على علیه السلام نفس پیامبر است به شهادت قرآن  


 

در سال دهم هجرت گروهى از نصاراى نجران به نمایندگى از سوى مسیحیان به مدینه آمده، و گفتند: دین شما چه فضیلتى بر دین ما دارد؟ و چرا ما به شما مسلمانان «جزیه» بدهیم؟

پیامبر اسلام، دلایل زیادى در جامعیت و تکامل اسلام بیان داشتند، ولى تعصب و هواهاى نفسانى نگذاشت افراد مزبور حقایق اسلام را از زبان پیامبر بزرگ ما بپذیرند، در این هنگام آیه زیر براى داورى میان دو گروه نازل شد:

«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل: تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله على الکاذبین» (1)

هرگاه بعد از علم و دانشى که درباره مسیح به تو رسیده، باز کسانى با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو «بیائید ما و شما در برابر یکدیگر با فرزندان و زنان و نفوس خود مباهله نموده، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».

رسول گرامى اسلام پس از دریافت این آیه «نصاراى نجران» را به «مباهله» دعوت کرد، قرار شد در روز معینى هر دو گروه با افراد خود به مباهله بیایند، و همدیگر را نفرین کنند، تا خداوند گروه باطل را نابود سازد.