یاد دارم که ایام طفولیت، بسیار عبادت میکردم و شب را با عبادت به سر مىآوردم. در زهد و پرهیز جدیت داشتم. یک شب در محضر پدرم نشسته بودم و همه شب را بیدار بوده و قرآن مىخواندم، ولى گروهى در کنار ما خوابیده بودند، حتى بامداد براى نماز صبح برنخاستند. به پدرم گفتم: از این خفتگان یک نفر برخاست تا دور رکعت نماز بجاى آورد، به گونهاى در خواب غفلت فرو رفتهاند که گویى نخوابیدهاند بلکه مردهاند.
داستان واقعی که در پاکستان اتفاق افتاده است !
دکتر"ایشان"، پزشک و جراح مشهور پاکستانی ، روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت و تکریم او به خاطر دستاوردهای پزشکی اش برگزار می شد ، با عجله به فرودگاه رفت .
بعد از پرواز ، ناگهان اعلان کردند که به خاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه ، که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده ، مجبوریم فرود اضطراری در نزدیک ترین فرودگاه را داشته باشیم ...
بعد از فرود هواپیما ، دکتر بلافاصله به دفتر استعلامات فرودگاه رفت و خطاب به آن ها گفت :
من یک پزشک متخصص جهانی هستم و هر دقیقه ، برای من برابر با جان خیلی انسان هاست و شما می خواهید من 16 ساعت ، تو این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم ؟
یکی از کارکنان گفت :
جناب دکتر ، اگر خیلی عجله دارید، می تونید یک ماشین دربست بگیرید تا مقصد شما ، سه ساعت بیشتر نمانده است ...
دکتر ایشان ، با کمی درنگ پذیرفت و ماشینی را کرایه کرد و به راه افتاد که ناگهان در وسط راه ، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد؛ به طوری که ادامه دادن برایش مقدور نبود ...
ساعتی رفت تا این که احساس کرد دیگه راه را گم کرده است ...
خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی به راهش ادامه داد ...
که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد ...
کنار اون کلبه توقف کرد و در را زد ، صدای پیرزنی را شنید :
- بفرما داخل ، هر که هستی در بازه ...
دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند . پیرزن خنده ای کرد و گفت :
کدام تلفن فرزندم ؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ... ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تا خستگی به در کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری ...
دکتر از پیرزن تشکر کرد و مشغول خوردن شد ، درحالی که پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود ... که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود ، که هر از گاهی بین نمازهایش ، او را تکان می داد .
پیرزن مدتی طولانی به نماز و دعا مشغول بود . بعد از اتمام نماز و دعا ، دکتر رو به او کرد و گفت :
به خدا من شرمنده این لطف و کرم و اخلاق نیکوی تو شدم ، امیدوارم که دعاهایت مستجاب شود.
پیرزن گفت :
شما رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش میهمان نوازیتان را کرده است .
من همه دعاهایم قبول شده ، به جز یک دعا ...
دکتر ایشان می پرسد :
چه دعایی ؟
پیرزن می گوید :
این طفل معصومی که جلو چشم شماست ، نوه من هست که نه پدر داره و نه مادر ، به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا ، ازعلاج آن عاجز هستند ...
به من گفته اند که یک پزشک جراح بزرگی به نام دکتر« ایشان» هست که او قادر به علاجش هست ، ... ولی هم او خیلی از ما دور هست و دسترسی به او مشکل هست و من هم نمی توانم این بچه را پیش او ببرم ... و هم می گویند هزینه عمل جراحی او خیلی گران است و من از پس آن برنمی آیم ... می ترسم این طفل بیچاره و مسکین ، خوار و گرفتار شود ... پس از خدا خواسته ام که چاره ای برای این مشکل جلویم بگذارد و کارم را آسان کند !
دکتر ایشان در حالی که گریه می کرد ، گفت :
به والله که دعای تو ، هواپیماها را از کار انداخت و باعث زدن صاعقه ها شد و آسمان را به باریدن وا داشت ... تا این که من دکتر را به سوی تو بکشاند .
من به خدا هرگز باورنداشتم که الله عزوجل با یک دعا ، این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا می کند و به سوی آن ها روانه می کند .
******************
وقتی که دست ها ، از همه اسباب ها کوتاه می شود و امید ، حتی در تاریکی ها همچنان ادامه دارد ، فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان به جا می ماند و راه ها از جایی که هیچ انتظارش را ندارید ، باز می شود .
هر جایی که امید ادامه دارد ، تمام کائنات در راستای خواسته ی او تلاش می کنند .
این داستان ارزش خواندن داشت!
بزرگی می گوید:
باور نمی کنم خدا به کسی بگوید:
" نه...! "
خدا فقط سه پاسخ دارد:
١- چشم....
٢- یه کم صبر کن....
٣- پیشنهاد بهتری برایت دارم....
همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو...
شاید خداست که در آغوشش می فشاردت!
برای تمام رنج هایی که می بری، صبر کن!
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس دکتر غلامعباس سبز افزود: اهدای دو کلیه، کبد زنده یاد" فرخنده حسینی"، پزشک عمومی بیمارستان امام سجاد(ع) یاسوج، ساکن یاسوج و ازسادات طبائی فهلیان شهرستان نورآباد ممسنی، که بر اثر سانحه ای دچار مرگ مغزی شده بود، به 3 بیمار نیازمند، زندگی تازه ای بخشید.
وی اظهار کرد: پزشک متعهد، فداکار و دلسوز دکترسیده فرخنده حسینی علی رغم تلاش فراوان تیم مجرب پزشکی بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج ،همان بیمارستانی که ایشان به خدمت رسانی به بیماران اهتمام داشتند به دیار باقی شتافتند .
دکتر سبز در پایان ضمن ارج نهادن به این اقدام خداپسندانه از خداوند منان برای آن مرحومه طلب مغفرت و برای خانواده ایشان صبر و شکیبایی مسئلت نمودند.
فداکاری های خانم دکتر سیده فرخنده حسینی پس از مرگ نیز ادامه داشت و اعضای بدن طبق ثبت نام ایشان برای اهدای اعضایش و موافقت خانواده وی به نیازمندان در نوبت اهدای عضو اهدا شد.
شورای صنفی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج با عرض تسلیت خدمت خانواده داغدار و بزرگوار ایشان ،همه جامعه علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد برای آن مرحومه غفران الهی را آرزومندیم .
ما هم به نوبه خودمان مصیبت وارده را خدمت خانواده داغدار وبزرگوار ایشان و جامعه علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمدتسلیت می گوئیم ،و برای آن مرحومه غفران الهی را آرزومندیم .
به نقل از شبکه تلویزیونی العالم گزارش داد: منابع خبری روسیه از سفر رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، در چهارم ماه آینده میلادی به تهران خبر داد.
بر اساس این گزارش، پیش از سفر اردوغان به تهران، رئیس ستاد ارتش این کشور به ایران سفر خواهد کرد.
انتهای پیام/
کارلوس کی روش سرمربی 64 ساله پرتغالی تیم ملی فوتبال کشورمان پس از برگزاری رقابت های جام جهانی 2018 روسیه، قصدی برای ادامه همکاری با فدراسیون فوتبال ایرانندارد و پس از جام جهانی از نیمکت تیم ملی خداحافظی می کند.
کی روش که اخیرا در مصاحبه ای فوتبال ایران را به قبل و بعد از خود تقسیم کرده به دلایلی همچون بیماری، مشکلات خانوادگی و پرداختن به فعالیت های اقتصادی در جام جهانی 2018 روسیه برای آخرین بار هدایت تیم ملی را بر عهده می گیرد.