بصائر
بصائر

بصائر

عربستان خطاب به کری: داعش دست پروده ماست


آل سعود اعتراف کردداعش دست پروده ماست و سازمان سیا هم در جریان است.

رونالد ارنست پال ، مشهور به ران پال نویسنده ، فیزیکدان و سیاستمدار پیشین آمریکایی که نمایندگی کنگره ی آمریکا را نیز در کارنامه ی خود دارد در شبکه تصویری خود در یوتیوب با نام « لیبرتی ریپورت»  گفت گزارش اعتراف سعودی ها را نخست روزنامه ی فایننشال تایمز در داستانی درباره ی جان کری ، وزیر خارجه آمریکا منتشر کرده و همین داستان را با سرخط « سعودی ها به کری گفتند داعش دست پروده ی ماست و سیا هم در جریان است» دیگر پایگاه های اینترنتی بارها و بارها بازنشر کرده اند.»


به گفته ی ران پال اعتراف سعودی ها لزوما شوکه کننده نیست. عربستان سعودی به جان کری می گوید این ما بودیم که داعش را خلق کردیم. اما پرسشی که در اینجا مطرح می شود زمان انتشار این گزارش است که با جر و بحث ها بر سر انتشار گزارشی درباره نقش عربستان در حملات یازدهم سپتامبر 2001 همزمان شده و 28 صفحه ای که از آن گزارش حذف شده است جای شک و تردیدی درباره دست داشتن عربستان در آن اقدام تروریستی باقی نمی گذارد. اکنون نیز آل سعود اعتراف می کند که داعش دست پروده ی آنان است و این کار را نمی توانسته بدون اطلاع سازمان جاسوسی آمریکا سیا اجرایی کند. سیا و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) از همان نخست ساز برکناری اسد ( بشار اسد ، رئیس جمهور سوریه) را از قدرت کوک کردند و برای این کار به داعش نیاز داشتند.  

مجلسی: روابط آمریکا و سعودی وارد مرحله تنش بحرانی شده است


یک کارشناس برجسته مسائل بین الملل در گفتگو با خبرآنلاین تحولات مربوط به روابط عربستان و آمریکا را مورد بررسی قرار می دهد.

سعید جعفری - روابط عربستان سعودی با ایالات متحده به بدترین وضعیت در سالهای اخیر رسیده و حتی سفر باراک اوباما به ریاض هم باعث نمی شود اتفاق مهمی در فضای تیره و تار مناسبات دو طرف رخ دهد. رسانه های آمریکایی از نقش آفرینی سعودی در حوادث ۱۱ سپتامبر می گویند و عربستان هم تهدید کرده اگر آن ۲۸ صفحه معروف منتشر شود یا قانونی درباره نقش این کشور در آن ماجراها در کنگره به تصویب برسد، ریاض پول های خود را از آمریکا خارج می کند. در چنین فضایی چه چشم اندازی برای روابط سرد سعودی - آمریکا می توان متصور شد. برای یافتن پاسخ این پرسش با فریدون مجلسی هم کلام شدیم تا تحلیل این کارشناس برجسته مسائل بین الملل را در این خصوص داشته باشیم. مشروح گفتگوی خبرآنلاین با فریدون مجلسی را در ادامه می خوانید. 

سفر اوباما در فضای سنگینی انجام شد و وضعیت استقبال و جلسات نشان می دهد این تنش در طول سفر هم بر مناسبات ریاض - واشنگتن دیده شده. فضای مناسبات دو کشور را چگونه تحلیل می‌کنید؟

واقعیت ماجرا این است که اوباما به این نتیجه رسیده عربستان و برخی از کشورهای عربی که حول محور عربستان جمع هستند در مسائل و مشکلات پیچیده ای که برای آمریکا و جهان غرب ایجاد شده دست داشته و دارند. وقتی در کنگره آمریکا اعلام شد سعودی در حوادث ۱۱ سپتامبر نقش داشته است، از تغییری مهم در مناسبات دو طرف حکایت دارد، هرچند اوباما گفت در صورت تصویب وتو خواهد کرد اما به هر حال نشان می دهد اوضاع در مراودات ریاض-واشنگتن اصلا مطلوب نیست.

در این موضوع مولفه های اقتصادی و کمرنگ تر شدن این موضوعات هم نقش داشته است؟

حتما همینطور است. به هر حال قیمت نفت پایین آمده از سوی دیگر نفت صخره ای در آمریکا تا اندازه زیادی نیاز این کشور را به خرید نفت خاورمیانه و عربستان سعودی کم تر کرده است و طبیعتا می بینیم از میزان اهمیت عربستان برای آمریکا کاسته می شود. هرچند نباید در این تخمین زیاده روی کرد و گمان کنیم کلا عربستان دیگر ارزشی برای آمریکا ندارد. 

مولفه های فرهنگی و اجتماعی و تغییرات ولو آرام در جامعه عربستان را هم می توان در این مسیر تعیین کننده دانست؟

به هر حال جامعه عربستان در حال تغییر است و افراد تحصیلکرده بیشتری امروز در این کشور دیده می شوند و جامعه عربستان در حال گذار از یک وضعیت بدوی است در نتیجه حکام این رژیم تلاش دارند با دردسر آفرینی های خارجی فضا را برای پیشبرد امور در داخل هموار سازند. به این معنا که سعی می کنند با طرح پرونده های خارجی و منطقه ای توجهات عمومی را به آن سمت ببرند. در نتیجه مجموعه این عوامل سبب می شود اعتماد آمریکا هم نسبت به عربستان سعودی متزلزل شود. 

یعنی ما باید منتظر یک شیفت بنیادی در مناسبات دو طرف باشیم؟

خیر. تمام اینها به این اندازه نخواهد بود که آنطور که شما اشاره کردید یک تغییر بنیادین ایجاد شود، توجه داشته باشید که آمریکا ۸۰ میلیارد دلار تجهیزات نظامی به این کشور فروخته است. ضمن اینکه گروه محافظه کار و دست راستی در آمریکا همچنان از طرفداران رژیم کنونی سعودی هستند. اما در عین حال این نگرانی پیش آمده در صورتی که این رژیم با این مشکلاتی که با آن رو به روست ممکن است تجهیزات در اختیار گروه ها و نیروهای افراطی و جهادی قرار گیرد. از سوی دیگر داستان نقش آفرینی سعودی در حوادث ۱۱ سپتامبر و آنهایی که خواهان تصویب قانونی در کنگره علیه این اقدامات سعودی هستند کار را دشوارتر هم کرده است.

 

در چند وقت اخیر رسانه های آمریکا و اروپا مطالب بسیار تندی نسبت به عملکرد عربستان منتشر کرده اند، از یکسو کاریکاتورهایی درباره حضور سعودی در حوادث ۱۱ سپتامبر چاپ شده و از طرف دیگری بسیاری از روزنامه های آمریکایی از لزوم بازنگری آمریکا در سیاست خارجی خود در قبال عربستان گفته است. آیا فکر می کنید این موضوع را فقط در ابعاد رسانه ای باید مورد توجه قرار دهیم یا بیش از آن؟

به هر حال فضا در حال تغییر است. به نکته ای که باید توجه کنیم این است که صدور رایی علیه مصادره اموال ایران تا اندازه ای به اعتبار آمریکا لطمه وارد کرده و دیگر کشورهای جهان هم نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کرده اند که مبادا پول های آنها هم با چنین سرنوشتی رو به رو شود. ضمن اینکه عربستان هم تهدید کرده ۷۶۰ میلیارد دلار پول های خود را از این کشور بیرون می برد، نکته ای که البته برخی معتقدند ممکن است به صورت عکس رخ دهد. به این معنی که آمریکا با صدور احکامی در خصوص حادثه ۱۱ سپتامبر ممکن است پول های عربستان سعودی را هم مصادره کند چرا که پول این کشور فعلا نقد است و می تواند در این شرایط مفید واقع شود. 

در نهایت فکر می کنید چشم انداز مناسبات آمریکا با عربستان به چه سمتی خواهد رفت؟ ضمن اینکه آیا این تنش ها تاثیری بر روابط ایران و عربستان هم خواهد گذاشت؟

ببینید موضوع روابط دوجانبه سعودی و ایالات متحده تا اندازه زیادی پیچیده شده است. ماجرای پیش آمدن و تشکیل جریان های افراطی رادیکال باعث بحرانی شدن مناسبات شده است. آمریکایی ها خود حتما در تولید القاعده سهیم بودند چون می خواستند نیرویی برای مبارزه با شوروی ایجاد کنند و در این امر هم موفق بودند و توانستند شوروی را از افغانستان بیرون ببرند اما طالبان کار عربستان و پاکستان بود که بعدها دردسرهای زیادی را برای واشنگتن ایجاد کرد. خانم هیلاری کلینتون پیشتر گفته بود که بعد از بیرون راندن شوروی از افغانستان متوجه شدیم که غولی به نام طالبان از بطری خارج شده که دیگر نمی توان به سادگی آن را مهار کرد. واقعیت این است که جریان های تکفیری که بعدها به وجود آمدند همه از همین ریشه سر بر آوردند. ما امروز می بینیم انفجارهایی در بروکسل و پاریس و مجموعه غرب ایجاد می شود که نمی توان آنها را حاصل کار غرب دانست. چرا که آنها هرگز حاضر نمی شوند خبرنگارانشان آنطور سر بریده شود یا شهروندانشان در خیابان های اروپا کشته شوند در نتیجه اینها اقداماتی است که از سوی عربستان سعودی رخ داده و ریشه تمام اینها به این کشور باز می گردد. در خبرها می خوانیم که عربستان ۷۰۰ میلیون دلار پول نقد و خصوصی به نخست وزیر مالزی می دهد و بعد از اینکه لو می رود می گویند برای کمک به کشور مالزی گرفته شده است. از سوی دیگر عربستان به برخی کشورهای حقوق بگیرش پول می دهد تا با ایران قطع رابطه کنند یا ما را تحت فشار قرار بگذارند اما می بینید که جهان تمام این تحولات را نظاره می کند و شما در رسانه های خارجی می بینید که دائما از نقش مخرب و منفی سعودی سخن به میان می آید.

کاریکاتور بی‌سابقۀ روزنامه اماراتی از مفتی جنجالی عربستان


روزنامه اماراتی «۲۴» نزدیک به نهادهای تصمیم گیرنده در ابوظبی در اقدامی بی‌سابقه، کاریکاتوری معنا دار را از شیخ عبدالعزیز آل الشیخ مفتی کل عربستان سعودی منتشر کرد.

به گزارش العالم، این روزنامه کاریکاتوری از آل الشیخ منتشر کرد که به سمت لبه پرتگاه و آتش گام برمی دارد.

این کاریکاتور به همراه گزارشی منتشر شده که به علل بازداشت عبدالعزیز الطریفی مبلغ سعودی اشاره و او را به حمایت مالی و جذب جوانان برای پیوستن به گروههای مسلح در سوریه متهم می کند.

خبر بازداشت "عبدالعزیز الطریفی" نخستین بار در شبکه های اجتماعی منتشر شد.

خبر بازداشت الطریفی پس از آن منتشر شد که وی به صورت علنی مخالفت خود را با محدود کردن فعالیتهای هیئت موسوم به "امربه معروف و نهی از منکر" اعلام کرد.

بعد از انتشار هشتگی تحت عنوان #رسانه امارات به عربستان توهین می کند"، این روزنامه اماراتی کاریکاتور را حذف کرد اما سعودی ها از آن خواستند که رسما عذرخواهی کند.

در این حال مدیریت روزنامه «24» ادعا کرد که با انتشار این کاریکاتور قصد داشت اقدامات تحریک آمیز برخی شیوخ علیه هیئت علمای ارشد و مفتی سعودی را منتقل کند.

سلیمان الحناکی نویسنده روزنامه الجزیره گفت: «البته مفتی آل الشیخ آن ها را به سمت آتش می کشاند، اکثر توهین ها از رسانه های مصر و امارات و هم پیمانان صورت می گیرد!»

یادآور می شود در کاریکاتوری که روزنامه اماراتی کشیده، مفتی عربستان به سمت لبه پرتگاه و آتش گام برمی دارد و سه نفر از علمای سعودی نیز چشم بسته پشت سر او حرکت می کنند.

 

سناریو جنگ بعدی اسرائیل علیه حزب‌الله


کارشناسان اگرچه تاکید دارند که بین حزب الله و رژیم صهیونیستی معادله رُعب برقرار است، با این حال سناریوهایی در خصوص رویارویی نظامی آتی بین دو طرف مطرح است.

 پایگاه اینترنتی «بیروت پرس» در مقاله‌ای به قلم «عمر معربونی»، کارشناس امور نظامی و راهبردی و افسر بازنشسته دانشکده نظامی اتحاد شوروی سابق تحت عنوان «معادلات رعب میان حزب الله و اسرائیل» به بررسی سناریوهای آتی رویارویی حزب الله با رژیم صهیونیستی می‌پردازد.

معربونی در این‌باره می‌نویسد: دیر یا زود شاهد نبرد حزب الله و رژیم صهیونیستی خواهیم بود، چون هر قدر هم بین دو طرف موازنه قوا و بازدارندگی برقرار باشد، باز یکی از آنها خود را مجبور خواهد دید که وارد جنگ با طرف مقابل شود و در این خصوص به نظر می‌رسد، این رژیم صهیونیستی است که زمان رویارویی را مشخص خواهد کرد.

به اعتقاد این کارشناس لبنانی امور راهبردی در این رویارویی «غافلگیری» مهمترین عامل در وارد آوردن خسارات بیشتر به ساختارهای زیربنایی حزب الله است، به ویژه آنکه گزارش‌های دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل همواره بر افزایش قدرت حزب الله تاکید داشته و این حزب را درحال حاضر بزرگترین خطر برای امنیت رژیم صهیونیستی می‌دانند.

بالطبع چنین اظهار نظری از سوی محافل امنیتی و اطلاعاتی صهیونیستی بر پایه اطلاعات موثق به دست آمده صورت می‌گیرد که اغلب از رصد خبری و رسانه‌ای حزب و سخنرانی‌ها و دیدارهای سید حسن نصر الله و رصد و پیگیری گزارش‌های مربوط به مشارکت حزب الله در نبردهای سوریه و سلاح‌های مورد استفاده در این نبردها و نقاط تمرکز رزمندگان حزب انجام می‌شود و بخشی از بانک اهداف رژیم صهیونیستی را در رویارویی آتی تشکیل خواهد داد که دامنه آن لبنان را نیز دربر خواهد گرفت.

این موضوعی است که نایب رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی نیز به آن اشاره کرد، وقتی از قصد اسرائیل جهت هدف گرفتن ساختارهای زیربنایی و تجمعات مسکونی در لبنان با هدف فشار بر حزب الله سخن گفت.

معادلات کنونی نشان می‌دهد  که کفه ترازو به سود حزب الله و زیان رژیم صهیونیستی سنگینی می‌کند، چون محاسبات صهیونیستی همچنان بر معیارهای کلاسیک تکیه می‌کند.

در خصوص توانمندی نیروی انسانی حزب الله، گزارش‌های اطلاعاتی از حیث تجارب به دست آمده توسط رزمندگان حزب در سوریه تاکید می‌کنند که حزب تجارب بسیاری با درجه بسیار بالایی از کیفیت در استفاده از انواع مختلف سلاح‌ها و تجهیزات نظامی از جمله به خدمت گرفتن انواع پهپادها به دست آورده است.

این گزارش‌ها همچنین به تجارب حزب الله در استفاده از انواع تاکتیک‌های نظامی و میدانی به ویژه در عرصه تشکیل گروه‌های هجومی و دفاعی اشاره می‌کنند که تجربه‌ای گسترده و بسیار مهم شمرده می‌شود و تمام سطوح از برنامه ریزی میدانی گرفته تا نبرد در انواع میدان‌ها و در شرایط مختلف جغرافیایی را شامل می‌شود.

در این بین آنچه تحت عنوان تلفات انسانی حزب الله و به عنوان نقطه ضعف این حزب به آن اشاره می‌شود، باید تاکید کرد که حزب الله با حضور در سوریه، در واقع اغلب نیروهای داوطلب خود را به صورت دوره‌ای راهی میدان‌های سوریه کرد، تجاربی که این نیروها در سوریه به دست آوردند، موجب بالا رفتن مهارت و کارآیی این نیروها و قرار گرفتن آنها در رده نیروهای ویژه حزب شد.

در بُعد قدرت موشکی، در این تردید نیست، تسلیحات و تجهیزات بسیاری به ذخایر موشکی حزب افزوده شد، بالطبع روی سخن در اینجا یک صد موشک گرادی نیست که بُرد آن به 40 کیلومتر می‌رسد، بلکه موشک‌ها میان بُردی است که بُرد آنها به 100 کیلومتر و دارای قابلیت حمل کلاهک مواد منفجره تا 150 کیلوگرم است که تعداد آنها به هزاران فروند می‌رسد.

در زمینه پدافند هوایی و سلاح‌های مرتبط با آن، بسیاری از خلبانان رژیم صهیونیستی بارها تاکید کرده‌اند که طی عملیات‌های محوله رادارهایشان برای چند ثانیه از کار افتاده است و این از مهارت بالای استفاده کنندگان از موشک‌ها حکایت دارد.

در خصوص سلاح‌های زمین به دریا نیز اطلاعات موجود تاکید می‌کند که حزب‌ الله به موشک‌های یاخونت با بُرد 300 کیلومتر دست یافته که امکان شلیک آن از سواحل فلسطین اشغالی وجود دارد.

از همه مهمتر معادله آمونیاک است که سید حسن نصر الله، دبیرکل حزب الله آن را اعلام و تاکید کرد که در مقابل تئوری محو ضاحیه جنوبی بیروت، هدف گرفتن انبارهای آمونیاک یا تاسیسات اتمی رژیم صهیونیستی مطرح است.

ارزیابی اولیه تاکید می‌کند، رژیم صهیونیستی توان خروج از هرگونه رویارویی یا جنگ آتی با حزب الله را ندارد و گوشه‌ای از این شکست طی تجاوز سال 2006 میلادی به جنوب لبنان به تصویر کشیده شد.

معادلات مطرح بین حزب الله و رژیم صهیونیستی، معادلات رعب و وحشت به تمام معناست، به ویژه برای طرف صهیونیستی که شهروندانش بدون دریافت خدمات و قدرت تولید سال‌ها در فلسطین اشغالی به‌سر می‌برند.