بصائر
بصائر

بصائر

روایت امروز در 34 سال پیش/ بمب گذار همچنان آزاد است


احزاب و شخصیت‌ها - هفتم تیر ماه سال 60، 73 نفر از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جلسه این حزب و با منفجر شدن دو بمب، به شهادت می‌رسند.

مریم محمدپور- روز یکشنبه بود. دو سال و 100 روز از اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی می‌گذشت. ساعت 20 و 30 دقیقه را نشان می‌داد که  اعضای حزب یکی یکی وارد سالن اجتماعات دفتر مرکزی می‌شدند. دفتر مرکزی در خیابان سرچشمه تهران بود. حادثه تلخی منتظر آنها بود. قرآن خوانده می‌شود و آیت الله بهشتی، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی به پشت تریبون می‌رود.

آخرین جملات آیت الله

«ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهره‌سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمی‌گیرند انتخاب شوند» این سخنان شهید بهشتی ادامه پیدا نمی‌کند. اینها آخرین جملاتی است که «شهید مظلوم» بر زبان می‌آورد. در این لحظه دو بمب ساختمان را ویران می‌کنند. یکی از بمب‌‌ها در کنار تریبون قرار داشته و دیگری در کنار ستونی در سالن کار گذاشته شده بود.

چه کسانی کشته شدند؟

در این فاجعه سید محمد حسینی بهشتی رئیس دیوان عالی کشور کشته می‌شود. موسی کلانتری وزیر راه و ترابری، حسن عباسپور وزیر نیرو، محمدعلی فیاض‌بخش وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی کشور و محمود قندی وزیر پست و تلگراف و تلفن کشته می‌شوند. در کنار آن‌‌ها 12 معاون وزیر و 27نماینده مجلس نیز به دیار حق می‌شتابند. تعداد کشته‌‌ها اما بیشتر از این حرف‌‌هاست. 73 نفر از مسئولان و نیروهای ذینفوذ انقلاب ساعت 9 شب یکشنبه هفت تیر سال 60 را نمی‌بینند. یکی از کسانی که شهادتش امام را بسیار متاثر کرد محمد منتظری بود. امام شهادت او را در پیامی جداگانه به آیت الله منتظری تسلیت گفت.

29 نفر هم از حاضران در جمع مجروح می‌شوند. حسین کاظم‌پور اردبیلی وزیر بازرگانی و مسیح مهاجری سردبیر روزنامه جمهوری در جمع زخمی‌‌ها به بیمارستان می‌روند.

منافقین به صورت غیر رسمی مسئولیت بمب گذاری را گردن گرفتند

سازمان مجاهدین خلق هیچگاه رسما و با اطلاعیه نظامی مسئولیت این بمب گذاری خونین را برعهده نگرفت اما سران سازمان به صورت غیرمستقیم به آن اعتراف کرده‌اند. گفته می‌شود یکی از دلایلی که رسما به عهده نگرفته، رفتن مسعود رجوی به خارج از کشور بود، چرا که در اروپا قبول مسئولیت چنین عملیاتی آن‌ها را با مشکل روبرو و وجه تروریستی رجوی را برجسته می‌کرد و امکان داشت تحت تعقیب قرار بگیرد.

بمب گذاری را چه کسی انجام داد؟

پاسخ به این سوال روشن است. بمب گذار را همان سال شناسایی کردند. اگرچه پس از 34 هنوز دستگیر نشده است. نام او محمدرضا کلاهی است. دانشجوی رشته برق دانشگاه علم و صنعت بود. او پس از پیروزی انقلاب به سازمان مجاهدین خلق پیوسته بود. او اگرچه در خفا عضو منافقین بود اما در عیان، به عنوان پاسدار کمیته شروع به کار کرده و پس از مدتی وارد حزب جمهوری اسلامی شده بود. کلاهی در تشکیلات دفتر مرکزی حزب در جایگاهی قرار می‌گیرد که از همه جریانات مهم حزبی و مملکتی (دولت، مجلس، نهادها و ...) مطلع بوده و همچنین مسئول دعوت‌ها برای کنفرانس‌ها، میزگردها یا جلسات بوده است. ضمن اینکه حفاظت سالن نیز به عهده او بوده است. او چند روز قبل از انفجار حزب، کیف سامسونت خود را عوض کرده و یک کیف بزرگ را با خودش حمل می‌کرد اما چون رفت و آمدش در طول روز به حزب زیاد بوده، کمتر مورد بازرسی قرار می‌گرفت.

کلاهی افراد را برای جلسه حزب جمهوری اسلامی که البته از هفته قبل برای بررسی مسائل گوناگون برنامه‌ریزی شده بود، دعوت می‌کند. به همین دلیل شماری از وزرا و نمایندگان مجلس و سران حزب جمهوری اسلامی برای بحث درباره تورم و گرانی جمع می‌شوند و چون بنی‌صدر هم تازه برکنار شده بود، در واقع دستور کار از بررسی مسئله تورم و گرانی به بررسی مسئله شرایط سیاسی‌اجتماعی و جایگزینی بنی‌صدر تبدیل می‌شود.

سرنوشت بمب گذار چه شد؟

کلاهی پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی، متواری و در خانه‌های تیمی منافقین مخفی و در نهایت از طریق مرز غرب کشور توسط عوامل منافقین به عراق منتقل شد. در مقطعی که وی در ایران مخفی بود، گزارش‌های متعددی مبنی بر محل اختفای وی در مناطقی از جمله جاده چالوس، روستای سیاه‌بیشه و قلعه میرفتاح در اطراف همدان، واصل شد، اما با مراجعه تیم‌های عملیاتی، نتیجه‌ای حاصل نشد. در روزهایی که کلاهی مخفی شده بود، برای ردیابی وی، دوستان، نزدیکان و خانواده وی از جمله برادرش محسن که همافر بوده، چندین مرحله مورد بازجویی قرار گرفتند اما نتیجه مثبتی نداشت.

او در سال 1370، نسبت به سازمان منافقین مسئله‌دار شد و پس از جدایی از سازمان طی سال 1372 از عراق به آلمان گریخت. پس از سال 72 دیگر اطلاعاتی در دسترس نبود تا سال 92 که یک مقام آگاه به خبرگزاری ایرنا گفت که کلاهی و کشمیری (بمب گذار دفتر نخست وزیر) در آلمان دیده شده‌اند. آنها هنگام خوردن غذا در رستورانی در شهر کلن و هنگام رانندگی در شهر‌‌هامبورگ آلمان مشاهده شده بودند.

روزنامه‌‌ها چه نوشتند؟

روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمت‌هایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت ده‌ها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.»

 این روزنامه سپس ماجرای انفجار را به نقل از خبرنگار کشیک خود که نیم ساعت پس از انفجار به محل حادثه رسیده بود، چنین روایت کرده است: «بیش از نیم ساعت از انفجار گذشته بود که دوان‌دوان خودم را به محل حادثه رساندم. صد‌ها نفر از مردم تهران خود در خیابان‌های اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کرده بودند و آمبولانس‌ها بی‌امان در رفت و آمد بودند. وقتی به چند قدمی محل انفجار رسیدم امدادگران نخستین افرادی را که زیر آوار مانده بودند به آمبولانس‌ها انتقال داده بودند. سقف بتونی دفتر مرکزی حزب بر اثر انفجار فروریخته بود و ده‌ها نفر در زیر آوار مدفون شده بودند.

 اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانس‌ها حمل می‌شدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمی‌شدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً می‌گریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد‌‌هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیت‌الله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجت‌الاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیده‌اند.» 

روزنامه اطلاعات هم نوشت: «گزارش خبرنگاران از محل انفجار به نقل از شاهدان عینی حاکی است که احتمالا دو بمب بسیار قوی منفجر شده که صدای انفجار آن تا شعاع حداقل یک کیلومتر به وضوح شنیده شده است. این انفجار به هنگامی روی داده است که جلسه هفتگی حزب با حضور اعضای حزب، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و احتمالا چند تن از وزیران در این محل تشکیل شده بود. گزارش خبرنگاران در ساعت ۲۳ دیشب از مقابل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران حاکی بوده است که در زمان مخابره خبر ۲۰ مجروح به وسیله آمبولانس به بیمارستان‌های مختلف تهران از جمله بیمارستان طرفه و سینا انتقال یافتند و از بیمارستان طرفه خبر رسید که تا آن ساعت ۸ شهید که پیکر آن‌ها به کلی متلاشی شده را به این بیمارستان آورده‌اند. یکی از این شهدا آقای طباطبایی نماینده مجلس بود اما هویت هفت نفر دیگر هنوز مشخص نشده است. خبرنگاران در گزارش خود اضافه کرده‌اند که در فاصله ساعت‌های ۲۳ تا ۲۴ دیشب ۲۴ جسد را از زیر آوار خارج کرده‌اند.»

 روزنامه اطلاعات همچنین خبر از آن داد که «حجت‌الاسلام‌‌هادی غفاری که از این حادثه جان سالم بدر برده بود به اتفاق چند تن از روحانیون کار امداد و نجات آسیب‌دیدگان را به عهده داشته است.» به نوشته این روزنامه، کسانی که به هنگام انفجار در حیاط ساختمان مرکزی حزب بودند گفته‌اند این واقعه زمانی رخ داد که دکتر بهشتی در حال سخنرانی بود.

 بعد از این واقعه، ابتدا از سرنوشت دکتر بهشتی اطلاعی در دست نبود و برخی امیدوار بودند نام وی در میان شهدا نباشد اما حوالی صبح ۸ تیر خبر رسید که وی نیز در میان شهداست. در پی واقعه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، از اولین ساعات صبح فردای آن روز عده زیادی از مردم در مقابل ساختمان انتقال خون در خیابان ویلای تهران اجتماع کردند تا با اهدای خون به مجروحین این حادثه یاری برسانند.

 روزنامه اطلاعات در این باره نوشت که گزارش‌ها حاکی‌ است مجروحین احتیاج شدید به خون گروه «او» منفی دارند. حدود ساعت دو و نیم بامداد هشتم تیر بود که مشخص شد بمب‌ها در سطل زباله نزدیک سن سالن اصلی حزب کار گذاشته شده بود.

واقعه به روایت یکی از عوامل بمب گذاری

سعید شاهسوندی در آن زمان عضو مرکزیت منافقین بود که بعدها از این گروه جدا می‌شود. او روایتی از این فاجعه دارد که به صورت خلاصه در ادامه می‌آید:

من خودم به عنوان کسی که شاهد بسیاری از تحولات داخل سازمان بودم، بگویم که یک شب قبل از آن عملیات ما در خانه‌ای مخفی در نزدیک اتوبان عباس‌آباد بودیم... در شب حادثه تمامی ما به علاوه چند نفر دیگر در آن خانه تیمی خبر داشتیم که امشب یک اتفاقی می‌خواهد بیفتد و ما آنجا دستگاه‌هایی داشتیم که به کمک آن‌ها روی فرکانس‌های کمیته‌ها، سپاه پاسداران و بعضی نهادها شنود می‌کردیم. علی زرکش به خود من گفت که برنامه، یک عملیات بزرگ هست. طبعاً جزئیات حادثه را به خاطر مسائل حفاظتی و امنیتی و این که دقیقاً به عنوان مثال کلاهی یا کس دیگری دست‌اندرکار هست؛ نگفت، ولی ما انتظار یک رعد در آسمان بی‌ابر را داشتیم و همه، گوش به دستگاه‌های شنود داشتیم.

 من بعدها در کردستان با کلاهی آشنا شدم، من همراه با گروهی دیگر برای تأسیس رادیو مجاهد رفتیم که مدتی بعد هم کلاهی را برای حفاظت آنجا آوردند، کلاً چنین افرادی را تعداد بسیار اندکی می‌شناختند، غیر از مسئول بخش اطلاعات (مهدی افتخاری با نام مستعار فرمانده فتح‌الله) فقط‌‌هادی روشن‌روان از کادرهای بخش اطلاعات و ارتش هم او را می‌شناخت و غیر از اینها کس دیگری با اسم و مشخصات او آشنایی نداشت، غیر از نیروهای اصلی کادر مرکزی، یعنی مسعود رجوی و موسی خیابانی.

اما بعدها اظهار نظرهای بسیاری شد، نظیر این که این کار شوروی‌ها بوده است، آقای علی فراستی در جایی نوشته که این بمب را شوروی‌ها در اختیار مجاهدین قرار دادند. اینها هیچ‌کدام واقعیت ندارد، واقعیت این است که بعد از پیروزی انقلاب و فتح پادگان‌ها و مراکز لجستیکی نظام شاهنشاهی، بسیاری از امکانات در اختیار بسیاری نیروها و از همه مهمتر سازمان مجاهدین که نیروی متشکلی بود قرار گرفت و اینها هیچ کمبودی از لحاظ مواد انفجاری، اعم از نوع پلاستیک و نوع‌های پیشرفته آن نداشتند. پادگان‌ها پر از اسلحه و سلاح و مواد منفجره بود.

این عملیات که بعدها مسعود رجوی در صحبت‌هایش گفته که نام رمزش «الله اکبر» بود، توسط کادرهای بخش اطلاعات طراحی می‌شود، ولی توسط مرکزیت سازمان به طور مشخص مسعود رجوی، موسی خیابانی و علی زرکش تصویب نهایی می‌شود. تا آنجایی که من می‌دانم برای محکم‌کاری چاشنی‌های انفجاری را تست می‌کنند که مبادا چاشنی‌ها عمل نکند. چاشنی‌ها را شخص موسی خیابانی در پایگاه مخفی و در وان حمام که جلوی صدای آن را بگیرد تست می‌کند که ببیند دو سال و اندی بعد از انقلاب فاسد نشده باشد. چون اصل انفجار با چاشنی‌هایش بوده، مواد منفجره به آن راحتی فاسد نمی‌شود، چاشنی‌ها هستند که می‌توانند اشکالاتی داشته باشند. موسی خیابانی شخصاً این چاشنی‌ها را کنترل می‌کند.

کاریکاتور/ رامبد خندوانه!


کاریکاتور - این شب‌ها، رامبد جوان با برنامه خندوانه‌اش در شبکه نسیم و شخصیت عروسکی «جناب خان» مخاطبان بسیاری برای خود پیدا کرده و گوی سبقت از سایر برنامه های روتین تلویزیون ربوده است.

 

دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان



بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.

خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکى را و نـاپسند بدار در این روز فسق و نافرمانى را و حرام کن بر من در آن خشم و سوزندگى را به یاریت اى دادرس داد خواهان.

رهبر انقلاب: حادثه هفتم تیر قدرت رسوخ انقلاب در اعماق جامعه را برای دشمنان آشکار کرد


رهبری - خانواده‌های شهدای حادثه‌ی هفتم تیر سال ۱۳۶۰ و همچنین جمعی از خانواده‌های دارای چند شهیدِ استان تهران عصر امروز (شنبه) با رهبر انقلاب دیدار کردند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی عصر امروز (شنبه) در دیدار خانواده‌های شهدای حادثه‌ی هفتم تیر و همچنین جمعی از خانواده‌های دارای چند شهید در استان تهران، کشور و ملت ایران را مدیون شهدا و خانواده‌های شهدا دانستند و با اشاره به پیام امیدبخش، افشاگر و سرشار از ابتهاج معنوی و عزم راسخ شهدا در هر دوره‌ای، تأکید کردند: امروز کشور نیازمند عزم راسخ و شناخت دشمن و آمادگی برای مواجهه با دشمن در عرصه‌ی جنگ نرم اعم از عرصه‌های فرهنگ، سیاست و زندگی اجتماعی است و کسانی که تلاش دارند چهره‌ی هیولایی دشمن خبیث را با بزک‌کردن رسانه‌ای بپوشانند، مخالف مصالح ملت هستند.

رهبر انقلاب اسلامی یکی از برکات انقلاب را بازتولید معارف اساسی اسلامی و تحقق عینی آن در جامعه دانستند و افزودند: یکی از این معارف اساسی، منظومه‌ی معارف مربوط به شهادت است که در جامعه‌ی ما محقق شد به‌گونه‌ای که شهدا با انگیزه و نشاط وارد میدان شدند و تلاش صادقانه‌ی آنان، با پاداش بزرگ الهیِ شهادت همراه شد و بدون هیچ اندوه و بیمی به ملاقات پروردگار خود رفتند و آثار معنوی این شهادت‌ها در جامعه منعکس شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ایجاد احساس عزت در خانواده‌های شهدا و به‌وجود آمدن ابتهاج و نشاط معنوی و عزم راسخ در میان مردم را از جمله برکات شهدا در جامعه برشمردند و با اشاره به حادثه‌ی هفتم تیر سال ۱۳۶۰ گفتند: حادثه‌ی بزرگی همچون هفتم تیر که آیت‌الله بهشتی و جمعی از وزرا و نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی و انقلابی به شهادت رسیدند، به‌طور طبیعی باید منجر به شکست انقلاب اسلامی می‌شد اما به برکت خون این شهدا، درست عکس آنچه که تصور می‌رفت اتفاق افتاد و بعد از این حادثه، ملت متحد شد و انقلاب در مسیر واقعی و صحیح خود قرار گرفت.
ایشان با تأکید بر اینکه یکی دیگر از برکات خون شهدای هفتم تیر، افشاشدن چهره‌ی عاملان این جنایت بود، خاطرنشان کردند: بعد از حادثه‌ی هفتم تیر چهره‌ی واقعی مباشران مستقیم این جنایت بزرگ که سال‌های متمادی خود را به‌گونه‌ای دیگر معرفی می‌کردند، برای مردم و جوانان افشا شد و همین تروریست‌ها بعد از مدتی به صدام پناه بردند و با او، برای مقابله با ملت ایران و همچنین مردم عراق، متحد شدند.
رهبر انقلاب اسلامی، افشاشدن چهره‌ی دست‌های پشت‌پرده‌ی داخلی و خارجی حادثه‌ی هفتم تیر و همچنین عده‌ای که سکوت همراه با رضا را اختیار کرده بودند، از جمله برکات خون شهدای این حادثه دانستند و افزودند: بعد از ماجرای هفتم تیر، امام بزرگوار (ره) با بهره‌گیری مناسب از این حادثه، انقلاب اسلامی را که در حال منحرف‌شدن از مسیر اصلی خود بود، نجات و جریان اصیل انقلاب را در مقابل دیدگان ملت قرار داد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به ابتهاج معنوی جامعه بعد از حادثه‌ی هفتم تیر، افزودند: این حادثه قدرت و رسوخ انقلاب در اعماق جامعه را برای دشمنان آشکار کرد و آنها متوجه شدند که برخوردهای خشن با انقلاب اسلامی، نتیجه‌بخش نیست.
ایشان، افشاشدن چهره‌ی واقعی قدرت‌های استکباری مدعی حقوق بشر را از جمله برکات خون شهدای هفتم تیر برشمردند و خاطرنشان کردند: همان کسانی که مرتکب جنایت هفتم تیر شدند اکنون آزادانه در اروپا و آمریکا فعالیت و با مسئولان این کشورها دیدار می‌کنند و حتی برای آنها جلسات سخنرانی با موضوع حقوق بشر! گذاشته می‌شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه چنین برخوردهایی، نشان از اوج نفاق و دورویی و خباثت مدعیان حقوق بشر دارد گفتند: کشور ما دارای هفده هزار شهید ترور است که اغلب آنان، مردم عادی اعم از کاسب، کشاورز، کارمند، استاد دانشگاه و حتی زنان و کودکان هستند اما عاملان همه‌ی این ترورها، آزادانه در کشورهای مدعی حقوق بشر حضور دارند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، یکی دیگر از برکات خون شهدا را تزریق روحیه‌ی ایستادگی و استحکام در جامعه و تقویت روحیه‌ی مردم دانستند و با اشاره به تشییع اخیر ۲۷۰ شهید در تهران و شور و هیجان ناشی از این تشییع افزودند: این حادثه‌ی عظیم، و تحرک، آمادگی و شوق و عشق و آرمان‌گرایی برخاسته از آن، نقطه‌ی مقابل دلسردی، نومیدی و رکود بود.
ایشان در ادامه با اظهار تأسف از ضعف و کم‌کاری در معرفی شهدا و از جمله معرفی‌نشدن ظرفیت بزرگ شهدای هفتم تیر به‌عنوان مظهر عظمت و استقامت ملت ایران، خاطرنشان کردند: جوانان در جناح فرهنگیِ مؤمن، انقلابی، مردمی و خودجوش باید با زبان تصویر و با استفاده از ابزارهای جدید، چهره‌نگاری هنرمندانه‌ای از این شخصیت‌های بسیار برجسته انجام دهند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حق بزرگ و وصف‌ناشدنی شهیدان و خانواده‌های آنان در حق ملت ایران افزودند: خانواده‌های شهدا روحیه و عزم بالای خود را به جامعه منتقل می‌کنند و این روحیه و عزم راسخ، همان چیزی است که کشور ما امروز به آن احتیاج دارد.
رهبر انقلاب شناخت دشمن را یکی دیگر از نیازهای اساسی امروز برشمردند و با هشدار درباره‌ی برخی تلاش‌ها در بزک‌کردن تبلیغاتی و رسانه‌ای چهره‌ی جنایتکار دشمن به برخی از نمونه‌های اقدامات تروریستی آمریکا و عوامل آن علیه ملت ایران اشاره کردند.
«حادثه‌ی ۷ تیر سال ۱۳۶۰»، «بمباران شیمیایی سردشت در ۷ تیر ۱۳۶۶»، «ترور شهید صدوقی در ۱۱ تیر سال ۱۳۶۱» و «ساقط‌کردن هواپیمای مسافربری ایران در ۱۲ تیر سال ۱۳۶۷» نمونه‌هایی از اقدامات تروریستی آمریکا و یا عوامل آن بود که رهبر انقلاب از آنها یاد کردند و افزودند: برخی معتقدند که باید این ایام تیرماه به‌عنوان «هفته‌ی حقوق بشر آمریکایی» نام‌گذاری شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید مجدد بر ضرورت شناخت دشمن خاطرنشان کردند: ملت باید با شناخت عمق دشمنیِ دشمن برای مواجهه و مقابله در میادین جنگ نرم، از جمله عرصه‌ی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آماده باشد.
ایشان با انتقاد از افرادی که سعی می‌کنند چهره‌ی خشن و وحشتناک و هیولایی آمریکا را توجیه کنند خاطرنشان کردند: کسانی که می‌خواهند دشمنی خباثت‌آلود آمریکا و برخی دنباله‌روهای آن را با بزک تبلیغاتی و رسانه‌ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می‌کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان ملت ایران را نیازمند پیام امیدبخش، افشاگر و سرشار از ابتهاج شهیدان خواندند و گفتند: ملت ایران مدیون شهدا و خانواده‌های شهدا هستند و کسانی که این واقعیت را انکار می‌کنند بیگانه از مصالح ملت و در واقع اجنبی هستند اگرچه شناسنامه‌ی ایرانی داشته باشند.
پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین شهیدی محلاتی نماینده‌ی ولی فقیه و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با گرامیداشت یاد و خاطره‌ی شهدای هفتم تیر گفت: علی‌رغم خواست دشمنان اسلام و انقلاب، یاد و خاطره‌ی شهدای هفتم تیر در کشور همیشه زنده است.
معاون رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران افزود: تاریخ انقلاب اسلامی ثابت کرد که حادثه‌ی هفتم تیر و حوادث مشابه و ترور هزاران نفر از بهترین یاران انقلاب نه‌تنها سبب ضعف نشد بلکه عامل استقامت، پایداری، ایستادگی و صلابت روزافزون ملت ایران شده است.

قهرمان جهان برابر دلاوران ایران زانو زد/شهرام ،مجتبی و بچه ها کوبیاک را خاموش کردند


لهستانی ها در یک بازی حساس و نفس گیر سعی کردند اصلا زیر بار فشار جمعیت ایرانی حاضر در ورزشگاه نروند. ولی در یک بازی طولانی و 3 ساعته سرانجام حریف زانو زد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ پس از شکست دادن آمریکا این بار نوبت لهستان بود تا در آزادی زانو بزند. یعنی هواداران والیبال به کمتر از شکست دادن یکی از قدرت های اروپا راضی نمی شدند. دیداری سرنوشت ساز که می توانست راه را برای صعود به مرحله بعد هموار تر از قبل کند.

دو بازی رفت را به آنها باخته بودیم اما با یک امتیاز از لهستان به خانه برگشتیم. یک امتیازی که با توجه به قانون جدید لیگ جهانی شاید چندان به کار ایران نیاید. طبق قانون جدید تیمی که بیشترین برد را داشته باشد راهی مرحله بعدی لیگ جهانی می شود. با تمام این اوصاف هدف تمام بچه های ایران، کادر فنی و تماشاچیانی که با زبان روزه به آزادی آمده بودند فقط یک چیز بود؛ شکست دادن لهستان. اگرچه بعد از شوک اولیه بازی، لهستانی ها که سال قبل هم در تهران بازی کرده بودند بازی را گرفتند و از ست دوم دیگر مشکلی با فشار جمعیت نداشتند. مصدومیت میرزاجانپور هم برای ایران مشکل ساز شد.

ست اول:

کواچ با ترکیب غلامی، معروف، سید، میلاد عبادی پور،محمودی و میرزا جان پور و مرندی بازی را شروع کرد. ترکیبی که در بازی با آمریکا خوش درخشیده بود. بازی با لهستان که دقایقی دیرتر از بازی های قبل شروع شده بود باید ایران را پیروزش می کرد تا مطمئن باشیم از این گروه صعود می کنیم. ما نیاز به دو برد از دو بازی با لهستان داریم. هواداران ایرانی هم بیش از هر چیز منتظر بودند با درخشش موسوی و یارانش اتفاقات بازی رفت را تلافی کنند. جدال دو تیم خیلی نزدیک و حساس شروع شد. در نبود کورک، ایران همچنان باید در برابر قهرمان دنیا کاری سخت را پیش می برد. امتیازات با برتری خفیف لهستانی ها آغاز شد. ولی به مرور این بچه های ما بودند که بازی را در دست گرفتند. دفاع های عالی روی تور عادل غلامی و سیدمحمد موسوی و البته دریافت های خوب بچه ها در عقب زمین، در کنار سرویس های پرشی موجی سعید معروف و موسوی، اول ایران را به امتیاز 8 رساند. در 8 امتیاز اول ایران 8 بر 6 پیش افتاد. با پیش افتادن ایران، لهستانی ها هم اسیر استرس شدند و مدام سرویس از دست دادند یا توپ به تور کوبیدند. 10 بر 7 برای ایران و سرویس های متوالی که لهستانی ها از دست می دادند نشان از استرس تیم مهمان داشت. آنها امتیاز 11 را هم به همین سادگی به ایران دادند و آنتیگا وقت استراحت گرفت.

امتیاز 12 ایران را شهرام محمودی گرفت و بلافاصله با خواباندن سرویسش ما را به امتیاز 13 رساند. بچه ها خیلی خوب روی تور دفاع می کردند و قصد نداشتند در این بازی اجازه خودنمایی به حریف بدهند. کوبیاک اما وقتی به خط سرویس رفت توانست سرویسش را بزند و لهستانی ها هم خوب بچه های ما را دفاع کردند. او دومین سرویسش را هم خوب زد اما این بار سید محمد موسوی با تمام انرژی توپش را خواباند و امتیاز را گرفت. میرزاجانپور توپش را به تور کوباند و امتیاز 11 را به حریف داد. لهستانی ها بلافاصله امتیاز 12 را هم گرفتند و پیش آمدند. سرویس دوم بینیک اما این قدر بد بود که به تور نرسید. یانوش در زمان حمله توانست امتیاز 13 را برای لهستان بگیرد . ولی ایران توانست زودتر از حریف به امتیاز 16 هم برسد و امتیاز 16 ما را باز شهرام محمودی گرفت.

لهستانی ها بعد از امتیاز 16 برای ایران پیش آمدند و تا یک امتیازی ایران هم رسیدند. دو اشتباه از میرزاجانپور در این لحظات باعث شد تا فاصله امتیازی دو تیم کم شود و به امتیاز 19 بر 18 برسد. شهرام اما در لحظاتی که حال میرزاجانپور بد شد و از زمین بیرون رفت، توانست امتیاز 20 را بگیرد. قائمی با یک امتیاز سرویس عالی، باز ایران را پیشتر انداخت. حالا ما 21 بودیم و آنها 18. بچه ها باید از این پس ست را اداره می کردند و پیروز می شدند. امتیاز 19 لهستانی ها را سید محمد موسوی با تمام قدرت پاسخ داد. ما امتیاز 23 را گرفتیم . سرویس موسوی از دست رفت و آنها به امتیاز 20 رسیدند. عبادی پور توانست امتیاز 24 را بگیرد و کوبیاک جنجالی بر سر این امتیاز راه انداخت. او می گفت ایرانی ها 4 ضرب به توپ زدند.

ایران با جای خالی عالی عادل غلامی امتیاز 25 را گرفت و ست اول به ایران رسید.

ست دوم:

شروع ست دوم با امتیاز نواکفسکی برای لهستانی ها شروع شد . آنها امتیاز دومشان را با دفاع خوب کوبیاک گرفتند و نشان دادند برا این ست برنامه دارند. کوبیاک با یک جای خالی امتیاز سوم تیمش را هم گرفت و تیم ما را شوکه کرد. نواکفسکی چیزی نمانده بود امتیاز 4 را هم با سرویسش بگیرد اما این بار قائمی طلسم را شکست و ما یک شدیم . پایپ لهستانی ها بعد از کلی رفت و برگشت آنها را به امتیاز 4 رساند. فشار جمعیت این بار باعث نشده بود که سرویس های حریف از دست برود ولی پاس بریده معروف برای موسوی ما را به امتیاز 2 رساند. سید با یک دفاع عالی برابر یانوش توانست ایران را به امتیاز 3 برساند. شهرام سرویس بعدی را زد اما باز آنها امتیاز گرفتند. آنها با استفاده از پایپ و دور کردن ضربات از شان از تور می خواستند امتیاز بگیرند. در امتیاز 6 برای لهستان، سعید معروف سه بار به موسوی پاس داد و هر بار سید دفاع شد تا آخر امتیاز را از دست بدهیم. امتیاز 4 ما را لهستانی ها هدیه دادند . اما خیلی زود امتیاز به حریف رسید. یرنیک سرویس از دست داد و ما 5 شدیم. موسوی در خط سرویس ایستاد. سرویس عالی چند رفت و برگشت و خود سید در خط حمله برای ایران امتیاز شدند. امتیاز 8 برای لهستان اما با از دست رفتن سرویس موسوی بدست آمد.

امتیاز 7 برای ایران روی اشتباه در سرویس بازیکن حریف بدست آمد. عبادی پور هم با یک دفاع عالی توانست بازی را در امتیاز 8 برابر کند. دفاع خوب عادل غلامی روی سرویس عالی سعید معروف، ما را به امتیاز 9 رساند و پیش افتادیم. سرویس بعدی سعید را بوشک به سختی برای تیمش تبدیل به امتیاز کرد.

یک اشتباه از بچه های ما در ول کردن بازی، کار را دوباره در هم پیچید. لهستانی ها یک امتیاز پیش افتادند و دوباره باید ما تلاش می کردیم به حریف برسیم. بازی 12 بر 11 به سود لهستانی ها پیش می رفت. قائمی امتیاز 12 را برای ما به زیبایی گرفت. شهرام محمودی به خط سرویس رفت اما از او خیلی راحت به امتیاز رسیدند. کوبیاک حالا در خط سرویس بود اما این بار شهرام از سرویس او امتیاز گرفت، آن هم روی پاس مرندی!

سرویس خوب مرندی، ضربه لهستانی ها و دفاع عالی موسوی ما را باز پیش انداخت. حالا آنها باید بازی را مساوی می کردند. امتیاز 14 را به همین صورت گرفتند میلاد عبادی پور خیلی خوب امتیاز 15 را گرفت و حالا ما در آستانه بردن وقت استراحت دوم بازی بودیم اما باز لهستانی ها امتیاز 15 را گرفتند. حرکت خوب بوشک باعث شد تا آنها زودتر از ما به امتیاز 16 برسند. آنها امتیاز 17 را گرفتند و امتیاز 16 ما را عادل غلامی گرفت. امتیاز مساوی ما را هم شهرام محمودی گرفت. این بار باید با دقت تر پیش می رفتیم. سرویس خوب معروف و دفاع عالی عادل ایران را پیش انداخت. حالا که سرویس های لهستان بهتر شده بود ما باید این ست را با دفاع های بهتر می گرفتیم. آنتیگا تا عقب افتاد درخواست وقت استراحت کرد که دور موفقیت ایران را قطع کند. معروف باز در خط سرویس بود. آنتیگا با داوران حرف می زد و اعتراض داشت به اینکه پشت نیمکت شان شلوغ است. شلوغ کاری او جواب داد و آنها توانستند امتیاز 18 را بگیرند. کوژک سرویس زد و در یک رفت و برگشت کوبیاک توانست امتیاز 19 را برای تیمش بگیرد. باز آنها پیش افتادند. این ست بازی گره خورده بود.

یک وقت استراحت از کواچ، دو امتیاز متوالی و ما باز پیش افتادیم. اگرچه آنها خیلی سریع امتیاز را به 20 برابر رساندند. میکا سرویسش را به اوت زد. غلامی به خط سرویس رفت. سرویس جهشی موجی او اما برای ما امتیاز نشد. کواچ درخواست ویدئو چک داد. تصویر برداری این تصویر را نداشت و امتیاز به لهستانی ها رسید. ایران 22 بر 21 پیش بود اما خیلی سریع آنها امتیاز برابر را گرفتند. سرویس دوم با هیجانی مرگبار پیش می رفت.  کوبیاک در خط سرویس بود. محمودی توپش را به اوت زد. معروف به زمین برگشت و کوبیاک باز درخط سرویس بود. او به تور کوبید و دو تیم در امتیاز 23 بودند. قائمی باید سرویس می زد. امتیاز 24 را هم لهستانی ها گرفتند. آنها امتیاز 25 را هم گرفتند و ست را بردند. فریاد های شادی کوبیاک بعد از بردن این ست، مسئولیت بچه ها را برای ست های بعدی بیشتر می کرد.

اتفاقی که در ست های چهارم و پنجم با آمدن دوباره میرزاجانپور به زمین افتاد. بچه ها این قدر خوب بازی کردند که کوبیاک تعویض شد و جشن شادی شیرین ایران در سالن 12 هزار نفری برگزار شد.

ست سوم:

شروع ست سوم با بازی برابر دو تیم آغاز شد. لهستانی ها یک امتیاز پیش بودند و مدام ما سعی می کردیم تا با آنها پیش برویم. یانوش بعد از یک آبشار خوب با سرویس مستقیم توانست امتیاز 5 را بگیرد اما شهرام محمودی خیلی عالی از یرنیک امتیاز 4 ایران را گرفت. نواکفسکی حریف را به امتیاز 6 هم رساند. بچه ها باید سعی می کردند در این فشار جمعیت بازی را دوباره در دست بگیرند. لهستانی ها تا امتیاز 7 دو امتیاز از ما پیش بودند. سرویس های خوب لهستانی ها در این ست سبب شد آنها خیلی زودتر از ما به امتیاز 8 برسند. دفاع عقب ما حالا که سرویس های حریف خوب شده بود داشت ضعفش را نشان می داد. 

امتیاز 6 برای ما را موسوی خیلی سخت گرفت. ولی آنها خیلی سریع امتیاز 9 را گرفتند. شهرام اما توانست امتیاز 7 ما را خیلی سریع بگیرد. یانوش توپش را به آنتن کوبید و ما به امتیاز 8 رسیدیم . شهرام دوباره عالی عمل کرد و توانست امتیاز برابر 9 ما را هم از لهستانی ها بگیرد. معروف حالا در خط سرویس بود. فرهاد قائمی عالی توپ را جمع کرد و عادل غلامی با زیرکی ایران را به امتیاز 10 رساند.

عبادی پور هم با ضربه ای عالی ایران را به امتیاز 11 رساند. سعید معروف 4 امتیاز متوالی را در خط سرویس گذراند و آنتیگا چاره ای غیر از گرفتن وقت استراحت نداشت. یک خطای تور از عبادی پور و یک خطای تور از کوبیاک بازی را 12 بر 10 به سود ما کرد. میلاد سرویسش را به اوت زد. بعد از او کوبیاک برای زدن سرویس رفت و البته به امتیاز رسیدند. 12 برابر شد نتیجه بازی. یک جای خالی عالی از شهرام محمودی ما را همچنان پیش نگه داشت. سرویس عادل به تور خورد. دو تیم در امتیاز 13 برابر بودند. این بار لهستانی ها پیش افتادند. قائمی اما امتیاز 14 ما را گرفت. لهستانی ها با دو امتیاز متوالی 16 شدند و این وقت استراحت را هم بردند، مجری ورزشگاه، حسینی که قبل از این بازی با انتقاد محتشمیان کارشناس والیبال روبرو شده بود، از مردم می خواست فشار را بیشتر کنند. اشتباه عبادی پور لهستان را به امتیاز 17 هم رساند. کار داشت دشوار می شد. این بار میلاد به امتیاز رسید. ما هنوز یک امتیاز عقب بودیم. نیاز به سرویس های بهتری داشتیم. موسوی اما به اوت زد. آنها امتیاز 19 را هم گرفتند و ما تازه 17 بودیم. مهدوی در خط سرویس قرار گرفت. سرویس او را اما کوبیاک به امتیاز بدل کرد و شادی امتیازش با عصبانیت جمعیت همراه شد. لوماچ امتیاز 21 را هم گرفت. این بار عبادی پور برای ما امتیاز گرفت. ما 18 بودیم. میلاد آیا می توانست از سرویس امتیاز بگیرد؟اتفاقی که نیفتاد و کوبیاک با یک دست توانست قائمی را دفاع کند. خود او رفت در خط سرویس . لهستانی ها توپ شان را به اوت زدند. ولی بلافاصله امتیاز 23 را هم گرفتند. امتیاز 24 برای لهستان و 21 برای ایران مفهومش شکست ما در ست دوم می توانست باشد. اتفاقی که با دفاع موسوی اتفاق افتاد.

ست چهارم:

با بازگشت میرزاجانپور دوباره ترکیب تیم ملی ایران تکمیل شد رقابت پایاپای دو تیم در شروع این ست تا امتیاز 4 ادامه داشت. هر امتیاز از ما را انها بلافاصله جواب می دادند. بردن این ست برای ما اهمیت زیادی داشت تا اقلا یک امتیاز از این بازی خانگی بگیریم و میرزاحانپور بعد از ضعف در ست اول، به ترکیب برگشته بود و داشت خوب بازی می کرد. نواکفسکی با به اوت زدن توپ ما را 2 امتیاز پیش انداخت و تیم به این ست امیدوار تر بود. این ست باید طوری پیش می رفت تا موسوی دوباره مثل دو ست قبلی اسیر حاشیه های کوبیاک نشود. میرزاجانپور در این دقایق ستاره ما بود. او بعد از استراحت در دو ست آمد و با آمدنش ایران 8 بر 4 در این ست در وقت استراحت اول از حریف پیش افتاد. بازی در ادامه 9 بر 7 به سود ما پیش رفت. بچه ها باید اختلاف را حفظ می کردند. بوشک به تور کوبید و ما به امتیاز 10 رسیدیم.

میلاد عبادی پور و عادل غلامی 2 امتیاز شیرین برای مان گرفتند و البته بوشک با یک پایپ توانست بازی را 12 بر 9 کند. سالن حسابی هیجان داشت. عادل خیلی عالی کوبیاک را دفاع کرد و بازی گرفتن از عادل در این ست حسابی به کار تیم ملی آمد.

کوبیاک حالا خاموش شده بود و اثری از فریادهایش نبود اما همان لحظه یک جای خالی از او آنها را به امتیاز رساند. خودش به خط سرویس رفت اما عادل با امتیازی که گرفت نگذاشت او خیلی در آن جا ماندگار باشد. عادل حالا خودش باید سرویس می زد. سرویس پرشی موجی اما در نهایت آنها امتیاز گرفتند. امتیاز بعدی هم برای لهستانی ها بود. ضربه میرزاجان پور به آنتن خورد و در برگشت میله آنتن هم به صورت این بازیکن خورد. یرنیک سرویس بعدی اش را به اوت زد. ما 15 بودیم و آنها 12  میرزاجان پور خیلی عالی امتیاز 16 ما را هم گرفت و بچه ها حالا 4 امتیاز از حریف سرسخت پیش بودند.

بوشک جای خالی اش را به اوت انداخت و ما 17 شدیم. امتیاز 18 را هم خیلی زود میرزاجان پور گرفت و ورزشگاه به مرز انفجار رسید. سرویس های خوب شهرام محمودی و بازی خوب دفاع های ما، ایران را دوباره به بازی برگرداند. لهستانی ها این بار هم به اوت زدند و ما به امتیاز 19 رسیدیم. آنتیگا بلافاصله وقت استراحت بعدی اش را هم گرفت. امتیاز 20 را هم برای ما مجتبی میرزاجان پور گرفت. در نهایت امتیاز 13 به لهستانی ها رسید اما خیلی سریع توپ را به تور کوبیدند و ما 21 شدیم. امتیاز 14 لهستانی ها را باز کوبیاک گرفت. ولی در این ست دیگر مجالی برای شلوغکاری نداشت . میلاد امتیاز 22 ما را گرفت. ما دیگر این ست را برده بودیم اما فقط باید به امتیاز 25 می رسیدیم. موسوی جایش را در این لحظات به صنوبر داد تا بچه های اصلی ما هم استراحتی کنند. شهرام امتیاز 23 ما را گرفت و حریف 15 بود. یک اشتباه از داور، منجر به تکرار سرویس مهدوی شد. او به اشتباه خطای تور ما را گرفت. ولی در تکرار بچه ها توانستند امتیاز 24 را بگیرند. فابین هم سرویسش را به اوت زد تا ما به امتیاز 25 برسیم . بازی به ست پنجم کشید.

ست پنجم:

ست حساس پنجم برای لهستان با سرویس های خوب آنها آغاز شد و توانستند 3 بر 2 از ما پیش بیفتند. یار شماره 21 این تیم بی توجه به هیاهوی سالن امتیازهای خوبی گرفت. شهرام محمودی این بار در خط سرویس ایستاد. او اما نتوانست موفقیت ست قبل را تکرار کند. بازی 4 بر 3 به سود لهستانی ها بود اما تیزهوشی مرندی و بعد ضربه عالی مجتبی امتیاز را به ایران داد تا مساوی باشیم. میرزاجانپور به خط سرویس رفت. سرویس عالی او و توپی که کوبیاک به اوت زد، ایران را پیش انداخت. مجتبی سرویس بعدی را خیلی میلیمتری به اوت زد.

سرویس عالی موسوی و توپی کوبیاک به اوت زد باعث شد تا امتیاز 7 به ما برسد. اشتباهات کوبیاک باعث شد تا آنتیگا او را تعویض کند لهستانی ها امتیاز 6 را هم گرفتند ولی ما پیش بودیم. ضربه عالی محمودی ما را به امتیاز 8 هم رساند. شهرام در این بازی بیشتر از همه بازی کرد و تقریبا تمام بازی را در زمین بود.

بازی 9 بر 8 به سود ایران ادامه داشت. هر امتیاز ما را آنها عالی جواب می دادند و بازی خیلی سخت پیش می رفت. امتیاز 9 را هم یانوش گرفت ولی سرویسش را به اوت زد.

عادل غلامی به خط سرویس رفت. یک سرویس پرشی عالی و ضربه عالی شهرام محمودی ما را به امتیاز 11 رساند. عادل باید باز سرویس می زد.  اعتراض آنتیگا کنار زمین، جو را به هم ریخته بود. داور دوم توضیحاتی را به داور بحرینی می داد. چیزی نمانده بود کار به دعوای فیزیکی در زمین بازی میان داور مسابقه و کادرفنی و بازیکنان لهستان بکشد. او بازی را به هم ریخته بود. 

بیش از 5 دقیقه در بازی وقفه ایجاد شد و در نهایت هم لهستانی ها توپ شان را به اوت زدند. ایران به امتیاز 12 رسید. حریف عصبی شده بود و بچه ها باید مسابقه را در این 3 پوئن پایانی اداره می کردند. 

امتیاز 13 را هم شهرام محمودی عالی گرفت و ما در آستانه پیروزی بودیم. آنتیگا دوباره وقت استراحت گرفت و این بار سرویس عادل خراب شد. این بار کواچ وقت استراحت گرفت. بازی داشت از مرز 3 ساعت می گذشت. یک دریافت عالی از مرندی، پاس تماشایی سعید معروف و امتیازی که میرزاجان پور گرفت. شهرام محمودی سرویسش را بیرون زد. ما 14 بودیم و آنها یازده. امتیاز آخر آیا برای ما بدست می آمد؟ باز مجتبی این امتیاز را برای مان گرفت و سالن غرق شادی شد.