سیاست > احزاب و شخصیتها - تحقق شعار حمایت از کالای ایرانی را نباید فقط از دولت انتظار داشت، نیروهای مسلح نیز با واگذاری بنگاههای اقتصادی خود طبق فرمان رهبر معظم انقلاب میتوانند کمک شایانی به این هدف کنند.
امید کرمانیها: «فرمان رهبر انقلاب به واگذاری بنگاههای اقتصادی نیروهای مسلح» خبر مهمی بود که امیرسرتیپ حاتمی وزیر دفاع در آخرین روز دی ماه سال 96 آن را رسانهای کرد اما خیلی سریع خبر این فرمان در میان سایر اخبار کشور کمرنگ شد.
در آن ایام گرچه اعتراضات خیابانی تازه آرام و فضای عادی بر کشور حاکم شده بود اما همچنان اخبار و تحلیل های مربوط به آن واقعه توجه خوانندگان بسیاری را به خود جلب می کرد. این موضوع و موضوعات دیگری همچون خاطرهگویی مبارزان انقلابی، پدیده دختران خیابان انقلاب و شلوغ بازیهای احمدی نژاد بر اهمیت موضوع «واگذاری بنگاههای اقتصادی نیروهای مسلح» سایه افکندند و نگذاشتند ابعاد مسئله برای افکارعمومی باز شود. صدا و سیما و تریبون های نمازجمعه به آن نپرداختند و مقامات ارشد نظامی نیز در اظهارنظرها و سخنرانی های عمومی اشاره ای به آن نکردند.
گامهای وزارت دفاعچرایی طرح این مسئله، به پیگیریهای رئیس جمهور برای واگذاری بنگاههای اقتصادی حاکمیتی برمی گشت که وزیر دفاع نیز در حوزه کاری خود اعلام کرد «جهتگیری اصولی ما بر این است و همه تلاش خود را میکنیم اما میزان موفقیت ما به شرایط و وضعیت بازار و امکان واگذاری بستگی دارد، خوشبختانه آن چیزی که حداقل در حوزه وزارت دفاع است و باید واگذار شود، عمدتاً مربوط به بازار سرمایه است که ما باید از مدیریت آنها خارج شویم.»
هرچند او از اعلام اسامی شرکتها و بنگاههای درحال واگذاری وزارت دفاع خودداری کرد اما در پاسخ به اینکه آیا وزارت دفاع برای واگذاری بنگاههای اقتصادی سپاه و ارتش رایزنی میکند؟، گفت: «این سیاست، سیاست کل نیروهای مسلح است که سپاه و ارتش را هم شامل میشود. مسئولیت پیگیری این کار از طرف مقام معظم رهبری به ستاد کل نیروهای مسلح واگذار شده تا این نیروها از کارهای اقتصادی غیرمرتبط خارج شوند.»
البته بخشی از پروژه های حوزه فعالیت نیروهای مسلح پیمانی هستند. براساس قانون اساسی، سپاه و ارتش می توانند در زمان صلح از امکانات مهندسی و توانمندی خود برای کمک به دولت و پیشبرد اهداف سازندگی وارد پروژه های عمرانی شوند، طبیعتا استمرار فعالیت آنها در حوزه های پیمانی میتواند براساس نیاز دولت ادامه پیدا کند یا ادامه پیدا نکند.
بیخبری سپاهیهانخستین واکنش به این خبر را سردار اسماعیل کوثری، نشان داد. او گفت از جزئیات دستور رهبری در واگذاری بنگاههای اقتصادی سپاه و ارتش خبر ندارد اما تاکید کرد سپاه و ارتش هیچگاه وارد کارهای اقتصادی نشده و فقط در چارچوب قانون اساسی با مجوز فرمانده معظم کل قوا و درخواست دولت فعالیت عمرانی، سازندگی و عام المنعفه دارند. این در همه نیروهای مسلح در سطح دنیا مرسوم است. اما اگر شرکت های خصوصی توانایی و توانمندی انجام فعالیت عمرانی را داشته باشند آن پروژه به نیروهای مسلح داده نمی شود. (اینجا)
جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله در اظهارنظر دیگری در پاسخ به این سوال که اگر سپاه وارد فعالیت های اقتصادی نشده است؛ پس چرا رهبری دستور واگذاری بنگاه های اقتصادی این نهاد را صادر کردهاند، گفت: «من نمی دانم و باید درباره جزئیات این مساله پیگیری کنم. اگر هم اشکالی هست باید از خودشان بپرسید، چون من در کار آن مجموعه نیستم و باید از مسئولان مربوطه بپرسید.» (اینجا)
به این ترتیب، گرچه جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله از جزئیات فرمان رهبری مطلع نبود اما کلیات فرمان را تأیید کرد. برخلاف او، محمدصالح جوکار معاون پارلمانی سپاه از کلیات موضوع نیز خبر نداشت، حتی اساس ادعای فعالیت اقتصادی سپاه و ارتش را زیر سئوال برد و در پاسخ به سوالی که به خبر وزیر دفاع درباره دستور رهبری به سپاه و ارتش برای واگذاری بنگاه های اقتصادی اشاره داشت؛ گفت: «من این خبر را ندیدم که کجا اعلام کردند اما من نتوانستم به چنین ابلاغیه ای دسترسی پیدا کنم.»
البته او صحبت های دوست و همکارش اسماعیل کوثری را تکرار کرد و یادآور شد «فعالیت های اقتصادی سپاه به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء خلاصه می شود که در پروژه های عمرانی عام المنفعه و متعلق به کل کشور و نظام است؛ اما پول نمی گیرد و نزدیک به 30 هزار میلیارد تومان از دولت طلب دارد، با این حال پروژه ها را انجام می دهد. در واقع این پروژه ها اقتصادی و درآمدزا نیست که انتفاعی داشته باشد.»
مزیتهای خروج نظامیها از فعالیت اقتصادیدر کنار صبحت های همراه با تردید سپاهی ها، برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره محاسن عدم فعالیت ارتش و سپاه در حوزههای اقتصادی صحبت کردند. صریح ترین موضع را علی مطهری اتخاذ کرد و گفت «این دستور رهبری که نظامی ها از حوزه اقتصاد خارج شوند و از فعالیت اقتصادی که مرتبط با آنها نیست پرهیز کنند مثبت است؛ چون فعالیت اقتصادی می تواند آنها را از وظیفه اصلی خود باز دارد و موجب فساد شود. هر زمان جلوی این مسئله گرفته شود به نفع کشور و به نفع خود سپاه و ارتش خواهد بود». (اینجا)
اگر یک روی سکه «اقتصاد سالم»، مبارزه با فساد باشد روی دیگرش شفافیت است. برهمین اساس اظهارات علیرضا رحیمی نماینده تهران و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را می توان مکمل سخنان مطهری توصیف کرد که گفته بود: «خبری که وزیر دفاع اعلام کرد در جهت ضابطهمندی بیشتر فعالیتهای اقتصادی است. حتما ضابطهمند بودن و شفاف بودن فعالیت ها تاثیر مثبت دارد و مهم این است که بخش خصوصی و فعالیت مردم را در حوزه اقتصادی محدود نکنیم و به سمت ایجاد انحصار نرویم. فعلا ضوابط قانونی فعالیت های اقتصادی سپاه و ارتش را به سمت ضابطه مند بودن سوق می دهند و اقدام اولیه برای این کار اطلاع رسانی شفاف است و باید آمار و اطلاعات به مراجع ذی ربط هم ارائه شود». (اینجا)
شفافیت و فقدان زمینه های فساد لازمه های یک اقتصاد سالم هستند اما تجربه جهانی نشان می دهد که پایداری رونق اقتصادی با بنیه تقویت بخش خصوصی رابطه مستقیم دارد. هرچه بخش خصوصی در یک کشور قوی تر باشد آن کشور گام های بلندتری را در مسیر توسعه بر می دارد.
محمدعلی پورمختار معتقد است «سپاه قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا و بنیادهایی تعاون را دارد اما در مجموع فعالیتهای اقتصادی سپاه، عمرانی است. غیر از این فعالیت ها، فعالیت اقتصادی دیگری ندارد. اقداماتش هم اثربخشی خوبی داشته است. سپاه اجرای پروژه های بزرگی را که بخش خصوصی توان اجرای آن را نداشته، برعهده گرفته اما اکنون که رهبری این دستور را داده اند طبیعتا بر همه لازم الاجراست. چنین دستوری می تواند منجر به تقویت بخش خصوصی شود و این بخش را فعال تر کند.»
برخلاف پورمختار که گفت نیروهای مسلح جز فعالیت عمرانی، فعالیت اقتصادی دیگری ندارند، حسینعلی حاجی دلیگانی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نگاه دیگری دارد. او گفت: «پروژه هایی موجب فساد می شود که نهادهای نظامی راسا به آنها ورود می کنند چون پروژه هایی که در قالب مشارکت با دولت است حتی یک نمونه فساد هم در آنها پیدا نمی شود اما اگر نهادهای نظامی برای سیستم خود کار اقتصادی کنند قطعاً آفتزا است. مثلاً کارهایی که بنیادهای تعاون انجام میدهند یا کارهایی که برای درآمدزایی انجام میشود. کارهایی که در ساختوسازهای منازل و خریدوفروش زمین انجام میشود. یا همان نمونهای که بهجای بودجه گرفتن، نفت گرفتند و فروختند؛ اینها مواردی است که موجب آسیب میشود.»(اینجا)
«حمایت از کالای ایرانی» شعار سال 97 است و افق جدیدی به روی بنگاه های بخش خصوصی می گشاید اما تحقق این شعار قطعا با برگزاری همایش، حمایت کلامی، طراحی پوستر و خطابه گویی محقق نمی شود و عزمی راسخ و اراده ای ملی در سطح حاکمیت و ملت را طلب می کند. بنگاه های حاکمیتی، عمومی و غیردولتی با استفاده از امکانات ویژه، گوی رقابت را از بخش خصوصی و تعاونی ربوده اند و به همین دلیل است که اکثر بنگاه های بخش خصوصی از وضعیت ضعیف و شکننده ای رنج می برند و انگیزه ای برای رقابت ندارند.
یکی از اقداماتی که موجب تغییر این وضعیت می شود فاصله گرفتن دستگاه های حاکمیت از بنگاه داری است. چراکه این اتفاق میدان وسیع تری برای فعالیت بخش خصوصی ایجاد می کند و بنگاه های بخش خصوصی برای آنکه فرصت به وجود آمده را از دست ندهند انگیزه سرمایه گذاری و ریسک پذیری پیدا می کنند. هرچه رغبت و انگیزه بنگاه های بخش خصوصی برای نقش آفرینی در حوزه اقتصاد کشور بیشتر شود، حس رقابت پذیری نیز به همان نسبت در آنها افزایش می یابد. افزایش رقابت، ارائه خدمات با کیفیت تر را در پی خواهد داشت. وقتی رقابت در شرایط برابر برای ارائه خدمات و کالاهای با کیفیت تر شکل گیرد کسی دست بالاتر را در فروش کالا یا خدمات خواهد داشت که کالا یا خدمات مرغوب تری را عرضه کند. نهادینه شدن فرهنگ رقابت پذیری در حوزه اقتصاد داخلی قطعا به مرزهای کشور محدود نمی شود و بعد از مدتی نگاه جهانی به خود خواهد گرفت. با این اوصاف باید دید نیروهای مسلح در سال حمایت از کالای ایرانی در عمل به دستور و فرمان رهبری برای واگذاری بنگاههای اقتصادی خود چه گام هایی را برخواهند داشت.
بین الملل > دیپلماسی - دیاکو حسینی، پژوهشگر و کارشناس ارشد مسایل استراتژیک به بررسی سیاست خارجی امریکا در حوزه پیرامونی ایران پرداخته است.
محمد اکبری: امریکا در دوره جرج بوش پسر حملاتی را به کشورهای پیرامونی ایران شکل داد که از سویی به سرنوگونی صدام در عراق و طالبان در افغانستان منجر شد ولی این روند باعث افزایش حوزه نفوذ ایران در منطقه و تغییر در سیاست خارجی ایران شد. سیاست خارجی ایالات متحده در مناطق پیرامونی ایران هر چند در جهت افزایش فشار بر ایران بود ولی در این دوره امریکا نتوانست این سیاست را عملی کند. اما در دوره حاضر و با حضور ترامپ چه روندی در سیاست خارجی ایالات متحده مشاهد می شود؟ ترامپ تلاش دارد با حضور جدی در عراق و سوریه و تغییر سیاست خود رد افغانستان و پاکستان روند جدیدی برای فشار بر ایران ایجاد کند؟ روند سیاست خاورمیانه ای امریکا در جهت فشار بر ایران و در نهایت خروج از برجام است یا این روند نمی تواند مانند دوره گذشته مثمر ثمر باشد؟ در این باره با دیاکو حسینی پژوهشگر و کارشناس ارشد مسایل استراتژیک گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.
در دروه ریاست جمهوری جرج بوش در امریکا و پس از سال 2001 حضور امریکا در منطقه باعث افزایش حوزه نفوذ ایران شد. سیاست خارجی امریکا در حال حاضر در قبال کشورهای پیرامونی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ این سیاست خارجی در افغانستان، پاکستان، عراق و سوریه بر مبنای فشار بر ایران و در راستای کاهش نفوذ ایران است یا به طور دقیق چنین روندی وجود ندارد؟بله به نظر می رسد اگر روند تحرکات امریکا در منطقه خاورمیانه پس از 2001 شکل نمی گرفت، ایران حداقل به زمان بیشتری نیاز داشت برای اینکه بتواند به موقعیت فعلی خودش دست پیدا کند. نفوذ ایران در عراق، در سوریه بهطور بیشتر، همه مضمون جنگهایی بود که نظم سیاسی در داخل این کشورها را از بین برد و یک خلأ استراتژیک ایجاد کرد؛ خلأیی که نه آمریکا میتوانست آن را پر کند و نه سایر کشورهای منطقه. ایران به خاطر مهارتهایی که در پیشبردن جنگهای نیابتی و از جمله به خاطر نفوذ دو بُعد کاملا طبیعی و تاریخی ایران در همسایه غربی خودش عراق داشت، طبعا دست بالا را پیدا کرد و در نتیجه دست بالا را در منطقه پیدا کرد. بله، فکر میکنم اگر جنگ عراق نبود، حتما وضعیت امروز در منطقه ما و منزلت ایران در منطقه به اندازه امروز نبود و ممکن بود رسیدن به این شرایط به زمان خیلی بیشتری نیاز داشته باشد که حمله آمریکا به عراق این زمان را کوتاه کرد.
دوره ترامپ را چگونه میبینید؟ سیاست خارجی که ترامپ در افغانستان، پاکستان، عراق و سوریه به طور دقیق درمناطق پیرامونی ایران دارد، به نظرتان به شکل مستقیم یا غیر مستقیم در امتداد این موضوع است که ایران می تواند حوزه نفوذ خود را افزایش دهد و تنفس بیشتری در منطقه داشته باشد؟باید توجه داشت که اینکه ایران به این منزلت دست پیدا کرده و به مقداری از نفوذ در عراق و در سوریه دست پیدا کرده، این یک بحث است و توانایی نگهداشتن این نفوذ یک موضوعی دیگری است. این به سوال شما ربط پیدا میکند. آقای ترامپ و دولت فعلی آمریکا، مهمترین مسئلهاش آشفتگیهای داخلی این کشور است، نه سیاستهای خاورمیانهای. شما دارید میبینید که یک دولت کاملا چندشاخهشده است و توانایی تصمیمگیری دقیق و خوب و واقع بینانه روی زمین ندارد و مرتب بخش عمدهای از زمانش را اختصاص میدهد به درگیریها و مداخلات داخلی و جدی در حلقههای اصلی تصمیمگیری در آمریکا.
بنابراین از چنین دولتی نمیتوان انتظار داشت که یک سیاست روشن و موفق را در مناطق دیگر پیش ببرد، بهخصوص در مناطق دور نسبت به آمریکا پیگیری کنند. این وضعیت، یعنی این عقبنشینی ناخواسته آمریکا از تبلیغات امنیتی در منطقه ما، عقبنشینی نسبی بود؛ نه اینکه ایران دست بالا را پیدا کند و همه کشورها را تابع خودش کند. این منجر شده به یک تلاش خیلی خطرناک از طرف کشورهای همطراز با ایران برای جلوگیری از افزایش قدرت و نفوذ ایران. این به این معنی است که اگرچه ایران توانسته در دوره جورج بوش به خاطر اشتباهات آمریکا نفوذ بیشتری را به دست آورد و در عراق و در سوریه وضعیت مطلوبتری داشته باشد، ولی در عین حال نگهداشتن این وضعیت به خاطر تواناییهای نسبتا بالای کشورهایی مثل ترکیه و عربستان سعودی، کاری بسیار و پرهزینه است.
من فکر میکنم عقبنشینی تدریجی آمریکا از این منطقه به صورت ناخواسته که دارد اتفاق میافتد، ناشی از سردرگمی دولت آمریکا، نهایتا منجر به رقابتهای خطرناکی میشود که ایران توانایی بردن حجمی در آن را ندارد و ممکن است که هزینههای غیرقابل جبران را به ایران تحمیل کند. البته چنین هزینههایی برای هر کدام از کشورهای منطقه ترکیه و عربستان سعودی هم وجود دارد که هر روز داریم آنها را میبینیم. بنابراین نگه داشتن این نفوذ به صورت یک جامعه برای ایران در بلند مدت یعنی در مدتی که ما بتوانیم پیشبینی کنیم، تقریبا خیلی سخت و ممکن است منجر به برخوردهای ناخواسته شود.
به نظرتان در منطقه حوزه خلیج فارس ترامپ در حال شکل دادن بازی دوگانهای است که این باعث شود که ایران بتواند از آن استفاده کند؟ مثلا در مورد موضوع تنش بین عربستان و قطر، ترامپ به نوعی بازی موفقی نداشت و مواضع اولیهاش در رابطه با قطر باعث شد که این تنش بیشتر شود و به نوعی قطر هم از ایران استقبال کرد. این به نوعی میشود گفت که از ناکاربلندی ترامپ است و سیاستهای خارجی یکدستی را نمیتواند در این حوزه داشته باشد؟دولت آقای ترامپ نه فقط در حوزه تدوین استراتژی در رابطه با حل مسائلی که با آن روبرو است، بلکه در نحوه اجرا هم مشکلات زیادی را دارد. شما دیدید که سفیر آمریکا در امارات دچار مشکل شد و کنار کشید. بخش زیادی از کشورهای منطقه ما فراتر از خلیج فارس و حتی شامل خود خلیج فارس سفیر امریکا در آنها حضور ندارد و این به این معنا است که اگر استراتژیای هم وجود میداشت برای مواجهه با مشکلات آمریکا، کسی نبود که آنها را بتواند اجرا کند. امروز آن سیاستها اگر بهطور نسبی و تقریبی اجرا میشود، حاصل وجود پایگاههای نظامی در منطقه است، ولی هیچ دیپلمات ارشدی که بتواند بهعنوان سیاستهای آمریکا عمل کند در منطقه ما، عملا وجود ندارد. بیاعتمادی که در درون خود وزارت خارجه آمریکا در دوره ترامپ شکل گرفته و حالا باید ببینیم در دوره او به کجا میرسد، همین مسئله باعث شده که سیاست خارجی آمریکا تا اندازه زیادی خصوصا در منطقه ما فلج باشد. بنابراین من فکر میکنم اولا آمریکا هیچ استراتژی روشنی را ندارد برای مواجهه با مسائل. دو؛ اینکه به خاطر مشکلات داخلی آمریکا و از جمله در وزارت خارجه آمریکا اجراکنندگان خوبی هم برای استراتژیهای احتمالی ندارد و در نتیجه مسائل منطقه و موضوعات مختلف مطابق میل آمریکا پیش نمیرود.
در مورد اینکه تیلرسون در وزارت خارجه بود، به نوعی این اختلافات را با ترامپ داشت. اما این باعث نمیشد که ترامپ هر آنچه که میخواهد در مورد برجام شکل بدهد جلوی آن گرفته شود؛ اختلافات جدی وجود داشت، ولی ترامپ استراتژی خود را در مورد برجام پیش برد. به نظرتان یک تغییر و آمدن یک ضدایرانی بجای تیلرسون میتواند آن را جریحتر کند که راحت زیر برجام بزند؟پمپئو به لحاظ شخصیتی و فکری نزدیک به ترامپ است و در مقایسه با تیلرسون، سابقه به نسبت بیشتری در سیاست خارجی آمریکا دارد. ظاهرا به نظر میرسد که مورد استقبال طیف بزرگی از دموکراتهای آمریکایی هم قرار گرفته، چون به هر حال به تی پارتی تعلق دارد و همین باعث شده که کاراکتر سیاسی آقای پمپئو خیلی روشنتر از آقای تیلرسون باشد که از حوزه بیزینس به وزارت خارجه آمریکا وارد شده بود. همه اینها کمک میکند که یکدستی کم و بیش نسبی، حداقل در مقایسه با دوره آقای تیلرسون احیاء شود و مقداری وزارت خارجه آمریکا روی پای خودش بایستد. شما میدانید نزدیک به هشت نفر از معاونتهای سیاست خارجه آمریکا که بسیاری هم کلیدی هستند، در دوره تیلرسون خالی ماندند.
اگر آمریکا بخواهد سیاست خارجی موفق داشته باشد، باید این پروسه را پر کند و من فکر میکنم آقای پومپئو این کار را به احتمال زیاد خواهد کرد. با افرادی که همعقیده او و آقای ترامپ هستند؛ خصوصا در مورد مسائل مهم ازجمله موضوع برجام در ایران. من فکر میکنم آقای پمپئو همه روزنههای احتمالی که میتواند وجود داشته باشد را میبندد و اراده آمریکا را به سمت تحت فشار گذاشتن ایران افزایش خواهد داد و البته این میتواند منجر به یک برخورد قاطعانهتر در بین اروپا و آمریکا شود، به این معنا که اروپا تحت فشار قرار بگیرد و تصمیم جدیتری در رابطه با آینده برجام و نحوه مواجهه با درخواستهای آمریکا برابر ایران داشته باشد. بله، باید گفت پمپئو وضعیت برجام را بسیار دشوارتر خواهد کرد و اگر قرار باشد آمریکا در برجام بماند در این تیمی که دارد شکل میگیرد، خصوصا این را هم عرض کنم که آقای مک مستر هم ممکن است در روزهای آینده تغییر کند و در آن صورت فکر میکنم باید شاهد تیم خیلی منسجم و غیربرجامی در کاخ سفید باشیم. اگر این اتفاقات بیفتد، احتمال اینکه برجام حفظ شود، قطعا بسیار کمتر است، به این معنا که آمریکا ممکن است خارج شود و یا حداقل اینکه خیلی جدیتر با اروپاییها برخورد خواهند کرد و مواجه خواهند شد برای اینکه ایران را متقاعد کنند به درخواستهای آمریکا یا حتی برای بخش مهمی از درخواستهای آمریکا، ایران تن دهد. بنابراین فشارها به ایران حتما در روزهای آینده افزایش پیدا میکند.
هماهنگیهای پومپئو با کنگره در مورد سیاستهای خارجی آمریکا بجز برجام در موضوع روسیه و مسئله داخلی امریکا به نظرتان افزایش پیدا میکند؟پمپئو قبلا نماینده مجلس نمایندگان در آمریکا بوده و این یعنی سابقه کار با نمایندگان کنگره را دارد، به همین خاطر با روشها و شکل کار به خوبی آشناست. همین موضوع کمک میکند که کنگره با وزارت خارجه آمریکا با دولت آمریکا هماهنگتر از گذشته عمل کند. حتما در دوره پمپئو روابطی بین کاخ سفید در کنگره خیلی حرفهایتر تنظیم خواهد شد و در بسیاری از موارد فکر میکنم که ظرفیت موفقیت در حال افزایش خواهد بود.
در رابطه با روسیه به نظرتان میتوانند کاری جدید شکل دهند و انجام دهند؟آقای پمپئو هم مثل آقای ترامپ نسبت به روسیه دیدگاه متعالی داشته؛ یعنی اگر به روسیه یک نگاه خیلی همراه با تکریم نسبت به عملکرد پوتین وجود دارد و حالا به صورت تغییراتی که دارد درباره دخالت روسیه در انتخابات آمریکا انجام میگیرد، ایشان هم تلاش کرده که فاصلهاش را از روسیه حفظ کند. ولی مجموعا روابط روسیه و آمریکا فراتر از شخصیت وزیر امور خارجه آمریکا است؛ این یک مسئله کلیدی است که در یک مقیاس بزرگتر دارد مورد بررسی قرار میگیرد.
روسیه در حال تظاهر است و یا حتی فقط میخواهد که اینطور وانمود کند، در حالی که آمریکا روسیه را در این اندازهها به رسمیت نشناخته است. من فکر میکنم که روسیه و آمریکا در موضوعات متنوعی که با یکدیگر دارند؛ در مورد کره شمالی، در مورد کنترل تسلیحات، در مورد وضعیت اروپای شرقی؛ اوکراین، در مورد آینده سوریه و لحظه مواجهه با ایران، همه اینها موضوعات کلانی است که بین روسیه و آمریکا وجود دارد، ولی هیچ نقشه راهی را آمریکاییها برای مقابله با این مسائل نداشتند. اختلافات در داخل خود آمریکا هم وجود دارد که باید با آن مواجه باشند، بسیار زیاد است، در نتیجه وزارت خارجه آمریکا به تنهایی نمیتواند این موضوع را حل و فصل کند.
من فکر میکنم اینها به یک توافقات گستردهتر بین آمریکا و روسیه نیاز دارند که میبایست حتما کنگره در آن دخالت داشته باشد، همینطور جامعه مدنی و آمریکا در آن باید شرکت داشته باشد و آن را بپذیرد و همینطور کاخ سفید باید درست حرکت کند. طرف دیگر بازی این است که روسیه هم باید راضی باشد به یک تعامل گستردهتر با آمریکا و در حقیقت رسیدن به این تلاطمی که بتواند منافع روسیه و آمریکا را در دوره جدید بر اساس به رسمیت شناختن و قدرت و نفوذ متقابل آنها پیش ببرد. امروز هیچ کدام از این پیشرفتها و تعاملات وجود ندارد و در نتیجه فکر نمیکنم تغییر جدیای در کلان روابط روسیه و آمریکا ایجاد کند؛ البته میتواند باعث شود یکسری پیشرفتهای تاکتیکی در روابط دو کشور به وجود بیاید، ولی نهایتا آن تنش و آن تناقضی که ما امروز در وزارت خارجه دو کشور میبینیم، من فکر میکنم تا آینده که قابل مشاهده خواهد بود.
سیاست > رهبری - هر سال رهبر معظم انقلاب در اجتماع زائران و مجاوران حرم رضوی متناسب با شعار سال خطوط و جهت حرکت مسئولان کشور به دست اندرکاران حوزه اجرایی را ترسیم میکنند که از ابتدای دولت حسن روحانی بیشتر رهنمودهای ایشان در حوزه اقتصادی بود.
به گزارش خبرآنلاین، پاسخ به یک انتقاد در نام گذاری های سال، از نکات بارز سخنان حضرت آیت الله خامنه ای در سخنرانی اول فروردین 97 بود. رهبر معظم انقلاب به کسانی که معتقدند تعیین شعار سال به علت عملنکردن مسئولان بی فایده است، این نکته را یادآور شدند که مطرح کردن شعارهای سالانه با دو هدفِ «جهت دادن به سیاستهای اجرایی و عملکردی مسئولان حکومتی» و «توجه دادن افکار عمومی به مسائل و نیازهای مهم کشور» صورت می گیرد.
بر اساس همین نگاه هم است که رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی هر سال خود عنوانی را نیز برای سال پیش رو انتخاب می کنند که چیکده نگاه و خواسته ایشان از مسئولان و مردم است.
مشکلات و تنگناهای معیشتی و اقتصادی مردم خصوصا بعد از دوران سخت تحریم، عاملی بوده که معظم له در سال های اخیر بیشترین نامگذاری ها را حول مباحث اقتصادی داشته باشند،اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید ملی و اشتغال و تاکید بر استفاده از کالای ایرانی در چند سال اخیر مورد تاکید ایشان بوده است. اهمیت مباحث اقتصادی برای رهبری آنچنان بوده که ایشان در سخنرانی اول سال 96 خود در حرم مطهر رضوی توصیه های خود به مسئولان را منحصر به مباحث اقتصادی کردند.
اما در کنار سیاست های اقتصادی که هرساله از سوی رهبری انقلاب در قالب پیام نوروزی یا سخنرانی ایشان در اولین روز سال در حرم رضوی مطرح می شود، ایشان رهنمودهای دیگری را نیز در خصوص مباحث روز کشور و دنیا ایراد می کنند تا مسیر حرکتی مسئولان روشن تر از قبل باشد.
در جدول زیر به بخشی از مهمترین نکات مطرح شده از سوی رهبری خطاب به دولت های اول و دوم روحانی در اولین روز سال و پیام نوروزی اشاره شده است؛
نام سال | رهنمودهای اقتصادی | رهنمودهای عمومی |
سال ۹۳«اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی»
| *اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دولتی نیست بلکه «مردم بنیاد» است. البته مسئولین موظفند با آماده سازی شرایط و هدایت و کمک، راه را برای حضور مردم و سرمایه های مردمی آماده کنند. همه مردم و مسئولان در مقاوم سازی پایه های اقتصاد باید همکاری و نقش آفرینی کنند. این موضوع حتی از اقتصاد هم مهمتر است. | *مسئولان فرهنگی، باید با حساسیت و هوشیاری مراقب رخنه های بسیار خطرناک فرهنگی باشند و به وظایف ایجابی و دفاعی خود در این زمینه عمل کنند. |
سال ۹۴، «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» | * هدف گذاری و برنامه ریزی مسئولان برای پیشرفت و رونق اقتصادی و کمک آحاد مردم به ویژه فعالان اقتصادی و رسانه ها به اقتصاد ملی، وظیفه ای بزرگ و همگانی است. *دشمن بر موضوع اقتصاد تمرکز کردند بنابراین آمادگی مسئولان ضرورت دارد. باید هدفگذاری و سیاستگذاری کنند و گرفتار به روزمرهگی نشوند. | * ملت ایران و مسئولان در مقابل تحمیل ها و زورگویی های آمریکا کوتاه نخواهد آمد و با ایستادگی در این آزمون بزرگ موفق خواهند شد. * رای اکثریت مردم زمینه ساز «مشروعیت قانونی» دولتها است. مهم نیست که چه نسبتی از آحاد مردم به یک رئیس جمهور رأی داده اند، بلکه هر دولتی با هر تعداد رأی که از طرف اکثریت مردم انتخاب شود، بر طبق قانون اساسی، مشروع است و همه مردم حتی کسانی که به دولت رای نداده اند، تا آنجا که بتوانند باید به دولت قانونی کمک کنند. * دولت نیز مانند دولتهای قبل منتقدینی دارد، و هیچ اشکال و مانعی ندارد که برخی افراد که روش، رفتار، حرف و سیاست دولت را قبول ندارند انتقاد کنند اما انتقادها باید در چارچوب منطقی بیان شوند. انتقاد نباید طوری باشد که اعتماد عمومی را از مسئولینی که مشغول به کار هستند، سلب کند و موجب بی اعتمادی عمومی شود، همچنین انتقاد نباید همراه با اهانت و روشهای خشم آلود باشد. *مردم وظیفه دارند از دولت قانونی و مشروع حمایت کنند و مسئولان نیز در مقابل انتقادهای منطقی سعه صدر داشته باشند. |
سال ۹۵« اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل»
| *«اقتصاد مقاومتی » اقتصاد ایران را مصونیت می بخشد و تأثیر تحریم ها را کاملاً کاهش می دهد. دولت البته کارهایی از جمله تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی را انجام داده و از نتایج خوبی از جمله مثبت شدن تراز بازرگانی و کاهش واردات خبر می دهد اما لازم است در این زمینه کارهای اساسی انجام شود. *دولت می تواند با تعامل با کارشناسان و اقتصاد دانان منتقد، تولید داخلی را زنده کند. *«شناسایی و تمرکز بر فعالیتها و زنجیره های مزیت دار اقتصادی»، «احیا و به حرکت درآوردن تولید داخلی»، «خودداری جدی ازخریدهای خارجی که قدرت تولید داخلی را تضعیف کند»، «مدیریت پولها و منابع مالی ایران که از خارج وارد کشور می شود»، «دانش بنیان شدن بخشهای مهم اقتصادی»،«بهره برداری از بخشهایی که قبلاً در آنها سرمایه گذاری کلانی شده است مانند پتروشیمی و ساخت نیروگاه»، «مشروط شدن همه معاملات خارجی به انتقال فناوری به داخل ایران»، «مبارزه جدی و واقعی با فساد، ویژه خواری و قاچاق»، «افزایش بهره وری انرژی» و «نگاه ویژه و حمایتی به صنایع متوسط و کوچک برای ایجاد اشتغال و تحرک اقتصادی » 10 پیشنهاد کاربردی به مسئولان اجرایی است. | * مسائل فرهنگی بسیار حائز اهمیت است. بار دیگر به مسئولان تأکید می کنم از مجموعه های خود جوش مردمی که در سراسر کشور مشغول کار فرهنگی هستند، حمایت کنند. این مجموعه ها باید روز به روز توسعه یابد و دستگاههای فرهنگی بجای اینکه آغوش خود را به روی کسانی باز کنند که اسلام و انقلاب و ارزشها را قبول ندارند، به حمایت از بچه مسلمانها و نیروهای مومن، انقلابی و حزب اللهی بپردازند. |
سال 96 «اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال»
| *نظام اسلامی به دنبال پیشرفت همه جانبه، استقلال از قدرتهای سلطه گر جهانی، شکوفایی استعدادها، رهایی کشور از آسیب های اجتماعی و عزت و امنیت و اقتدار ملی است.رسیدن به این اهداف، علاوه بر اتحاد و انسجام ملی، فرهنگ انقلابی، مسئولان شجاع و فعال و پرکار، نیازمند یک اقتصاد و تولید قوی و مبتنی بر مدیریت کارآمد و توانایی های داخلی است. *تمرکز مسئولان بر تولید داخلی، و مطالبهگری ملت در این زمینه موجب حل مشکلات فراوان بویژه «بیکاری جوانان» خواهد شد. *هدف دشمن، فشار اقتصادی بر مردم ایران با هدف دلسرد و دلزده کردن آنان از نظام اسلامی است، وظیفه همه بهویژه مسئولان در قبال این طراحی بسیار مهم است. *«تأمین امنیت سرمایه گذاری»، از جانب قوه قضاییه و ضابطان این قوه و نیروهای امنیتی، و «ثبات سیاستها و قوانین و حذف قوانین دست و پا گیر» از جانب مجلس شورای اسلامی از دیگر الزامات رونق تولید داخل است. * واردات کالاهایی که در داخل به اندازه کافی تولید میشوند، باید حرام شرعی و قانونی شناخته شود. * در مبارزه با قاچاق کجفهمی هایی صورت گرفت و با مغازهداران خُرد یا برخی مرزنشینان برخورد شد.منظور از مبارزه با قاچاق اینگونه موارد نیست، بلکه باید با باندهای قاچاق برخورد شود. | * گماشتن مدیران کارآمد، متعهد، با نشاط، پرانگیزه و قوی از جانب مسئولان ارشد کشور برای بخشهای تولید یکی از این الزامات است. *برخی می گویند ما ابزار مدرن برای رونق گرفتن تولید را نداریم اما من می گویم آن دانشمندان جوان ایرانی که توانستند در مدت کوتاهی، غنی سازی اورانیوم را از۵/۳ درصد به بیست درصد برسانند و کار بزرگی را انجام دهند، و همچنین موفق به اقدامات شگرف در ساخت تجهیزات دفاعی و موشکی با وجود تحریم های سخت بین المللی شدند و دشمن صهیونیست را به تعجب و تحسین واداشتند، قطعاً می توانند در مسیر ساخت ابزار پیشرفته برای تولید قدم بردارند. اگر ما میدان را برای جوانها باز کنیم، بسیاری از گره ها باز خواهند شد و تأکید چندین ساله و مکرر برای همکاری دانشگاه و صنعت در همین چارچوب است که البته در برخی بخشها اقدامات خوبی انجام گرفته است. |
سال 97 «حمایت از کالای ایرانی | *کالای ایرانی «محصول نهایی برنامه ریزی، سرمایه گذاری و کار و ابتکار قشرهای مختلف مردم و مسئولان است»، فعالان اقتصادی و تولیدگران با «سرمایه گذاری»، مسئولان با «برنامه ریزی»، جوانان با «دانش و طراحی» و کارگران با «کار و تلاش»، محصولی به جامعه ارائه می کنند که مردم نیز علاوه بر نقش آفرینی در تولید، باید با تعصب و غیرت و خرید و مصرف کالای ایرانی از محصول نهایی این زنجیره کار و تلاش حمایت کنند.
| * برخی مسئولان در دولتهای مختلف به ظرفیتهای کشور باور نداشتند یا اهمیت ندادند. مسئولان باید به قدرت و توانایی جوانان ایمان بیاورند و جوانان نیز باید کار را با ابتکار و بدون خستگی دنبال کنند و از برخی قدرنشناسیها دلسرد نشوند. *مهمترین چالش کشور، چالش ذهنی و ناآگاهی افکار عمومی و برخی مسئولان از ثروت انسانی و طبیعی ایران است. دشمن از همین بیاطلاعی استفاده و اینگونه القا میکند که ایرانی، «نمیتواند» و ایران، منابع کافی در اختیار ندارد ولی من در مقابل اصرار دارم که «ما میتوانیم» و ایران از امکانات فراوانی برخوردار است. *دیدگاهی معتقد است تعیین شعار سال به علت عملنکردن مسئولان بی فایده است اما مطرح کردن شعارهای سالانه با دو هدفِ «جهت دادن به سیاستهای اجرایی و عملکردی مسئولان حکومتی» و «توجه دادن افکار عمومی به مسائل و نیازهای مهم کشور» صورت می گیرد. *در کشور هیچ مشکل غیرقابل حلی وجود ندارد و کلید حل مشکلات نیز در دست مسئولان و ملت ایران است و نه در دست بیگانگان. |
سیاست > رهبری - باشگاه خبرنگاران نوشت: حضرت آیتالله خامنهای فرمودند:مستحببودن تعدد زوجات را قبول ندارم و آقایان حتی به شوخی هم نباید درباره تعدد زوجات حرف بزنند.
چندی پیش فتوایی منتسب به رهبری در کانالها منتشرشده بود که مدعی بود حضرت آیتالله خامنهای تعدد زوجات را در شرایط فعلی جامعه مستحب میدانند.
شنیده شده اخیرا در جمعی با حضور رهبری، یکی از حضار از ایشان درباره صحت این فتوا سوال میپرسد.
آیتالله خامنهای با شنیدن این مطلب برافروخته شدهاند و متعجب گفتهاند که اصلا بنده همچین فتوایی ندارم و اصلا همچین چیزی را قبول ندارم؛ چه کسی این را گفته است؟ آقایان حتی به شوخی هم نباید درباره تعدد زوجات حرف بزنند، که باعث دلسردی خانمها میشود.
جالب آنکه رهبر انقلاب این نظر را در محل کارشان هم اجرایی کردند و هشدار دادهاند که افراد شاغل در بیت رهبری اگر همسر دوم اختیار کنند، اخراج میشوند.
سیاست > رهبری - تصویری که از مقام معظم رهبری در سال ۱۳۵۵ پس از جلسات درس ایشان منتشر شد.
به گزارش خبرآنلاین، پایگاه اطلاع رسانی حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای تصویری از رهبر انقلاب در مسجد کرامت مشهد سال ۱۳۵۵منتشر کرد. این تصویر پس از جلسات درس ایشان ثبت شده است.