خودروی تانک‌بر «کیان۷۰۰» رونمایی شد.

خودروی تانک‌بر «کیان۷۰۰» رونمایی شد  تانک‌بر «کیان۷۰۰» ساخت فرماندهی تولید و بهینه سازی شهید زرهرن نیروی زمینی ارتش صبح امروز شنبه در جریان بازدید سرلشکر محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح از این فرماندهی رونمایی شد.

این تانک‌بر با قدرت موتور ۷۰۰ اسب بخار و قدرت کشندگی ۲۰۰ تن، قابلیت حمل ۲ دستگاه تانک ۶۰ تنی را بر روی کشنده فوق سنگین «سلیمان-۳» دارد.

وزن تانک‌بر «کیان۷۰۰» ۱۷۷۰۰ کیلوگرم بوده و تعداد محورهای آن ۱+۳ و ۱۲ دنده است.

رهبر انقلاب: این پنج شاخص، اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعا انقلابی است

رهبر انقلاب: این پنج شاخص، اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعا انقلابی است

رهبر انقلاب اسلامی پنج شاخص را برای افراد انقلابی برشمردند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از بیانات خود در مراسم بیست‌ و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) در ۱۴ خرداد ۹۵، پنج ویژگی را برای افراد انقلابی برشمردند که این پنج شاخص، اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعا انقلابی است. 

رهبر انقلاب در بخشی از بیانات خود فرمودند: «برای انقلابی بودن شاخص هایی وجود دارد. من پنج شاخص را ذکر می کنم. البته بیش از این ها می شود خصوصیاتی را گفت، لکن من فعلاً پنج شاخص برای انقلابی گری ذکر می کنم که ما باید سعی کنیم در خودمان این پنج شاخص را ایجاد کنیم و حفظ کنیم، هرجا هستیم؛ یکی در کار هنر است، یکی در کار صنعت است، یکی در کار فعّالیّت سیاسی است، یکی در کار فعّالیّت علمی است، یکی در کار فعّالیّت اقتصادی و بازرگانی است؛ فرقی نمی کند؛ این شاخصها در همه‌ افراد ما ملّت ایران می تواند وجود داشته باشد.

پنج شاخص که اینها را شرح خواهم داد [عبارتند از]: شاخص اوّل، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب؛ شاخص دوّم، هدف‌گیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها که آرمان های انقلاب و اهداف بلند انقلاب را در نظر بگیریم و همّت برای رسیدن به آنها داشته باشیم؛ شاخص سوّم، پایبندی به استقلال همه‌جانبه‌ کشور، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی -که مهم‌تر از همه است- و استقلال امنیّتی؛ شاخص چهارم، حساسیت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه‌ دشمن و عدم تبعیت از او، که البته باید دشمن را شناخت، نقشه‌ او را فهمید و از تبعیّت دشمن سر باز زد -عرض کردیم که قرآن این عدم تبعیّت را «جهاد کبیر» نام نهاده است؛ من این چند وقت دو سه بار دراین‌باره صحبت کردم- شاخص پنجم، تقوای دینی و سیاسی که این بسیار مهم است. این پنج شاخص اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعاً انقلابی است؛ حالا درجات انقلابی بودن، همان‌طور که عرض کردیم، مختلف است».

خاطره رهبر انقلاب از بازداشت شدنش توسط ساواک

خاطره رهبر انقلاب از بازداشت شدنش توسط ساواک

نشریه خط حزب الله در آخرین شماره خود، خاطره ای از رهبر انقلاب در دوران مبارزات انقلابی را منتشر کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، نشریه خط حزب الله در جدیدترین شماره خود خاطره ای از رهبر انقلاب را منتشر کرده که در ادامه به نقل از معظم له می آید؛

سال ۱۳۴۶ فرا رسید. با خود گفتم تعقیب اکنون از شدت افتاده، پس به مشهد بروم، ولی در اماکن عمومی ظاهر نشوم. به مشهد بازگشتم اما کسی مانند من نمی تواند در حاشیه بماند و به آنچه در جامعه می گذرد، بی اعتنا باشد، نزد آقایان میلانی و قمی میرفتم، راجع به انحرافات موجود در جامعه با آنها صحبت می کردم، از موضع تقبیح و تخطئه می پرسیدم که سکوت علما چه دلیلی دارد؟ و در جهت موضع گیری قاطعانه در برابر رژیم فاسد، آنها را ترغیب می کردم.

ظاهرا این سخنان من، مو به مو به ساواک منتقل شده بود، من این را پس از بازداشت فهمیدم لابد در بین اطرافیان این دو شخصیت، کسانی بوده اند که مطالب را منتقل می کردند.

روایت رهبر انقلاب از حمله شبانه‌ ساواک به منزلشان/با بیرحمی مرا به باد کتک گرفتند و ...

روایت رهبر انقلاب از حمله شبانه‌ ساواک به منزلشان/با بیرحمی مرا به باد کتک گرفتند و ...

سایت رهبر انقلاب  برشی از کتاب خاطرات مبارزات رهبر انقلاب به زبان عربی را منتشر کرده که در آن حضرت آیت الله خامنه ای روایتی از حمله شبانه‌ ساواک به منزلشان را بیان می کنند.

به گزارش خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، این روایت به زبان عربی در کتاب «انّ مع الصبر نصراً» -خاطرات خودگفته‌ رهبر انقلاب اسلامی از دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی- آمده است. مشروح این خاطره را در ادامه بخوانید؛

در اواخر یکی از شبهای زمستان آن سال [۱۳۵۶] در خواب بودم که در زدند. از خواب بیدار شدم و طبق عادتم بدون اینکه بپرسم پشت در کیست، شخصاً برای باز کردن در رفتم. یک ساعت به اذان صبح مانده بود و افراد خانواده در اندرونی خوابیده بودند. در را که باز کردم، دیدم افرادی با مسلسل و هفت‌تیر ایستاده‌اند! به ذهنم گذشت که آنها عدّه‌ای چپی هستند و قصد تصفیه‌ی مرا دارند؛ چون در آن زمان آقای بهشتی به من اطّلاع داده بود که چپی‌ها دست به کشتار و تصفیه‌ی اسلامگراها زده‌اند، و از من خواسته بود که هشیار و مواظب باشم. چپی‌ها در کرمانشاه شبانه به منزل آقای موسوی قهدریجانی ریخته بودند، دست و پای او را بسته بودند و قصد کشتنش را داشتند که در یک حادثه‌ی غیرمنتظره توانسته بود بگریزد و از مرگ نجات یابد. این مسئله هنوز در ابهام است و برای روشن شدن آن اقدامی نکرده‌ایم.

به محض آنکه چنین فکری به ذهنم آمد، فوری به بستن در اقدام کردم. آنها کوشیدند مانع بسته شدن در شوند، امّا ترس از مرگ به من قدرت بخشید و زورم بر آنها چربید و در را بستم. بعد به فکرم رسید که آنها ممکن است از دیوار بالا بروند یا از راه دیگری وارد خانه شوند. آنها با اسلحه‌ی خود شروع به کوبیدن به شیشه‌ی ضخیمی که روی در منزل بود، کردند و آن را شکستند. در همان حال که من به راهی برای نجات می‌اندیشیدم، یکی از آنها فریاد زد: «به نام قانون، در را باز کن».

از این حرفشان فهمیدم که از مأموران ساواک هستند. خدا را شکر کردم که برخلاف تصوّر من، آنها از چپی‌ها نیستند. به سمت در رفتم و در را باز کردم. شش نفری حمله کردند و در میان درِ بیرونی خانه و درِ محیط اندرونی،  با خشونت و بیرحمی مرا به باد کتک گرفتند. در آن هنگام مصطفی که دوازده سال داشت، بیدار شده بود و از پشت شیشه‌ی نازکی که میان من و آنها حایل بود،  با حیرت و شگفتی به صحنه‌ی کتک خوردن پدر مینگریست و فریاد میزد. ساواکیها بیرحمانه به کتک زدن من با مشت و لگد ادامه دادند و مخصوصاً با نوک کفش خود به ساق پای من ضربه میزدند. سپس به من دستبند زدند و دستور دادند جلو بیفتم و به سمت داخل منزل بروم. به آنها گفتم: این جوانمردی نیست که خانواده‌ام مرا دست‌بسته ببینند؛ دستبند را باز کنید. دستبند را باز کردند و وارد خانه شدم. دیدم همسرم دلشکسته و ناراحت است و چهار فرزندش هم در اطرافش برخی خواب و برخی بیدارند. کوچکترینشان «میثم» بود که دو ماه داشت. به آنها گفتم: نترسید، اینها مهمانند!
 

مأموران ساواک به جست‌وجو و بازرسی خانه پرداختند و تا آشپزخانه و توالت را هم گشتند! همسرم اقدام جالبی کرد: وارد اتاقی شد که من مردم را در آن ملاقات میکردم. این اتاق دو در داشت؛ یکی به کتابخانه‌ام باز میشد، و دیگری به محیط اندرونی. همسرم اعلامیّه‌های محرمانه‌ای را که در اتاق بود، جمع کرد. و من نمیدانم چگونه متوجّه وجود این اعلامیّه‌ها در اتاق ملاقات شده بود و چگونه توانست بدون آنکه مأموران امنیّتی متوجّه شوند، وارد آن اتاق شود. حتّی من هم متوجّه این اقدامش نشدم، تا این که بعدها خودش به من گفت. او این اعلامیّه‌ها را جمع کرده بود و زیر فرش گذاشته بود تا ساواکیها آنها را پیدا نکنند. آنها وارد کتابخانه شدند، آن را وارسی کردند و مقدار زیادی از کتابها و نوشته‌ها و اوراق مرا برداشتند، که تعدادی از آن کتابهای من هنوز مفقود است.

یک ساعت یا بیشتر، تمام گوشه‌کنارها و سوراخ‌سمبه‌های خانه را گشتند، تا اینکه وقت نماز صبح فرا رسید. گفتم: میخواهم نماز بخوانم. یکی از آنها با من تا محلّ وضو آمد. وضو گرفتم و به کتابخانه برگشتم و آنجا نماز خواندم. بعد یکی از آنها هم نماز خواند. ولی بقیّه نماز نخواندند و به بازرسی خانه ادامه دادند. حتّی یک وجب از خانه را نکاویده نگذاشتند! به نظرم من از مادر مصطفی قدری غذا خواستم و بعد از او خواستم مجتبی و مسعود را که پس از بیدار شدن، دوباره به خواب رفته بودند، بیدار کند تا با آنها خداحافظی کنم. هنگام خداحافظی به فرزندان گفته شد: پدرتان عازم سفر است. من گفتم لازم نیست دروغ گفته شود. و واقع امر را به بچه‌ها گفتم.

چتر امنیتی سپاه و ارتش بر سرتاسر آسمان ایران /پدافند هوایی ایران، چالشی جدی برای آمریکا شده است

اعتراف ۲ رسانه آمریکایی-اسرائیلی: بمباران هوایی ایران، هزینه‌بر است

اعتراف ۲ رسانه آمریکایی-اسرائیلی: بمباران هوایی ایران، هزینه‌بر است

سامانه‌های پدافند هوایی ایرانی که اغلب تولید بومی هستند، در همین چندماه نشان داده‌اند که هر پرنده‌ای در آسمان‌های ایران را رصد می‌کنند و به‌مانند چتر امنیتی سرتاسر ایران را پوشش داده‌اند.

پوریا فیروزنژاد: سرنگونی یک پهپاد متجاوز به حریم هوایی ایران در حوالی ماهشهر، یک بار دیگر پس از انهدام پرنده فوق‌پیشرفته و رادارگریز «گلوبال هاوک» در خرداد امسال، نام نیروهای پدافند هوایی ایران را بر سر زبان‌ها انداخت. واحد عملیاتی عظیم و با اهمیتی که هرچند در سال‌های گذشته در قیاس با برنامه های موشکی بالستیک کمتر به آن پرداخته شده است اما بدون شک یک شاخه مهم از دکترین نظامی ایران است. 

ادامه مطلب ...