بصائر
بصائر

بصائر

قطعنامه پیشنهادی ایران در سازمان ملل تصویب شد


قطعنامه پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران برای پیگیری خلع سلاح قدرتهای اتمی جهان با۱۲۱ رای موافق در نشست علنی مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از واحد مرکزی خبر ، در این نشست پنجاه و هفت قطعنامه در موضوعات مختلف امنیت بین المللی با تاکید بر موضوعات خلع سلاح و به ویژه خلع سلاح هسته ای در دو سطح جهانی و منطقه ای مطرح و تصویب شد.

جمهوری اسلامی ایران نیز قطعنامه ای را بر مبنای مصوبات سه کنفرانس پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای در سال های 1995، 2000 و 2010 میلادی تنظیم و پیگیری تعهدات دارندگان سلاح اتمی برای خلع سلاح را خواستار شده بود.


این قطعنامه غیرالزام آور که با 121 رای موافق، 48 مخالف و 12 ممتنع تصویب شد، اقدام عملی همه کشورهای مجهز به سلاح هسته ای را در راستای خلع سلاحهای هسته ای برای ترویج ثبات بین المللی و امنیت بی نقص برای همه خواستار شده است.

قطعنامه پیشنهادی ایران همچنین تلاشهای یکجانبه بیشتر از طرف کشورهای مجهز به سلاح هسته ای را برای کاهش زرادخانه های هسته ای خود خواستار است.

اکثریت یکصد و بیست کشور عضو جنبش عدم تعهد از این قطعنامه حمایت کردند اما آمریکا، اسرائیل، کانادا، انگلیس، روسیه، فرانسه و آلمان از جمله کشورهای مخالف با این قطعنامه بودند. چین، کره، ژاپن، هند و ایتالیا نیز به این قطعنامه رأی ممتنع دادند.

نکته قابل توجه در روند تصویب قطعنامه های این نشست علنی مجمع عمومی، مخالفت رژیم صهیونیستی با اکثر این قطعنامه ها با رای منفی و در برخی موارد با رای ممتنع بود.

سفیر و معاون نمایندگی کشورمان در سازمان ملل بعد از تصویب قطعنامه پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری صداوسیما گفت: این قطعنامه بر اساس تعهدات مندرج در اسناد بازنگری، عملی کردن تعهدات پذیرفته شده از سوی کشورهای هستهای در زمینه خلع سلاح را درخواست کرده است.

غلامحسین دهقانی گفت: در ماده ششم معاهده منع اشاعه سلاحهای هستهای تصریح شده که این کشورها موظفند مذاکرات برای آغاز خلع سلاح را آغاز کنند و از این کشورها خواسته شده است که اقدامات گام به گام برای غیرفعال کردن سلاحهای هسته ای، سپس امحای آن را عملی کنند که متاسفانه تاکنون هیچ گام موثر و یا جدی در این راستا برداشته نشده است.

وی افزود: به همین دلیل جامعه جهانی روز به روز فشار خود را بر کشورهای هسته ای بیشتر می کند و امسال شاهد تعداد زیادی قطعنامه در این زمینه بودیم که تصویب شد، ولی متاسفانه با مخالفت کشورهای هسته ای همراه بود.

معاون نمایندگی کشورمان در سازمان ملل همچنین گفت: این قطعنامه های پیشنهادی هر دو سال یکبار درباره ضرورت اجرای تعهدات کشورهای هستهای به تعهدات خود طبق کنفرانسهای بازنگری مطرح میشود که برغم مخالفت کشورهای هسته ای و کشورهای تحت حمایت آنها مانند رژیم صهیونیستی، در نشست مجمع عمومی به تصویب کشورهای جهان رسید.

وی در پاسخ سئوالی درباره دلیل سکوت و عدم اعمال فشار قدرتهای اتمی جهان به رژیم صهیونیستی درباره لزوم خلع سلاح اتمی این رژیم گفت: درباره قطعنامه هایی که مربوط به ایجاد منطقه عاری از سلاح هسته ای به ویژه در خاورمیانه و یا مربوط به خلع سلاحهای هسته ای میشود، شاهد آن هستیم که همچنان روند مخالفت کشورهای هسته ای و رژیم صهیونیستی با این قطعنامه ها ادامه دارد.

دهقانی با اشاره به تاکید جامعه بین المللی بر خلع سلاح هسته ای گفت: جامعه جهانی بر خلع سلاح هسته ای و اجرای تعهدات کشورهای هسته ای تاکید دارد و روند کنونی حاکی از این است که آرام آرام در کمیته اول مجمع عمومی و دیگر مجامع، کشورهای هسته ای و رژیم صهیونیستی که دارای سلاح های هسته ای است با مخالفت با همه قطعنامه های خلع سلاح به سمت انزوا خواهند رفت و قطعاً روز به روز در شرایط بدتری قرار خواهند گرفت.

معاون نمایندگی کشورمان در سازمان ملل در پایان تاکید کرد: قطعاً روند به طرف بیشتر تحت فشار قرار گرفتن کشورهای هسته ای به ویژه رژیم صهیونیستی به عنوان متحد این کشورها در منطقه خاورمیانه است ولی متاسفانه درباره ایجاد منطقه عاری از سلاحهای هسته ای در خاورمیانه، کشورهای هسته ای نه تنها فشاری بر رژیم صهیونیستی نمی آورند بلکه همچنان سیاست دفاع از آن را ادامه می دهند هرچند این روند به نظر نمیرسد به شکل کنونی بتواند به مدت طولانی ادامه پیدا کند.

هدف آلمان از مداخله نظامی در سوریه و عراق چیست؟


پارلمان آلمان هم تصویب کرد ارتش این کشور مداخله نظامی در مبارزه علیه داعش داشته باشد.

محمد زارعی* کابینه دولت و مجلس فدرال آلمان طرح مداخله‌ی نظامی ارتش آلمان علیه داعش را برای یک سال و به میزان 134 میلیون یورو به تصویب رساند. به دنبال این تصمیم 1200 سرباز، شش جت جنگی تورنادو با قابلیّت شناسایی، یک هواپیمای ایرباس سوخت‌رسان و یک فروند ناو جنگی جهت پشتیبانی از نیروهای فرانسوی این مأموریت را انجام خواهند داد. بودجه‌ی نظامی آلمان در سال گذشته‌ی میلادی حدود 46.5 میلیارد دلار بوده که در مقایسه با امریکا با 610 میلیارد دلار، چین با 216 و روسیه با 84.5 و دیگر کشورها رقم کمتری محسوب می‌شود. در کنار کوزوو و افغانستان (هر کدام با حدود 900 سرباز) از نظر تعداد نیرو، این یکی از بزرگترین مداخلات نظامی آلمان به منظور پشتیبانی از متّحدان خود است.

انفجار پاریس کافی بود تا به طرفداران جنگ و مداخله‌ی نظامی آلمان برای مداخله مستقیم در سوریه و عراق کمک کند و مرکل و کابینه‌اش را به چنین تصمیمی وا دارد. ایده‌ی مقابله با داعش و یا حتّی بشار اسد از زمان آغاز هرج‌ و مرج‌های داخلی سوریه وجود داشته که از ابتدا آلمان گروه‌های شورشی را به خیال جنگ با ارتش سوریه و اسد با ارسال سلاح مورد حمایت خود قرار داده و در سال 2012 نیز با قرار دادن تجهیزات نظامی به در خواست ترکیه در مرزهای آن حضور داشته است. مجوّز مداخله‌ی نظامی به ارتش آلمان از چند طریق صادر می‌شود: اول از طریق مأموریت های سازمان ملل برای دفاع از خود و یا حمایت از دیگر کشورها و به درخواست آنها با تأئید سازمان ملل، دوّم از طریق ناتو و حمایت از خود و یا کشورهای عضو این پیمان، سوم از طریق معاهده‌ی ماستریخت (سیاست امنیتی و خارجی اتحادیه اروپا وحمایت از کشورهای عضو) و چهارم بر طبق قانون اساسی. این مداخله که با اعتراضات احزاب اپوزیسیون یعنی حزب چپ‌ و سبز مواجه شده، از منظر قانونی توسّط معاهده‌ی ماستریخت به لحاظ حقوقی مشروعیت یافت و در هیئت دولت و مجلس آلمان مورد حمایت قرار گرفت. 

پس از جنگ جهانی دوم و ترس از وجود آلمانی قدرتمند در حوزه نظامی مقررّات و شرایط سختی بر آلمان حاکم شد که تشکیل یک قدرت نظامی را برای این دولت دشوار می‌ساخت، امّا با عضویت در ناتو بسیاری از خلأهای نظامی آن پر شد. پس از اتّحاد، آلمان بیشتر به دنبال کسب جایگاه اقتصادی مهم در اروپا و جامعه‌ی جهانی بود که رفته رفته با کسب آن به فکر توسعه و گسترش جایگاه سیاسی و اقتصادی خود افتاد. امنیّت آلمان صرفاً با حمایت ارتش خود، ناتو و قرارداد ماستریخت به طور حتم تضمین شده به نظر می‌رسد، امّا علاقه‌ به حضور نظامی در دیگر کشورها از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

سال 2001 آلمان نیروهای نظامی امریکا را در جهت عملیاتی کردن تئوری توطئه آن کشور حمایت کرد ولی از مداخله‌ی نظامی مستقیم در عراق خودداری نمود. عموماً پس از واقعه‌ی یازده سپتامبر در امریکا، چالشی در حوزه‌ی داخلی و خارجی سیاست آلمان به وجود آمده که در این درگیری‌های نظامی مبنی بر حمایت یا عدم حمایت وی از متّحدانش خود را نمایان می‌کند. در این میان احزاب اپوزیسیون مانند حزب سبز همیشه مخالف حضور نظامی‌اند و مردم عموماً دولت خود را موظّف به اقدامات نظامی نمی‌دانند، با این وجود لابی‌ها و گروه‌های فشاری نیز هستند که همیشه تب جنگ در سر خود دارند و همراهی با سیاست‌های دول متّحد را اولویت سیاست خارجی-امنیتی آلمان در نظر می‌گیرند. همین موضوع اهمیّت شناخت منافع آلمان را برای ما مشخّص می‌نماید؛ آلمان کمتر به عنوان دولتی ملّی در نظر گرفته می‌‌شود، عضویّت فعّال این کشور در سازمان ملل، اتحادیه اروپا، پیمان ناتو، سازمان تجارت جهانی، گروه هفت و بیست و سایر ارگان‌‌های بین‌المللی باعث شده تا در خیلی از موارد منافع داخلی این کشور با مرزهای خارج از آن ارتباط مستقیم داشته باشد. به طور مثال انفجارهای تروریستی و حمله‌ی گروه داعش در پاریس نه تنها امنیّت فیزیکی آلمان را به خاطر داشتن مرز مشترک شنگن با فرانسه به خطر می‌اندازد، بلکه حجم بسیاری از پناهندگان جنگ‌زده و حضور تقریباً پنج میلیون مسلمان از کل جمعیّت آن، چالش‌های اجتماعی، سیاسی و امنیّتی و حتّی اقتصادی جدیدی را برای این کشور به وجود آورده است.

درخواست کمک به پاریس ابتدا فقط با حمایت از طریق جنگ‌افزارها و تجهیزات نظامی عنوان شد، امّا ناگهان مسأله‌ی حضور سربازان آلمانی نیز به وجود آمد. با این حال این موضوع قابل درک است که آلمان در پناه دادن به آوارگان جنگی از سوریه، عراق و افغانستان به دلایل مختلف سهم زیادی دارد، امّا در عین حال با انتقاداتی روبروست، از جمله حمایت‌های تسلیحاتی از گروه‌های شورشی علیه بشار اسد، به عنوان نمونه ارسال سلاح به عربستان و قطر. برلین همچون دیگر متّحدان غربی خود خواستار برکناری اسد می‌باشد با این تفاوت که در نحو‌ه‌ی اجرای این پروسه به راه حلی عقلانی‌تر یعنی دیپلماسی گفتگو اعتقاد دارد. حمله به داعش و مداخله در این جنگ با این ادعا از طرف آلمان صورت می‌گیرد که در حال حاضر بازیگران منطقه‌ای زیادی از جمله ایران، روسیه، ترکیه وعربستان در آن حضور دارند و هر کدام منافع خود را دنبال می‌نماید. آلمان مدّعی است که فرانسه و اعتلاف 60 کشور به همراه امریکا به طور مستقیم با داعش در حال جنگ هستند و ایران و روسیه برای سرکوب شورشیان و گروه‌های مخالف به ارتش سوریه برای بقای اسد در نزاع هستند و عربستان نیز تروریست‌ها و گروه‌های مخالف را حمایت می‌کند. آلمان در تلاش است تا سیاست امنیّتی-خارجی خود را روز به روز فعّال‌تر کند و این موضوع می‌تواند در آینده با پیوستن آن در جمع اعضای دارای حق وتو در سازمان ملل بیشتر نمایان شود. گروه‌های فشاری هستند که به بهانه‌ی ورود اعضای جدید مانند هند، برزیل، آفریقای جنوبی و ژاپن به همراه آلمان تمایل زیادی به تغییر بعضی قوانین سازمان ملل و تغییر پنج‌ضلعی کشورهای صاحب حق وتو شورای امنیّت دارند.

به هر حال چند نکته کلیدی در مأموریت جدید ارتش آلمان در جنگ با داعش حائز اهمیّت است: ابتدا اینکه این جنگ، جنگ با یک دولت یا کشور به حساب نمی‌آید و داعش ساختاری نامنظّم‌تر و قدرتمندتری دارد؛ دوم؛ این سوال مطرح است که آیا در این بازه زمانی یک ساله ارتش آلمان حضور نظامی خود را در سوریه و عراق به پایان می رساند و یا مانند دیگر موارد تمدید خواهد کرد، قابل توجّه است که ارتش آلمان این مأموریت خود را تا ده سال نیز پیش‌بینی می‌کند.  سوم، بسیاری از کارشناسان معتقدند که آلمان تجربه‌ی جنگ در شناسایی و عملیات جنگی در این مناطق را ندارد، شاید به همین دلیل است که بسیاری از کشورها فقط از طریق هوایی وارد این نزاع شده‌اند، در همین جا این سوال مهم مطرح می‌شود که چرا آلمان از طریق جنگ زمینی نیز خواهان ورود به این کارزار است؟ چهارم؛ در طرح و برنامه‌ریزی این عملیات یک نوع سردرگمی از نظر وسعت محدوده‌ی عملیات و زمان آن وجود دارد، به طور مثال وزیر دفاع آلمان حوزه این عملیات را از دریای سرخ تا خلیج فارس و ترکیه، سوریه وعراق اعلام کرده است. در واقع اینکه تا به حال هیچ استراتژی مشخّصی مورد نظر ارتش آلمان نبوده و همین باعث نگرانی زیادی بین صاحب‌نظران آلمانی است که ممکن است تلفات زیادی را برای آلمان به بار آورد. و نکته‌ی آخر موضوع روسیه و مداخله‌ی نظامی آن است که خشم غربی‌ها و آلمان را برانگیخته و شاید این عملیات نوعی صف‌آرایی در مقابل روسیه نیز باشد. جالب است که در سپتامبر سال جاری میلادی سوریه در نامه‌ای از سازمان ملل درخواست کرده که کشورهای غربی و عربی بدون درخواست این کشور و هیچ مجوّزی وارد خاک آن شده و باید بیرون روند، به بیان دیگر هنوز دولت قانونی در سوریه بشار اسد می‌باشد که این مسأله با بی‌اعتنایی دول غربی و عربی روبه رو شده است.

سازمان "واقعا" ملل متحد



قدیم ها یک لطیفه ای خیلی رایج بود: به کسی می گویند سه دروغ بگو؛ می گوید " دانشگاه آزاد اسلامی!"

حالا حکایت ماست و "سازمان ملل متحد!" نهادی که صرفا جمع چند دولتمرد قدرت طلب است و ملت ها - چه متحد و چه غیرمتحد - جایی در آن ندارند.

سازمان "واقعا" ملل متحد را باید در حرم امام رضا علیه السلام دید؛ جایی که امروز صبح وقتی نماز می خواندم، در سمت راستم یک مرد کویتی و در سمت چپم یک جوان اتریشی بودند و همه پس از نماز با یک زبان "متحد" به یکدیگر "قبول باشه" گفتیم.

البته سازمان "واقعا" ملل متحد این روزها یک نمایندگی غیردایمی هم در جاده نجف تا کربلا دایر کرده است...

روحانی درسومین حضورش در جمع دانشجویان چه خواهد گفت؟


روزنامه ایران نوشت: فردا و در سومین سال فعالیت دولت تدبیر و امید، رئیس جمهوری به مناسبت 16 آذر «روز دانشجو» در دانشگاه صنعتی شریف، با دانشجویان این دانشگاه سخن خواهد گفت.

این سومین حضور روحانی در جمع دانشجویان در این مناسبت تاریخی خواهد بود. او پیش از این، به ترتیب در دانشگاه‌های شهید بهشتی و علوم پزشکی ایران حاضر شده بود، انتخابی که با کمی تساهل می‌توان آن را نشان دهنده غلبه وجه کارشناسی و علمی به وجه سیاسی دانست. باوجود این، رئیس جمهوری در سخنرانی‌های 16 آذر سال‌های 92 و 93 خود تنها به علم و الزامات کار دانشگاهی نپرداخت. او با دانشجویان، هم از معضلاتی گفت که دولت از ابتدای فعالیت خود با آن دست به گریبان بوده، هم از تلاش‌ها برای ایجاد محیط امن و آزاد رشد علمی و هم از میان دانشجویان، منتقدان و تخریبگران را مخاطب خود قرار داد. با نگاهی اجمالی به متن دو سخنرانی رئیس جمهوری در 16 آذر سال‌های گذشته، سخنرانی‌های روحانی را می‌توان نشان دهنده مسیری ارزیابی کرد که دولت در دوران فعالیت خود، بویژه در حوزه سیاست داخلی پشت سر گذاشته است. ذکر این نکته جالب خواهد بود که مراسم روز دانشجوی سال 92 در دانشگاه شهید بهشتی، با پرسش و پاسخ مستقیم دانشجویان از روحانی برگزار شد، اما در سال بعد، نمایندگان تشکل‌های دانشجویی فرصت یافتند تا پیش از سخنرانی رئیس جمهوری و البته در حضور او، مطالب خود را طرح کنند، هرچند برخی تشکل‌های منتقد دولت، از فرصت طرح مطالب خود صرفنظر کردند.

روحانی در جمع دانشجویان چه گفت؟

طبیعی است؛  روحانی در سخنرانی‌های خود به مناسبت 16 آذر در سال‌های 92 و 93، به دانشگاه، دانشجویان و الزامات یک محیط علمی توجه ویژه‌ای داشته باشد. نکته مهم در این میان، دعوت روحانی از دانشجویان و دانشگاه، برای نقد دولت و همراهی و ارائه راهکار برای حل معضلات کشور بوده است. این دعوت در حالی صورت گرفت که دولت سابق، بر بی‌نیازی خود از نظام کارشناسی تأکید می‌کرد که این امر سبب ایجاد گسست میان دانشگاه و دولت شده بود. اما روحانی نه تنها از دانشگاه می‌خواست که به نقد دولت بنشیند، بلکه این انتظار را مطرح کرد که دانشگاه در حل مشکلات کشور پیشگام شده و طرح‌ها و پیشنهادهای خود را ارائه دهد. به نظر می‌رسد تأکید روحانی بر نقد علمی دانشگاه‌ها، تلاشی برای پر کردن جای سیاسی‌کاری در حوزه تصمیم‌سازی با نگاه کارشناسی بوده است.  روحانی در 16 آذر 92، در حالی که تنها 4 ماه از آغاز به کار دولت می‌گذشت، به مشکلاتی اشاره کرد که از گذشته برای دولت او به ارث رسیده بود، اشاره‌ای که محور پرسش یکی از دانشجویان بود. او در این سخنرانی از انحصارگرایی در حوزه ارزش‌ها انتقاد کرد، امری که یک سال بعد، اما به صورتی صریح‌تر، در سخنرانی روز دانشجوی روحانی تکرار شد. چنان که روحانی در آذر 93 از «یک عده تازه به دوران رسیده» مدعی ارزش‌ها یا از اقلیتی سخن گفت که از تغییر چهره ایران در جهان خوشحال نیستند. دلیل این صراحت روحانی که با واکنش منتقدان نیز روبه‌رو شد را در این واقعیت می‌توان جست‌وجو کرد که در آذرماه 93، یعنی زمانی که تنها یک سال و 4 ماه از فعالیت دولت یازدهم می‌گذشت، فشارها، انتقادها و گاه تخریب‌ها علیه دولت فزونی گرفته بود، امری که در سخنرانی‌های روحانی نیز تبلور یافت. ذکر این نکته جالب توجه است که تنها 11 روز پیش از این سخنرانی، وزارت علوم به عنوان نهاد متولی دانشگاه‌ها، دومین وزیر در دولت یازدهم را شناخت، آن هم پس از استیضاح فرجی دانا و سرپرستی محمدعلی نجفی و رأی عدم اعتماد مجلس به دو وزیر پیشنهادی دیگر. اما همه دغدغه‌های دولت،‌ در حوزه وزارت علوم نبود و بیشترین توجه مخالفان به سیاست خارجی و مذاکرات هسته‌ای بود، تا جایی که روحانی در این روز این واقعیت را آشکار کرد که «فعلاً دیوار دولت از همه دیوارها کوتاه تر است و هر کس به هر مناسبتی از گوجه فرنگی تا انرژی هسته‌ای نقدش را نسبت به دولت روا می‌دارد.» تأکید بر ادامه راه دولت، تأکید بر تحقق وعده‌ها و سیاست‌ورزی در دانشگاه به جای سیاسی‌کاری، از دیگر موضوعاتی بود که روحانی در دو سخنرانی خود بر آنها تکیه کرد.

واکنش‌ها

در دو تجربه گذشته، روحانی در جمع دانشجویان همواره صریح بوده است. اما این صراحت، چندان به مذاق منتقدان خوش نیامده. شاید به همین دلیل بود که سال گذشته، روزنامه‌های مخالف دولت تلاش کردند حاشیه‌های مراسم 16 آذر را پررنگ‌تر از متن نشان دهند. به عنوان مثال یک روزنامه منتقد دولت در سال گذشته، در صفحه نخست خود کنار تصویر روحانی، عکس دانشجویان لمیده روی صندلی را منتشر کرد.  باوجود این، می‌توان پیش‌بینی کرد که بخشی از سخنرانی فردای روحانی، متأثر از فضای سیاسی هفته‌های اخیر باشد، فضایی که دو تحول گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، رقابت‌های انتخاباتی و هجوم خودسرها به مراسم‌ مجوزدار، از مشخصه‌های بارز آن بوده است.