرد که دین بزرگترین قدرت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که توان مدیریت و اداره جامعه را دارد و می‌تواند همزمان با استبداد،‌ استعمار و استثمار بجنگد و بدون تکیه بر شرق و غرب بلکه با تکیه بر ایمان یک ملت در برابر همه قدرت‌ها پیروز شود.

رئیس جمهور همچنین با بیان این‌که انقلاب اسلامی پرچم احیای دین را در جهان برافراشت، گفت: ایستادگی ملت افغانستان در برابر شوروی، حرکت بزرگ احیای تفکر اسلامی در سراسر خاورمیانه، سرآغاز شروع اذان در مآذن‌ آسیای مرکزی و قفقاز، حضور مردم لبنان و مقاومت در برابر صهیونیست‌ها، حرکت اسلامی در ترکیه و شمال آفریقا و حرکت مقاومت جویانه اسلامی در سراسر دنیای اسلام موجی بود که از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد و همچنان ادامه دارد. موج انقلاب اسلامی اعلام کرد که مرز اسلام خون، نژاد و افراط نبوده بلکه اعتقادات، ایمان و اخلاق است و این الگو، مرزهای نظامی و جغرافیایی را نمی‌شناسد.

رئیس دولت تدبیر و امید در ادامه افزود: در اعماق اروپا و آفریقا،‌ آسیا و آمریکا این ندا می‌تواند پیروانی مخلص داشته باشد. ما صدای اسلام را نه از طریق صفیر گلوله بلکه از طریق مدارس، منابر، حجره‌ها و مأذن‌ها با منطق و استدلال به دنیا رساندیم. ما تابع قرآنی هستیم که می‌گوید همه سخن‌ها را بشنوید و بهترینش را انتخاب کنید.

روحانی در ادامه با بیان این‌که اسلام دینی است که سرآغاز حکومتش بر پایه پیمان عقبه آغاز شده است، گفت: حکومت اسلام با قانون و قرارداد با قبایل آغاز شد و تا زمانی که یهود، نصاری و کفار پای قرارداد ماندند پیامبر اسلام (ص) نیز پای قرارداد ماند. اسلام دین صلح و سلام است، اسلام شمشیر دارد اما جز در ضرورت از آن استفاده نمی‌کند. اسلام با منطق و استدلال با جهان حرف می‌زند.

وی در ادامه با اشاره به این‌که مکتب اهل بیت (ع) مکتب تصویر واقعی اسلام و قرآن است، تأکید کرد: برخلاف کسانی که می‌خواهند در منطقه تفرقه ایجاد کنند، اعلام می‌کنیم که ما هلال شیعه نداریم. ما قمر و بدر اسلام داریم. همه مسلمانان یکپارچه و متحد در برابر کفر و نفاق هستند. امام (ره) ما به ما یاد دادند که چگونه شیعه و سنی در کنار هم باشند و رهبر انقلاب هم همواره بر اصل وحدت تکیه کرده است. دیروز غرب و شرق می‌خواست بگوید دوران دین به پایان رسیده اما انقلاب اسلامی این واقعیت را مشخص کرد که عصر امروز عصر دین است و اخلاق و ایمان منجی عصر ماست. امروز دشمن فهمیده دین‌زدایی نتیجه ندارد بنابراین، مسیر انحرافی جدیدی را آغاز کرده و آن تحریف واقعیت دین است. دشمن می‌خواهد دین اخلاق، قانون، برادری و رحمت را به دین خشونت، افراط، کشتار، تفرقه و انشقاق منحرف کند. ما باید در برابر این انحراف بایستیم.

روحانی در ادامه گفت: عصر پیامبر (ص) اسلام عصر حاکمیت اکثریت با حفظ حقوق اقلیت بود، در ایران نیز مبنا اسلام و مردم‌سالاری است اما حقوق اقلیت هم محفوظ است. اکنون برادری در میان شیعه و سنی برقرار بوده و مردم ایران چه مسلمان و ارمنی و چه زرتشتی همه عاشق اهل بیت (ع) بوده و به امام حسین (ع) و یارانش احترام می‌گذارند. ایران اسلامی یک نمونه به حساب می‌آید.

رئیس جمهور با اشاره به این‌که مکتب اهل بیت (ع) یعنی مکتب تفسیر راستین اسلام و قرآن، افزود: مگر می‌توان مسلمانی را یافت که به اهل بیت (ع) احترام نگذارد و آینده تاریخ جهان را به مهدویت گره نزند. ما یک راه و یک هدف داریم. امروز منطقه ما در برابر همه جهانیان کلمه «سواء» است. این کلمه به معنای صلح، همزیستی مسالمت‌آمیز، وحدت و برادری همه مسلمانان، دنیای عاری از خشونت و جهانی عاری از انشقاق و افتراق است. در ایران اهل سنت با ما برادرند و از حاکمیت، قانون و رهبری دفاع کرده و حتی در کردستان،‌ترکمن صحرا، خراسان، هرمزگان و سیستان مرزبانان خوب سرزمین ما هستند.

وی افزود: دشمن می‌خواهد ما را از اسلام واقعی جدا کرده و دین را منشأ خشونت قرار دهد. در حالی که همه ادیان در پی کرامت انسانی بوده‌اند. اما چطور شده که به نام دین موسی در فلسطین کشتار به راه می‌اندازند. دین موسی دین اخلاق بوده نه دین تجاوز. این یک انحراف در دین ابراهیمی است. در آسیا هم به نام دین بودا انسان سوزی می‌کنند و در خاورمیانه یک عده ناآگاه یا مزدور به نام اسلام خشونت کرده و مسجد، کلیسا و معابد را نابود می کنند. در حالی که قرآن می‌گوید هر جایی که نام خدا برده می‌شود چه کلیسا، چه کنیسه و چه مسجد باید مورد دفاع باشد. اساس آیات جهاد قرآن با کلمه دفاع شروع می‌شود. «ان الله یدافع عن الذین آمنوا». اسلام از آزادی، ‌مردم‌سالاری دینی و حیثیت مردم دفاع می‌کند.

روحانی همچنین خاطرنشان کرد: دیروز برای احیای اسلام در برابر دین زدایی و امروز برای احیای اسلام در برابر تحریف وظیفه داریم. اجازه ندهیم دین اسلام که دین مدافع انسان‌هاست از طریق گروهک‌های تروریستی دین خشونت و کشتار معرفی شود.

رئیس جمهور با اشاره به دوران زندگی امام سجاد (ع) که دوران ارعاب و یأس بود، خاطرنشان کرد: امام سجاد (ع) توانست با معنویت و اخلاق امید را به جامعه بازگرداند. وی نشان داد که باید همیشه سخن حق بگویند و اگر نمی‌توانند با صراحت حرف بزنند با زبان رمز حرف بزنند. ما اگر نمی‌توانیم بگوییم حاکم و والی تو باید تواضع در برابر مردم داشته باشی و گردن کشی نکنی آنگاه با زبان دعا می‌توانیم بگوییم که خدایا اگر من در جامعه مقامی پیدا کردم به همان اندازه در نفس خود احساس فروتنی بیشتری می‌کنم. این امام سجاد (ع) است که همه معارف دین را در قالب دعا بیان کرد. دنیای امروز مشتاق اسلام معرفت، عطوفت، سلام، صلح، مقاومت و ایستادگی است. امام سجاد (ع) در همان مقطع در رساله حقوق خود انواع حقوق مردم را بیان می‌کند. دین اسلام دین اخلاق، حقوق و معنویت است و اساس بعثت پیامبر (ص) هم برای اتمام اخلاق بود.

رئیس دولت یازدهم خطاب به علمای حاضر در این اجلاس، گفت: پیام اجتماع شما، جمع شدن عاشقان اهل بیت (ع) برای وحدت دنیای اسلام و صلح و ثبات و آشنایی بیشتر با معارف اهل بیت است.

رئیس جمهور در پایان گفت: برای ما شیعه یمنی، عراقی،‌ لبنانی، سوری با اهل سنت عراق، یمن، فلسطین و اکراد عراق هیچ تفاوتی ندارد. ما خواهان صلح و امنیت و برادری برای همه و برای منطقه خواهان توسعه هستیم.

تجرد دختران؛ بحران یا انتخاب؟ / دلایل دختران مجرد برای ازدواج نکردن


یک نظرخواهی سرپایی از ۵ دختر در سنین متفاوت؛ ۱۸ تا ۳۷ ساله. اینکه نظرشان درباره تجرد چیست؟ چه بر آنها گذشته و به آینده چه نگاهی دارند؟

فهیمه حسن‌میری: 18، 23، 27، 33 و 37 ساله. نامشان را فرض کنید مینا،‌ الهام، منصوره، تبسم و رعنا. همگی مجرد و از طبقه متوسط. سوال‌های مشترکی که به آن پاسخ دادند درباره ازدواج بود. این که چقدر مشتاقند متاهل شوند، چه سختی‌هایی را به خاطر مجرد بودن تحمل می‌کنند، تجرد چه مزایایی برایشان دارد، دلایل علاقه یا بی‌علاقگی‌شان به ازدواج چیست و خلاصه‌ توصیفی از آنچه پشت سر گذاشته و پیش رو می‌بینند.

این گزارش، صرفا بخش‌هایی از حرف‌های چند نفر از مصاحبه‌شوندگان است. نیاز به توضیح ندارد که نظرات مختلفی درباره ازدواج وجود دارد و دختران زیادی هم هستند که به دلایل مختلف تمایل زیادی دارند ازدواج کنند حتی اگر مجبور شوند از بعضی خواسته‌هایشان بگذرند، اما در اینجا پاسخ‌هایی با نگاه‌های متفاوت‌تر آورده شده‌ تا شاید توجه بیشتر کارشناسان و مسئولان حوزه خانواده را به دلایل افزایش سن ازدواج و تجردگزینی جوانان جلب کند.

این هم بدیهی است که این گزارش می‌تواند ادامه داشته باشد، نظر خانواده‌ها، کارشناسان، افراد متاهل و پسرهای مجرد را هم شامل شود و با شنیدن حرف آنها،‌ دغدغه‌ها، تمایلات و مشکلاتشان در گزارشها و گفتگوهای دیگر، به ابعاد بیشتری از ماجرا دست پیدا کنیم.

مادرم تمام عمرش را کار کرد

مینای 18 ساله، منتظر نتایج کنکور است. می‌گوید مطمئن است در رشته دلخواهش پذیرفته می‌شود چون خیلی تلاش کرده و این روزها اصلا مگر ممکن است کسی دانشگاه نرود؟ سوالم را که می‌پرسم لبخندی می‌زند و می‌گوید: حالا که خیلی زود است. تمام دغدغه‌ام تا حالا کنکور بوده و اصلا به ازدواج فکر نکرده‌ام. و بعد از مکث کوتاهی اضافه می‌کند: راستش را هم بخواهید، به پسرها چندان اعتماد ندارم. اما اگر کسی باشد که بتوانم اعتماد کنم چرا که نه؟ هیچکدام از دوستهایم ازدواج نکرده‌اند، حتی نامزد هم ندارند و اینطوری من اولین عروس در جمع دوستانه‌مان می‌شوم که هیجان‌ بیشتری دارد.

در جواب این که منظورش از اعتماد چیست، می‌گوید: این که مرا نگذارد و برود سراغ خوشگذرانی خودش، این که قدر زحمت‌هایی که می‌کشم را بداند، این که وقتی دیگر جوان نبودم باز هم مرا دوست داشته باشد، بی‌وفایی نکند. من زندگی پدر و مادر خودم را دیده‌ام؛ سال‌ها سختی و اجاره‌نشینی. دیده‌ام که مادرم چطور خسته از سر کار برمی‌گشت و تازه مشغول کارهای خانه می‌شد. می‌بینم که حالا چطور پیر و تکیده شده است. حالا برادرم برای تحصیل به خارج از کشور رفته است. من هم که دیر یا زود ازدواج می‌کنم. می‌مانند مادر و پدرم.

مینا که می‌گوید مراقب است اوضاعش شبیه مادرش نشود، می‌گوید: پدر من مرد خوبی است و می‌دانم که هوای مادرم را دارد؛ اما خستگی و دردهای استخوانی و روحی مادرم را که نمی‌تواند درمان کند. آن روزهای سخت لازم بود به مادرم کمک کند. این مادرم بود که وقتی ما مشغول درس و بازی بودیم و پدرم تلویزیون می‌دید، در حال پخت و پز و جمع و جور کردن خانه بود. حتی بیشتر از مادران دوستانم که شاغل نبودند به اوضاع خانه رسیدگی می‌کرد. حالا که بزرگ شده‌ام می‌فهمم چرا. به خاطر حرف مردم؛ که نگویند شاغل است و به زندگی‌اش اهمیت نمی‌دهد. برای این که خلاء بیرون از خانه بودنش را پر کند. خواب و استراحت را به خودش حرام می‌کرد که مبادا هر کدام از ما کمبودی احساس کنیم.

می‌پرسم یعنی نمی‌خواهی شاغل باشی؟ نمی‌دانم، شاید هم بخواهم. ولی شاید اصلا بهتر است با یک نفر که پولدار باشد ازدواج کنم. چون اگر وضع مالی همسرم خوب باشد لازم نیست این همه کار کنم، یا می‌توانیم برای بزرگ کردن بچه‌ها و کارهای خانه یک نفر را استخدام کنیم، یا این که با همسرم شرط می‌کنم او هم کارهای خانه را انجام دهد؛ هرچه باشد، زندگی مشترک است دیگر. می‌دانم مثل مادرم آنقدر فداکار نیستم که زندگی‌ام را وقف دیگران کنم و بعد ببینم هرکس چطور راه خودش را می‌رود. به چروک صورتش که نگاه می‌کنم، هم قدردانم، هم از این آینده‌ می‌ترسم.

حقوقی که با ازدواج سلب می‌شود

الهام 23 سال دارد و دانشجوست. در دانشگاه آزاد، مهندسی شیمی می‌خواند. دنبال کار است اما فعلا شاغل نیست. وقتی می‌فهمد قرار است درباره تجرد و تاهل حرف بزنیم، تعجب می‌کند: این موضوع که دیگر حرف زدن ندارد،‌ این همه کارشناس درباره ازدواج حرف می‌زنند و نتیجه‌ای گرفته نمی‌شود، حالا با گفتگوی من و شما به چه نتیجه‌ای قرار است برسیم؟ با این حال به سوال‌هایم پاسخ می‌دهد. از او می‌خواهم نظرش را درباره ازدواج بگوید: ببینید، من هم مثل هر دختر دیگری خواستگارانی داشته‌ام. اما چیزی که باعث شده به هیچکدام از آنها جواب مثبت ندهم، این است که با شرایط بعد از ازدواج مشکل دارم و فعلا تجرد را ترجیح می‌دهم.

درباره شرایط بعد از ازدواج، توضیح می‌دهد: منظورم این است که من الان به عنوان یک دختر مجرد حقوقی دارم که بعد از ازدواج از من سلب می‌شود. فکر کنید من الان می‌توانم به سفرهای خارجی بروم ولی هنگامی که ازدواج کنم حتما باید از شوهرم رضایتنامه داشته باشم. چرا وقتی وارد مرحله دیگری از زندگی شده‌ام و قاعدتا باید امتیازاتی به دست بیاورم،‌ همان حقوقی که هنگام تجرد داشته‌ام را هم باید از دست بدهم؟ مشکلات حق تحصیل، حق اشتغال، حق طلاق و ... را هم که دیگر همه می‌دانند.

وقتی می‌گویم این حقوق را می‌توان جزو شروط ضمن عقد آورد، پاسخ می‌دهد: بله، اما همه پسرها که چنین شروطی را قبول نمی‌کنند. من با چند نفر از خواستگارانم درباره این مسائل حرف زده‌ام اما آنها به جای این که فکر کنند قرار است چیزی را امضا کنند که حقوق طبیعی مرا تضمین می‌کند، فکر می‌کردند در حال از دست دادن حقوقی هستند و به من امتیاز ویژه‌ای می‌دهند! تصور می‌کردند اگر از حق طلاق حرف می‌زنم یعنی اصلا آینده‌ای برای زندگی مشترک قائل نیستم و از همان اول زندگی دنبال جدا شدنم. اگر این موارد جزو قانون بود، آنها برای رعایت این اصول که ما را با هم برابر می‌کند، مردد نبودند و به نظرشان طبیعی می‌آمد، اما حالا که باید به دفتر ثبت اسناد رسمی بیایند و برگه‌ای را امضا کنند، فکر می‌کنند به آنها ظلم می‌شود!

الهام در پایان حرف‌هایش تاکید می‌کند: من به شدت اعتقاد دارم بعد از ازدواج هم لازم است حریم شخصی و استقلال فردی‌ زن و شوهر حفظ شود. با این حساب، ترجیح می‌دهم تا زمان پیدا شدن کسی که با این خواسته‌ها مخالفتی نداشته باشد،‌ مجرد بمانم. چرا خودم را در شرایطی قرار بدهم که اگر پشیمان شدم یا مشکلی پیش آمد، هیچ راه بازگشتی نداشته باشم؟ چرا خودم را گرفتار کنم؟

چرا دخترها خواستگاری نکنند؟

منصوره، شاغل است و 27 سال دارد. گرافیک خوانده و حالا در یک نشریه فعالیت دارد. می‌گوید حقوق خوبی می‌گیرد و از شرایط شغلی‌اش راضی است و همین را مقدمه‌ای می‌کند برای این که به این سوالم پاسخ بدهد که چرا تجرد؟ ببیند، من با یک موضوع فرهنگی که مختص جامعه ما هم نیست مشکل دارم و آن هم این است که چرا باید تنها پسرها به خواستگاری دخترها بروند؟ خیلی از دوستانم می‌گویند چرا ازدواج نکردی؟ خواستگار خوبی نداشتی؟ بگوییم فلانی بیاید خواستگاری؟ انگار همیشه بنا بر انتخاب شدن است. هیچکس نمی‌گوید به کسی علاقه داری؟ چرا به او پیشنهاد ازدواج نمی‌دهی؟

و سریع ادامه می‌دهد: بله می‌دانم که این موضوع می‌تواند به دلیل بار اقتصادی مساله ازدواج باشد و چون اغلب مردها هستند که وظیفه تامین معاش را به عهده دارند، باید در شرایطی باشند که بتوانند از پس هزینه زندگی متاهلی بربیایند. اما به این دقت کنید که در سال‌های اخیر معمولا هم زن و هم مرد شاغلند. با این وصف و تغییری که در وضعیت اقتصادی و اشتغال به وجود آمده، نباید در وضعیت فرهنگی دنبال تغییر باشیم؟ به عنوان مثال من خودم وضعیت مالی خوبی دارم و اگر همسرم هم شاغل باشد می‌توانیم یک زندگی را به خوبی اداره کنیم. پس چرا من نباید از همکارم که یک آقاست بخواهم ازدواج کنیم و تنها او این حق را دارد که از من خواستگاری کند؟

منصوره که می‌گوید در کنار گرافیک، مطالعات فرهنگی و اجتماعی دارد،‌ تاکید می‌کند: من فکر می‌کنم تا زمانی که در شکل‌های سنتی آشنایی، خواستگاری و ازدواج تغییری ایجاد نشود، پاسخی به نیازهای دختر و پسر امروزی داده نخواهد شد و اگر در برابر این تغییرات که با کمی کار فرهنگی، مطمئنا مورد پذیرش جامعه هم خواهد بود، مقاومت شود، اصل نهاد خانواده در معرض خطر قرار می‌گیرد.

از او می‌پرسم خودش از پسری خواستگاری کرده است؟ با سرش حرفم را تایید می‌کند که: بله من یک بار احساس کردم شخصی مناسب من است و به او پیشنهاد ازدواج دادم. اما او با این که فردی سنتی هم نبود این پیشنهاد را عجیب دانست و جواب رد داد. راستش را بخواهید، فکر می‌کنم از داشتن یک زن جسور و شجاع، ترسید. برای دوستانم که این موضوع را تعریف کردم،‌ منتظر یک بحران روحی بودند، در حالی که من به سادگی از کنار این موضوع گذشتم و گفتم: مگر پسرها فقط خواستگاری یک نفر می‌روند؟ مگر با اولین درخواست ازدواج، جواب مثبت می‌گیرند یا اگر کسی به خواستگاری‌شان جواب منفی داد افسرده می‌شوند؟

این همه طلاق، آدم را می‌ترساند

تبسم 33 ساله، یکی دیگر از افراد مجردی است که در این گزارش، گفته‌هایش را می‌خوانید. معلم است و در یک آموزشگاه زبان انگلیسی تدریس می‌کند. می‌گوید با ازدواج مشکلی ندارد و به نظرش دوران تاهل، بخش شیرینی از زندگی است؛ اما مشکل این است که بسیاری از پسرهای امروزی در انتخاب همسر دچار بحران شده‌اند.

تبسم به چند موردی که تاکنون به این مشکل برخورده اشاره می‌کند: همانطور که می‌دانید، هنوز در بیشتر خانواده‌ها فرزندان با معیارهای سنتی بزرگ می‌شوند در حالی که ارزش‌ها و هنجارهای جدیدی در جامعه به وجود آمده است. من نمی‌گویم کدام خوب و کدام بد است، اما آنچه دیده‌ام این است که بسیاری از جوان‌ها به خصوص پسرها دچار بحران شده‌اند و درباره این که چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست، سردرگمند. آنها از طرفی با حرف‌های خانواده مبنی بر انتخاب همسر به شکل سنتی و معرفی مادر و پدر مواجه می‌شوند و از طرف دیگر با فعالیت‌های اجتماعی و حضور در فضاهای تحصیلی و شغلی، به دخترانی برمی‌خورند که آنها را برای ازدواج مناسب می‌بینند. آنها از طرفی با آموزه‌هایی مبنی بر در خانه ماندن زن تربیت می‌شوند و از طرف دیگر می‌بینند زنانی که فعالیت‌های اجتماعی نداشته باشند نمی‌توانند همدم، همراه و همکلام خوبی برایشان باشند.

تبسم می‌گوید: این تربیت‌های دوگانه به این منجر می‌شود که در مواجهه با پسری که قصد ازدواج دارد، سردرگمی آنها به دختران هم سرایت کند و بی‌اعتمادی نسبت به تصمیم پسرها برای ازدواج شکل بگیرد؛ آنها یک روز از ما انتظار یک زن موفق و فعال اجتماعی بودن دارند و یک روز دیگر توقع دارند دستپختت به همان خوبی یک زن خانه‌دار باشد، یک روز می‌گویند هیچکس نباید مانع پیشرفت دیگری شود و روز دیگر می‌گویند وظیفه زن فقط این است که بنشیند خانه و بچه بزرگ کند، یک بار زنی با معیارهای گذشته را الگو قرار می‌دهند و یک بار زن موفق معاصری را در آن سوی دنیا.

و از این موضوع با عنوان یکی از مشکلات دوران گذار در جامعه یاد می‌کند: حالا که مسئولان خودشان هم به دوران گذار و پیامدهایش باور دارند و از آن سخن می‌گویند، بهتر است به جای این که صرفا حرف‌ها و توصیه‌های کلیشه‌ای انجام شود، همانقدر که برای ازدواج برنامه‌ریزی می‌کنند، به چگونگی پیداکردن همسر هم فکر کنند و در رسانه‌ها درباره این موضوع آُموزش داده شود. طلاق‌های رسمی و عاطفی که در اطرافیانمان می‌بینیم جدا نگران‌کننده است و مجردها را از شروع زندگی مشترک می‌ترساند. باید ریشه‌یابی شود این جدایی‌ها بیشتر به چه دلیل است؟ من فکر می‌کنم زن و مرد وضعیت اقتصادی همدیگر را که قبل از ازدواج می‌دانند و با اتفاق غیرقابل‌ پیش‌بینی روبه‌رو نمی‌شوند که ناگهان بخواهند جدا شوند، این فضای فکری و فرهنگی متفاوت آنهاست که مدتی بعد از ازدواج خودش را نشان می‌دهد و کار به جدایی می‌رسد.

از مجردها هم حمایت شود

رعنای 37 ساله؛ پرستار است. دو سال است از خانواده جدا شده و تنها زندگی می‌کند. از مشکلات زندگی مجردی که می‌پرسم، سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید: اگر مسائل مالی و سختی‌ها و مشکلات عاطفی و فیزیکی را هم بتوان تحمل کرد، این نگاه مردم است که بیشتر از هر چیز یک دختر مجرد را آزار می‌دهد. تجربه به من یاد داده به جز تعداد کمی از دوستانم، زندگی مجردی‌ام را از بقیه پنهان کنم و طوری وانمود کنم که با خانواده‌ام زندگی می‌کنم. تا می‌فهمند دختر مجردی هستی که مستقل شده‌ای و زندگی جداگانه‌ای را تشکیل داده‌ای،‌ برخوردها با تو عوض می‌شود؛ یا زیادی خشن می‌شوند یا زیادی مهربان! از همسایه و فامیل گرفته تا همکار و همکلاسی. سن و جنس و طبقه اجتماعی خاصی هم ندارد. هرکس به نوعی رفتارش عوض می‌شود. این که دختری بدون ازدواج از خانه پدری خارج شود هنوز در کشور ما چندان جا نیفتاده و تعداد کمی از افرادی که با آنها برخورد داشته‌ام، این مساله برایشان بغرنج نیست.

با او از آمارها و اظهارنظرهای کارشناسان که حرف می‌زنم، می‌گوید: مفهوم تجرد قطعی را قبول ندارم. همه جای دنیا را که نگاه کنید سن ازدواج افزایش پیدا کرده و افراد در سنین مختلف فرد مناسب خودشان را پیدا می‌کنند؛ پس این که یک نفر سنش از سن معمول افراد متاهل در یک جامعه بیشتر باشد به معنی تجرد قطعی و تا پایان عمر او نیست.

رعنا درباره دلایل ازدواج نکردن و جدایی از خانواده هم توضیح می‌دهد: دلایل زیادی باعث شد ازدواج نکنم؛ یکی از آنها این بود که هم خودم و هم خانواده‌ام اصرار داشتیم دوره لیسانس و فوق لیسانس تمام شود بنابراین در دوره دانشجویی برای این که مزاحمتی در راه تحصیلم پیش نیاید به خواستگارها جواب منفی می‌دادیم. بعد از آن هم سختگیری خانواده شروع شد. وقتی من راضی می‌شدم، خانواده‌ام راضی نمی‌شدند و هنگامی که آنها راضی بودند من تمایلی به زندگی با آن فرد نداشتم. معیارهایی که در نظر داشتیم متفاوت بود. آنها به دنبال امنیت مالی و اقتصادی بودند و من دنبال داشتن نگاه مشترک به زندگی. تا این که دو سال پیش تصمیم گرفتم از خانواده جدا شوم و زندگی مستقلی را برای خودم تشکیل بدهم. پدر و مادرم ناراضی بودند اما وقتی دیدند مصمم هستم که خانه و زندگی جداگانه خودم را داشته باشم و از لحاظ مالی این توانایی را دارم، قبول کردند که دخترشان در خانه‌ای جداگانه اما نزدیک به آنها زندگی کند.

او می‌گوید: به هر حال من الان از وضعیت زندگی‌ام راضی هستم. نمی‌گویم احساس تنهایی نمی‌کنم، نمی‌گویم فکر کردن به آینده نگرانم نمی‌کند، نمی‌گویم گاهی دلم نمی‌خواهد یک رابطه عاطفی پایدار داشته باشم و مادر بودن را تجربه کنم. اینطور نیست. گاهی این احساس‌ها خیلی هم شدت می‌گیرد؛ ولی وقتی به زندگی بعضی از دوستانم نگاه می‌کنم که چطور بدون علاقه و تفاهم و فقط به خاطر فرار کردن از حرف مردم تن به زندگی مشترک داده‌اند و نارضایتی را در چشمشان می‌بینم، از تصمیمی که گرفته‌ام احساس رضایت می‌کنم.

رعنا در پایان حرف‌هایش می‌گوید: با نگاهی به جمعیت مجرد کشور، این تصمیم‌گیران هستند که باید برای مدیریت این شرایط وارد عرصه شوند. لازم است در عین حال که برای ازدواج و افزایش جمعیت، برنامه‌ریزی می‌کنند، به فکر جمعیت مجرد کشور هم باشند و آنها را به رسمیت بشناسند. من فکر می‌کنم کاری که دولت باید در شرایط فعلی انجام دهد، حمایت از افراد مجرد و بویژه با شرایطی که در آن هستیم حمایت از دختران مجرد است. آموزش‌های عمومی برای شیوه برخورد با قشر جوان مجرد و در نظر گرفتن حمایت‌هایی مانند حمایت‌های بیمه، مسکن، وام‌های ضروری و ... می تواند کمی از سختی‌های افراد مجرد کم کند. هرچه باشد، ما هم حقی داریم.