بصائر
بصائر

بصائر

سه گام احمدی نژادی ها به سوی مجلس دهم


نزدیک به سه سال از خیز انتخاباتی نافرجام احمدی نژاد و یارانش گذشته است.

زینب صفری: از روزی که آخرین سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل پایانی انتخاباتی داشت و از تریبون سازمان ملل برای 70 میلیون ایرانی پیام "زنده باد بهار" فرستاد (اینجا) و یا آن روز که در کسوت رییس دولت دهم، دست مشایی را در وزارت کشور بالا برد  و گفت" مشایی یعنی احمدی‌نژاد و احمدی‌نژاد یعنی مشایی" تا بلکه صندلی اش در پاستور را به اسفندیار تحویل بدهد (اینجا)   احمدی نژادی ها فراز و فرودهای زیادی داشته اند. در این مدت دو معاون او به دلیل پرونده های مالی راهی اوین شده اند و  خودش هم پرونده هایی مفتوحی در قوه قضاییه دارد که شکات آن برخی نمایندگان و اشخصاص حقیقی و حقوقی را شامل می شود.

با اوضاع پیش آمده هر وقت از احمدی نژاد درباره بازگشتش به سیاست سوال شد او سکوت کرد و لبخند زد. اما این تنها یک سوی ماجرای فعالیت های تشکیلاتی احمدی نژاد و یارانش است. در سوی دیگر این فعالیت ها دست کم سه تشکیلات مجزا تا این لحظه تشکیل شده اند که با توجه به نزدیکی به انتخابات مجلس بعید به نظر می رسد اهداف سیاسی و انتخاباتی نداشته باشند.

  نخست، جبهه یکتا:

اولین تشکیلات رسمی نزدیک به احمدی نژاد که رسما در 25 خردادماه امسال اعلام موجودیت کرد، تشکیلات "جهه یکتا" بود.  نشست سراسری یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی (یکتا) با عنوان گفتمان انقلاب و به منظور تلاش برای تحقق گفتمان رهبری و کارآمدی و اهداف اقتصادی و اجتماعی کشور خردادماه برگزار شد. از جمله افراد حاضر در این تشکیلات چهره هایی همچون سیدمحمد حسینی، ناظمی اردکانی، مهدی زاهدی، کامران دانشجو، محمد عباسی، طریقت منفرد، مسعود زریبافان، سیدمهدی هاشمی، مصطفی محمدنجار، حمیدرضا حاجی بابایی، محمد شیخان، اسدالله عباسی، مهرداد بذرپاش و حجت‌الاسلام و المسلمین شریعتی بودند. (اینجا)

دو روز بعد هم عباسی عضو هیأت موسس این جبهه با اینکه گفته بود «هدف جبهه یکتا فعلا برنامه ریزی و انسجام برای انتخابات نیست» اما این را هم گفت که «وزرای دولت نهم و دهم و خیلی از افراد دیگر ممکن است ظرفیت هایشان برای حضور در مجلس مورد توجه قرار گیرد». عباسی این را هم گفت که این تشکیلات مقدمه ای برای شکل گیری تشکل های بعدی است. آنجا که گفت: "یکتا در حقیقت یک جبهه گفتمانی است و اساسا جبهه های گفتمانی مقدمه ای برای شکل گیری تشکل هایی که می خواهند بعدا سازمان بگیرند، هستند." عباسی همچنین گفت که مدیران و وزرای احمدی نژاد جمع شده اند تا "با نقد عالمانه و منسجم  راه را جدی تر بروند، نیروها را منسجم و متشکل کنند".(اینجا)

چندی بعد کامران دانشجو دیگر موسس جبهه یکتا و عضو کابینه دولت دهم تأکید کرد: نخستین هدف ما از تأسیس این جبهه این است که شعارهای انقلاب را سر دست بگیریم و با نگاه به شعارهای انقلاب هدف‌گذاری اقتصادی، فرهنگی، آموزش عالی و فناوری هسته‌ای داشته باشیم.  به گفته او هدف دیگر آنها از تأسیس جبهه یکتا این است که اجازه ندهند شعارهای انقلاب تحریف شود.(اینجا)

اما در شرایطی که از همان ابتدا تشکیل دهندگان این جبهه بر جدایی مشی و روششان از احمدی نژاد تاکید می کردند اما خبر رسید محمود احمدی‌نژاد، روز 13 تیرماه مراسم افطاری در ساختمان ولنجک ترتیب داده و برخی وزرای دولت‌های نهم و دهم را به این ضیافت دعوت کرده است. هرچند اسامی حاضران در این مراسم رسانه ای نشد اما خبرها حاکی از آن بود که برخی چهره ها از جمله محمد عباسی وزیر ورزش دولت دهم و محمدرضا میرتاج‌الدینی که هر دو از اعضای جبهه یکتا هستند، در این مهمانی حضور داشتند. (اینجا)

کمی بعد از این دیدار  سیدمحمد حسینی، عضو شورای موسس جبهه یکتا از گسترش فعالیت این جبهه در استان ها خبر داد. او اوایل مردادماه گفت که "جبهه یکتا بعد از ماه رمضان فعالیت‌های استانی خود را ساماندهی می‌کند تا در استانها هم افرادی که علاقه‌مند به همکاری با این مجموعه هستند مشخص و جذب شوند و فعلا این مسئله در اولویت کاری خواهد بود". (اینجا) این در حالی است که حسینعلی امیری سخنگوی وزارت کشور با بیان اینکه تاکنون هیچ مجوزی برای تاسیس حزب یکتا صادر نشده است، گفت: بر اساس قانون انجام هرگونه فعالیت حزبی، نیاز به اخذ مجوز از کمیسیون ماده 10 احزاب دارد.  (اینجا)

  

دوم، اتاق فکر تشکیلات خیابان فلسطین:

اما گذشته از جبهه یکتا، بخشی دیگر از وزرا  و اطرافیان احمدی نژاد در ساختمان خیابان فلسطین دور هم جمع شده اند و از قضا فعالیت های موثری هم در مقابله با دولت دارند. هفته نامه صدا در شماره 56 خود از تشکیل موسسه‌ای به نام «موسسه سیاست پژوهی تمدن اسلامی» خبر داد که از مدتی پیش فعالیت خود را به ریاست "حیدر مصلحی" وزیر سابق اطلاعات آغاز کرده است. به نوشته این هفته نامه اعضای این موسسه مدیران دولت احمدی‌نژاد و برخی از اعضای تیم سابق هسته‌ای هستند. آنها تقریبا هر هفته یک جلسه و گاه بیشتر از یک جلسه دور هم جمع می‌شوند و  دستور کار مشخصی را دنبال می کنند.

جالب آنکه بنا به گزارش هفته نامه صدا در ماجرای تصویب برجام نیز این موسسه مورد مشورت قرار گرفت و در تهیه گزارش کمیسیون ویژه برجام کمک کرد. به جز حیدر مصلحی، پرویز داودی، محمد سلیمانی، علی نیکزاد، علی‌اصغر زارعی، فواد ایزدی، حسین صمصامی و ... از اعضای دیگر این موسسه هستند.

 

سوم، تشکیلات سراسری"شورای تبیین گفتمان":

اما دیگر تشکیلاتی که مشاور رسانه ای احمدی نژاد از آن رونمایی کرده است، "شوراهای تبیین گفتمان" در تهران و استان ها است. او در گفت و گویی که با خبرآنلاین داشت گفت که تبیین گفتمان انقلاب اسلامی و مقابله با نفوذ آمریکا دو وظیفه ای است که این شوراها پیگیری می کنند. آن طور که داوری گفته است 7 هزار مدیر ارشدی که در دوره احمدی نژاد با تصمیمات او وارد چرخه اداری کشور شدند و بعد با تغییر دولت از این مجموعه خارج شده اند، حالا به عنوان بازوهای اجرایی احمدی نژاد در سراسر کشور عمل خواهند کرد. داوری البته بر این نکته هم تاکید می کند که اهداف این مجموعه انتخاباتی نیست. (اینجا) موضوعی که با توجه به فعال شدن این تشکیلات در کمتر از 6 ماه مانده به انتخابات به سختی قابل قبول است.

آنها البته دو هفته پیش همایشی را هم با عنوان "تبیین مبانی و آرمان های انقلاب اسلامی و امام" برگزار کردند. همایشی که در شرایط کنترل شده و پشت درهای بسته برگزار شد، اما گمانه زنی ها حاکی از آن بود که این گردهمایی سراسری «بهاری»ها یکی از گام های جدی شان برای فتح بهارستان بود. (اینجا)

اما در حالی همایش های تشکیلاتی احمدی نژادی ها پشت درهای بسته برگزار می شود که حضور خود احمدی نژاد در مناسبت هایی که برای سخنرانی های گاه و بیگاهش ترتیب داده می شود چندان با استقبال همراه نیست. از جمله آخرین حضور او در امام زاده چیذر که قرار بود برای سخنرانی حاضر شود اما به دلیل کم شمار بودن جمعیت از حضور و سخنرانی منصرف شد. کمی بعد اما اطرافیان او سفری به بیرجند برایش ترتیب دادند تا این بار شانس خودش را در یک استان نیمه محروم آزمایش کند. او در میان مردم بیرجند اظهارات جالبی داشت از جمله گفته بود: سنت تاریخ است که یاران پیامبر را انحرافی بخوانند. (اینجا)

هر چه هست به نظر می رسد تحرکات این روزهای احمدی نژاد و یارانش بیانگر برنامه های جدی آنها برای بازگشت و حضور در عرصه سیاست باشد.

کارشناس مسائل خاورمیانه تشریح کرد: راهکارهای وادار کردن عربستان به پاسخ گویی در قبال حادثه منا

- فیاض زاهد در گفتگو با خبرآنلاین راهکارهای لازم برای پیگیری ابعاد فاجعه منا را مورد بررسی قرار می دهد.

عبدالله احمدی: در حالی که عربستان سعودی پس از فاجعه منا متهم به اهمال در این اتفاق شده و از سوی مقامات ایرانی وادار به پاسخ گویی شده است اما وزیر امورخارجه این کشور روزگذشته سخنان بسیار تند و جنگ طلبانه ای را بر زبان راند که نشان دهنده فرار این کشور از زیر بار مسئولیت حادثه ای است که ادر مکه رخ داده و کشورهای اسلامی را نسبت به سیاست های عربستان در مدیریت حج امسال به اعتراض واداشته است. همچنین در این راستا وزارت امورخارجه کشورمان نیز با احضار مکرر کاردار این کشور مسئولیت مقامات این کشور در قبال فاجعه منا را به او یادآوری کرده است.

در همین رابطه فیاض زاهد، تحلیل گر مسائل سیاسی راهکارهایی را پیشنهاد کرده است که وزارت خارجه می تواند برای وادار کردن عربستان به پاسخ گویی از آن استفاده کند.

پیگیری های چند وجهی

این کارشناس سیاسی با اشاره به لزوم پیگیری های چند وجهی از سوی وزارت خارجه می افزاید: «به نظر می رسد ایران نیازمند این است که از برخی ظرفیت های منطقه ای و بین المللی و ارتباطاتی که پس از پرونده برجام بدست آمد استفاده کند و با توجه به ارتباطی که محمدجواد ظریف به عنوان وزیر خارجه در این مدت با وزرای خارجه دولت های اروپایی در این مدت برقرار کرده است، می تواند برای اعمال فشار به عنوان یک خواست بین المللی از سوی دولت عربستان که مسئولیت اخلاقی، مدنی و حقوقی این فاجعه را دارد، استفاده کند.
ارتباط با دولت های منطقه

زاهد در ادامه همچنین تایکید کرد: «ظرفیت دیگری که در پیش پای ایران وجود دارد، استفاده از امکان ارتباط با دولت های منطقه است چراکه ما همچنان می توانیم از دولت های عمان، کویت و حتی قطر و اردن استفاده کنیم تا از طریق این نوع مناسبات خواسته خودمان را به عربستان سعودی دیکته کنیم و از این دولت بخواهیم که به صورت مسئولیت پذیرانه نسبت به این رویداد عمل کند.»

تبدیل روابط خصمانه به رابطه ای احترام آمیز

فیاض زاهد همچنین سومین بعد این پیگری را در سطحی بالاتر ارزیابی و تاکید کرد: «سیاست سومی که می شود اتخاذ کرد روشی است که به صورت آشکار در سخنان رئیس جمهور و وزیرامورخارجه وجود دارد، مبنی براینکه تلاش کند تا رتبطه با دولت عربستان را از حالت خصمانه ای که برای دو کشورهزینه ساز است، تبدیل به رابطه ای توام با درک متقابل ،بهتر و رعایت حریم و حقوق دولت های دو سوی خلیج فارس کند.»

لزوم توجه به پیوندهای تاریخی با عربستان

این کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه افزود: «واقعیت این است که ما با عربستان پیوندهای تاریخی و قدیمی داریم، فارغ از اینکه از این نظام سیاسی خوشمان بیاید یا نیاید، احساسات ما تعیین کننده استقرار نظام های سیاسی در جهان نیستند؛ بنابراین نه عربستان می تواند ایران را فراموش کند و نه ایران می تواند عربستان را فراموش کند و شاید آنچه که در سوریه و یمن اتفاق افتاد و شکاف ما و عربستان را تشدید کرد، در این وضعیت نیز تاثیر گذار باشد. از این رو، به نظر می رسد به صورت راهبردی باید عقلای دو طرف تلاش کنند که دو کشور بیش از این به سمت گسترش تنش و مجادله پیش نروند.»

پرهیز از جنگ مذهبی

آقای زاهد در ادامه به اقداماتی که دستگاه دیپلماسی ما نباید به سمت آنها برود اشاره کرد و افزود: «ابتدا باید یک اراده حاکمیتی وجود داشته باشد که از تشدید جنگ مذهبی پرهیز کند چراکه ادبیات و روشی که در رسانه ها، فضای مجازی و همچنین در صداوسیما بر طبل تفرق می کوبد با اصول ماندگار امام (ره) مبنی بر وحدت شیعه و سنی ناسازگار است و طرحی است که به ضرر هر دو کشور خواهد بود.»
پیشگیری از اظهارات نژادپرستانه

زاهد همچنین تصریح کرد: «نکته دیگر پرهیز از تفاسیر نژادپرستانه است و چراکه این موضوع می تواند در دراز مدت برای ما مشکل ایجاد کند به دلیل اینکه ما خودمان شهروندان عرب زبان داریم که سال های سال است در کشور ما زندگی کرده و می کنند.»

خطر تاثیرات امنیتی

این کارشناس سیاسی در ادامه اظهار داشت: «مسئله سوم نیز تاثیرات امنیتی است. به هرحال؛ دولت عربستان یکی از قربانیان اصلی ظهور و قدرت گرفتن داعش خواهد بود و هرچند که داعش می تواند برای ایران نیز در مقاطعی خظرآفرین باشد ولی دولت عربستان بیشتراز وجود آن ها آسیب خواهد دید. بنابراین ما می توانیم از طریق کانال های غیر رسمی این مسئله را به تیم جوان جویای نام و کم تجربه ای که در عربستان قدرت را در اختیار گرفته اند تفهیم کنیم که بی ثباتی عربستان می تواند منجر به گسترش بی ثباتی در منطقه خاورمیانه شود که دود آن می تواند حتی به چشم ایران نیز برود.»

خودداری از درگیری های لفظی و احساسی

آقای زاهد در پایان تاکید کرد: «نکته دیگر نیز پرهیز از افتادن به دام جنگ لفظی و احساسی است؛ هرچند که وزارت خارجه ایران نشان داده است که کاملا با تعقل و با روش های دیپلماتیک و اظهارنظرهای سنجیده تلاش می کند طرف مقابل را به زمینی بیاورد که آن، زمین خردورزی، تعامل و زبان جامعه جهانی است. همچنین که این گون برخوردها، چهره عربستان را مخدوش می کند چراکه وقتی به عنوان وزیر خارجه اظهاراتی می کنید که با عرف دیپلماتیک سازگار است، اینکه طرف مقابل شما به لیچارگویی و دریده گویی روی می آورد، به وجهه خودش لطمه خواهد زد.»

آیا روسیه ائتلاف با ایران را به دلارهای نفتی عربستان خواهد فروخت؟


یک نویسنده روس معتقد است که ائتلاف روسیه با ایران شیعی سبب شده است تا شاهزادگان و امرای عربستان سعودی به هر قیمتی شده روابط خود با مسکو را ترمیم کرده و به کرملین نزدیک شوند.

به گزارش خبرآنلاین، ولادیمیر آلکسییف در مقاله ای که برای وب سایت ایران رو نوشته با تشریح فواید ائتلاف روسی ـ شیعی پدید آمده برای مبارزه با گروه های تکفیری در سوریه و عراق این پرسش را مطرح کرده است که آیا مسکو حاضر است این ائتلاف ارزشمند را با پیشنهادهای چند ده میلیارد دلاری سعودی ها معاوضه کند؟

آنچه می خوانید ترجمه مقاله ولادیمیر آلکسییف به فارسی است که به زبان های روسی و انگلیسی در این وب سایت منتشر شده است.

ولادیمیر الکسییف

طرح امریکایی ایجاد «خاور میانه نوین» با سرعت تمام پیش می رود ولی نتیجه عملی اجرای آن با انتظارات پانزده سال پیش خیال پردازان خاور میانه ای واشنگتن فرق زیادی می کند. آنها ساخت خاور میانه صلح آمیز، باثبات و شکوفا بر اساس معیار ها و قالب های غربی و تحت رهبری همه جانبه ایالات متحده را برنامه ریزی کرده بودند ولی در حقیقت امر منطقه ای به وجود آمد که دستخوش بی نظمی و تعصب دینی شده است در حالی که روسیه و ایران به عنوان کنشگران اساسی خارجی با اطمینان فزاینده با این پدیده های شوم مقابله می نمایند. نظریه ایجاد خاور میانه «دمکراتیک» نوین بر این اعتقاد استوار بود که آمریکا برای پیشبرد برنامه های خود توانمندی کافی دارد. ایالات متحده از آنجا شروع کرد که به وسیله تجاوز نظامی صدام حسین را سرنگون نمود. سپس عصر «انقلاب های رنگینی» شروع شد که تمام خاور میانه را به گرداب بی نظمی همه جانبه انداختند. سپس با مشارکت واشنگتن و به علت اشتباهات طراحان راهبرد آمریکا خلافت اسلامی داعش به وجود آمد. در حال حاضر رژیم های محافظه کار پادشاهی های عربستانی که نزدیک ترین متحدان ایالات متحده در منطقه هستند، منتظر نوبت خود برای سرنگونی هستند. خلائی که بعد از واشنگتن باقی ماند، می تواند توسط ائتلاف روسی - ایرانی پر شود. محور شرارت دیروزی، در حال حاضر به تکیه گاه اساسی تمام خاور میانه تبدیل شده است. روسیه نظارت خود بر سوریه را افزایش می دهد در حالی که ایران در عراق همین کار را می کند. مصر تمایل خود به پیوستن به این محور را پنهان نمی کند. شاید این ادعا باعث تعجب شود ولی بقای امروزی بسیاری از رژیم های عربی به همین ائتلاف جدید وابسته است.

چارچوب های جدید منطقه

روشن است که اسراییل نمی تواند به طور رسمی به شریک ائتلاف نظامی - سیاسی روسی - ایرانی - سوری - عراقی که نفوذ و قدرت خود را در خاور میانه به سرعت افزایش می دهد، تبدیل شود ولی اسراییل دشمن این ائتلاف روسی - شیعی هم نیست. در هر حال، این دیدگاه روسیه است. برای اسراییل بسیار مهم است که از خود در برابر موج اسلام گرایی افراطی که بر خلاف دمشق و حزب الله دولت یهودی را واقعاً تهدید می کند، دفاع نماید. به همین علت روسیه در سوریه به کار خود مشغول است و اسراییل را در ازای احیای امنیت و آرامش در کشور با توسل به زور محکوم نمی کند. بالاخره بر همه روشن است که کشور وهابی قطر که به حماس، این شاخه فلسطینی «اخوان المسلمین» یارانه های سرشاری می پردازد، پشتیبان اقدامات شبه نظامیان و افراد متعصب حماس است.

 ایران هم  به فکر اسراییل نیست ولو اینکه تهران مانند سابق از شعارهای ضد اسراییلی با هدف تبلیغاتی داخلی خود استفاده می کند. آنچه که اکنون برای روسیه و تهران اهمیت کلیدی دارد، وارد کردن ضربه نیرومند به آمریکایی هایی است که عربستان سعودی و سایر اعضای عربستانی اوپک را به کاهش قیمت نفت جهت لطمه زدن به اقتصاد روسیه و ایران  و فراهم کردن سود برای خود آمریکا از محل فرآوری نفت وادار می کنند. روسیه و ایران می خواهند ایالات متحده را از خاور میانه بیرون انداخته و همزمان موج افراطی گری و تروریسم سنی را که شمال قفقاز روسی، نزدیک ترین متحدان روسیه در آسیای مرکزی و ایران شیعه را تهدید می کند، متوقف بکنند.

درست است که ایران و اسراییل مانند سابق دو حریف منطقه ای هستند ولی به نظر می آید که رفتار عربستان سعودی در خاورمیانه برای تهران از سیاست تل اویو که هدف حفظ امنیت کشور خود را دنبال می کند، خطرناک تر است. اسراییل از کمک روسیه به ایران در جهت تقویت نفوذ خود در منطقه خاور میانه ناراضی است ولی این نارضایتی قبل از همه شامل حال مساعدت ایران به حزب الله است. البته بنیامین نتانیاهو خوب می فهمد که اگر داعش و متحدان تروریست آن به دولت یهودی هجوم جدی ببرند، ایالات متحده به کمک اسراییل نخواهد شتافت. موج سوم انتفاضه فلسطینی که هم اکنون شکل می گیرد، به وضوح نشان می دهد که البته ایالات متحده مانند سابق متحد راهبردی اسراییل است و حتماً سعی خواهد کرد به طور کامل به منطقه برگردد ولی در حال حاضر کمک روسیه و ایران به دمشق در زمینه مقابله با تروریسم است که حقیقتاً امنیت دولت یهودی را تأمین می کند. همچنین معلوم می شود که مسکو تا سال های زیادی به نیروی خارجی برتر در خاورمیانه تبدیل می گردد.

بعد از آن چه می شود؟

بدون تردید، بعد از آنکه روسیه، ایران، با کمک دسته های شبه نظامی عراقی و دسته های حزب الله، نیروهای شورشی سوری را قلع و قمع کرده و مواضع منطقه ای خود را تقویت کنند، خاور میانه نوین با سوریه به عنوان عنصر مهم آن، بر روی نقشه جهان ظاهر خواهد شد. نیروهای مذکور در مرحله بعدی حتماً به عراق رفته و از آنجا به حرکت خود در جهت جنوبی ادامه خواهند داد تا به فعالیت نیرو هایی پایان دهند که انقلاب های رنگین جهان عرب را شروع کرده و برای «بهار عربی» پول دادند و سپس بی پرده طرف آدم کشان خونخوار داعش، جبهه النصره، احرار الشام و جیش الاسلام را گرفتند. لازم نیست که خودشان به کشورهای دیگر هجوم ببرند. کافی است دسته های در حال عقب نشینی داعش را از عراق به شبه جزیره عربستان برانند. خلافت داعش زمانی آنجا شروع شده بود و باید همانجا از بین برود. روشن است که در این صورت عربستان سعودی به چند قسمت تقسیم شده و رژیم های پوسیده سلطنتی شبه جزیره عربستان سرنگون خواهند شد. یکی از آنها قطر است که خالد العطیه وزیر امور خارجه آن روز 21 اکتبر از مداخله نظامی احتمالی در سوریه هشدار داد. وزیر خارجه قطر در مصاحبه با شبکه سی.ان.ان عربی اظهار داشت: «ما و برادران ما در عربستان سعودی و ترکیه هیچ یک از گزینه های احتمالی دفاع از ملت سوریه را منتفی نمی کنیم». ظاهراً این کشور خپل گازی رویش خیلی زیاد شده است که می خواهد ارتش ضعیف 5 هزار نفری خود را به سوریه بفرستد که آنجا ظرف 3-2 روز متفرق خواهد شد. می توان فقط حدس زد این امارت که به طور کامل به ایالات متحده و عربستان سعودی وابسته است، از اعزام گروه نیروی هوافضایی روسیه به سوریه تا چه اندازه خشمگین شده است. گفتنی است که  نیروهای روسی علیه تروریست هایی که توسط قطر در سوریه پرورانده شده اند، عملیات اجرا کرده و آنها را لت و پار می کنند.

در هر حال، تغییرات در چارچوب های سیاسی عربستان موجب نه تنها تغییرات مثبت مهم سیاسی در منطقه بلکه تقسیم مجدد بازار جهانی انرژی خواهد شد. روسیه، ایران، عراق و مناطق شیعه نشین عربستان سعودی (به اصطلاح استان شرقی این کشور) که ناگزیر از پادشاهی سعودی جدا می شوند، در این صورت حد اقل 50% تمام صادرات نفتی جهان و 70% صادرات جهانی گاز را کنترل خواهند کرد که این امر به معنی شکست کامل سلطه اقتصادی آمریکا بر جهان است. واشنگتن نمی تواند فقط از طریق انتشار دلار سلطه خود را تمدید کند. اتحادیه اروپا مجبور خواهد شد از مدار نفوذ آمریکا خارج شود زیرا اقتصاد اروپایی به صادرات نفت و گاز از روسیه و خاور میانه وابسته است. در این صورت پیمان نظامی و سیاسی روسی- شیعی می تواند به مرکز جدید قدرت اقتصادی که همه به دوستی با آن علاقه مند شوند، تبدیل گردد.

بحث بی اساس درباره نزدیکی روابط روسی-سعودی

عربستان سعودی در این شرایط گام هایی در جهت نزدیکی روابط با روسیه برداشت ولی طبق معمول به طور ناشیانه و خشن این کار را کرد. ریاض سعی نمود روسیه را با وعده های ده ها میلیارد دلاری بخرد. وقتی جواب رد دریافت کرد، طی اقدام ضد روسی، به کاهش بی رویه قیمت نفت در بازار اروپایی دست زد. البته فعلاً زود است گفته شود که روسیه و عربستان سعودی در مسیر رویارویی مستقیم حرکت می کنند. ولی اختلاف نظر درباره علل بروز جنگ داخلی در روسیه تا کنون موجب تنش جدی در روابط دوجانبه شده است. هرچند که سعودی ها در مرحله اخیر سعی کرده اند چارچوب های مناسبات خود را با روسیه گسترش دهند، دو کشور فعلاً نمی توانند بر اختلاف نظر های شدید بر سر سوریه غلبه نمایند.

سعودی ها در شرایط فعلی، بعد از روی کار آمدن ملک سلمان، در بعد سیاست خارجی با فشار بیشتری رفتار می کنند در حالی که نه رویارویی بلکه سازش، همیشه اساس سیاست خارجی سنتی آنها را تشکیل می داد. این تغییر سیاست در حد زیادی برآیند عواقب منفی «بهار عربی» و واکنش به این دیدگاه جا افتاده در ریاض است که ایالات متحده در زمان دولت باراک اوباما تصمیم گرفت از خاورمیانه فاصله بگیرد. حکام جدید سعودی در این شرایط به ماجراجویی آشکاری تن داده و ریاست ائتلاف نظامی در یمن را بر عهده خود گرفتند. هدف این ائتلاف، بیرون راندن قیام کنندگان حوثی مورد حمایت ایران است.

ولی عربستان سعودی هنوز از سیاست سنتی خود که در آن دیپلماسی بی سر و صدای پشت پرده نقش کلیدی ایفا می کند، به طور کامل دست نکشیده است. آری، این کشور در یمن عملیات جنگی بی سابقه ای شروع کرده و بدین وسیله به ایران پیام فرستاد که با دست درازی ها به عرصه سنتی نفوذ ریاض در شبه جزیره عربستان سازش نخواهد کرد. ولی با این حال، ملک سلمان و دو ولی عهد وی به نام های نائف و محمد، همزمان کارزار فعال دیپلماتیک نزدیکی روابط با مسکو را شروع نمودند.

البته بر هر تحلیلگری روشن است که عربستان سعودی و روسیه در آینده نیز به خاطر نفت با هم رقابت خواهند کرد. این دو کشور بزرگترین صادر کنندگان نفت جهان هستند و با هم برسر بازارها رقابت می کنند. هزینه های تولید نفت در عربستان سعودی از همه پایین تر است ولی برای روسیه نفت گران تمام می شود. روشن است که دو کشور اغلب بر سر قیمت مناسب نفت با هم اختلاف نظر دارند. سال گذشته ریاض تصمیم گرفت از سهم خود در بازار دفاع کند که در راستای این تلاش ها از کاهش تولید نفت خودداری نمود در حالی که قیمت های آن از ماه ژوئن سال 2014 به میزان بیش از 50% افت کرد. این رفتار عربستان سعودی باعث بروز اختلاف نظرهای جدید بین دو کشور شد. این تصمیم عربستان سعودی جنبه سیاسی هم داشت زیرا بایستی ایران و روسیه را در ازای حمایت از بشار اسد در سوریه مجازات کند. البته این ادعا به اثبات نرسیده است. در حالی که سعودی ها به طور کامل به نفت وابسته هستند، وابستگی روسیه و ایران به نفت وجود دارد ولی کمتر است. انتظار می رود که در سال 2015 عربستان سعودی با بزرگترین کسری بودجه خود در طول تاریخ  - بیش از 120 میلیارد دلار - مواجه شود. قیمت های پایین نفت مقامات سیاسی عربستان سعودی را به اقداماتی چون به تعویق انداختن و حتی لغو برخی طرح های مهم نفتی وادار می کند. بسیاری از شاهزاده های خاندان آل سعود از افت شدید درآمدهای خود ناراضی هستند و بنا به گزارش منابع بریتانیایی، حتی حاضرند علیه ملک سلمان کودتا بر پا کنند.

ولی روشن است که حمایت روسیه از بشار اسد و کمک عربستان سعودی به برخی گروهک های مسلح افراطی ضد دولتی در خاک سوریه، منشأ اساسی تنش می باشد. مشارکت مستقیم نظامیان روس در مناقشه سوریه می تواند روابط بین دو کشور را به زمان دشمنی میان آنها باز گرداند. تصادفی نیست که اوایل ماه اکتبر سال جاری بیش از 50 نفر از علمای اسلامی نسبتاً معروف عربستان سعودی طی بیانیه ای از مسلمانان به شرکت در جهاد در سوریه دعوت نمودند. و این در حالی است که در سال گذشته دولت سعودی شرکت در جنگ های خارجی را در ردیف جنایات کیفری گذاشت. گرچه سعودی ها سعی می کنند جلوی شبه نظامیان خود را بگیرند تا در خارج از کشور در جهاد شرکت نکنند، آنها در عین حال نگران باقی ماندن این افراد در کشور خود هستند چرا که آنها در سال جاری سه بار با استفاده از تروریست های انتحارطلب به مساجد حمله کرده اند.

 

******

مداخله نظامی روسیه در سوریه باعث نارضایتی نه تنها مقامات رسمی بلکه مردم عربستان سعودی شده است. نماینده این کشور در سازمان ملل طی سخنانی به ادعاهای مسکو مبنی بر اینکه در سوریه با تروریسم مقابله می کند، اظهار شک و تردید کرد. ولی با توجه به اینکه ائتلاف سعودی در یمن هنوز به هدف خود نرسیده و رئیس جمهور هادی به صنعاء باز نگشته است،  بعید است که ریاض در آینده نزدیک به مداخله مسلحانه در سوریه تن دهد. جنگ عربستان سعودی با حوثی ها و متحدانشان در یمن با انتقال نیروها به سوریه که در آنجا روسیه، ایران و حزب الله از اسد حمایت فعالی می کنند، فرق می کند. همین امر ریاض را کفری می کند. مقامات عربستان سعودی می بینند که روسیه تصمیم گرفت با اسد، ایران و حزب الله بدترین دشمنان عربستان سعودی در منطقه ائتلاف تشکیل دهد و به وعده های چندین میلیاردی از سوی ریاض توجه نکند. بعد از آن سفر نمایشی 20 اکتبر بشار اسد به مسکو صورت گرفت. سعودی ها هنوز مهمترین اصل رفتار مسکو را نفهمیده اند و آن این است که روسیه متحدان خود را حتی در برابر پول گزاف نمی فروشد حال آنکه سعودی ها به رفتار آمریکا عادت کرده اند که می تواند بدون تفکر و تأمل طولانی هر متحد خود را بفروشد. ولی این دیگر مسأله خود ریاض و حکام فرتوت این پادشاهی است.

لطفاً این متن را دو بار بخوانید:


 
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﻧﺎﻟﻬﺎﯼ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ یک ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺣﺶ ﺭﻭ ﭘﺨﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩ.
نشاﻥ مى داد یک ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺤﻘﻖ یک ﺳﺮﯼ ﻻﺷﻪ ﻣﺮﻍ ﺭﻭ ﺩﺍﺧﻞ یک ﺗﻮﺭﯼ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﭼﻨﺪ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﯼ ۱۰-۲۰ ﻣﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺣﻔﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ یک ﺭﻭﺑﺎﻩ آﻣﺪ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺑﻮ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ یک ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﻻﺷﻪ ﻯ ﻣﺮغ ها ﺭﻭ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ؛ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﺗﯿﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﻻﻥ مى رود ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻯ ﮔﻠﻪ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺭﻭ مى آورد؛ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ یک ﺭوﺑﺎﺕ ﺟﺮﺛﻘﯿﻞ ﺗﻮﺭﯼ ﺭﻭ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺍﻭﺭﺩﻥ ﺗﻮ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻭﻡ ﻭ مخفى اش ﮐﺮﺩند ﻭ ﺑﺎ یک ﻣﺎﯾﻌﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﭙﺮﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﺛﺮ ﺑﻮ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ، ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻧﺪ.
* ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ همان ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻭ ۷-۸ ﺗﺎ ﺭﻭﺑﺎﻩ دیگه آمدن ﺳﺮ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺍﻭﻝ ﻭ ﻫﺮﭼﯽ ﮔﺸﺘﻨﺪ ﻣﺮﻏﻬﺎ ﺭﻭ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩند ﻫﺮ ﭼﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﺑﻮ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ آن ۷-۸ ﺗﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺍﻭﻟﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺸﺘﻦ ﮐﺮﺩ.
 ﺟﺎﻟﺒﯿﺶ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﯽ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯿﮕﺸﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﺎﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﻭﺭ مى شدند ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻮ ﻣﯿﮑﺸﯿد!؟ محققین ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺳﯿﻢ ﮐﻤﯽ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻭﻡ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﺎ ﺣﺪﯼ ﮐﻪ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻣﺮغ ها ﺭﻭ ﺩﻳﺪ.
 ﺍﯾﻦ ﺩﻓﻌﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﺑﺎﻩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺮغ ها ﺭﻭ ﺑﺎ ﺩﻧﺪاﻥ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺩ.
* ﺍﯾﻦ ﺗﯿﻢ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ آمدن ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ هماﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺗﻮﺭﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺳﻮﻡ ﺑﺮﺩﻧﺪ و بوى مرغها را با اسپرى پاک کردند. ﺭﻭﺑﺎﻫﻬﺎ ﻭﻗﺘﯽ دوباره ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻫﺮﭼﯽ ﮔﻮﺩﺍﻟﻬﺎ ﺭا ﮔﺸﺘﻦ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﺑﻮ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻓﺘﻨﺪ.
ﺩﻭﺭﺑﻴﻦ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﺭﻭ نشان ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺟﺴﺖ ﻭ ﺟﻮ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻭﻡ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ماﻧﺪ، یک ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﭼﮏ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﺪﻥ ﮐﺎﻣﻼً ﻣﺮﺩﻩ .
 ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻻﺷﻪ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﮐﺰ ﺩﺍﻣﭙﺰﺷﮑﯽ ﺑﺮﺩند ﻭ ﮐﻠﯽ آﺯﻣﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﻗﯿﻘﺎً ﻋﮑﺴﻬﺎ ﻭ آﺯﻣﺎﯾﺸﺎﺕ نشاﻥ مى دهد ﺍﯾﻦ ﺣﯿﻮاﻥ ﺑﺮﺍﺛﺮ ﯾﮏ ﺷﻮﮎ ﻋﺼﺒﯽ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻩ.
 ﻭ….
* ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺩ ﻣﮑﺮ ﻭ ﺣﯿﻠﻪ ﮔﺮﯼ ﺩﺭ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻫﺴﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ مى کند ﺻﺪﺍﻗﺘﺶ ﺑﯿﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺳﮑﺘﻪ ﻣﯿﺰند ﻭ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ.
 ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ.
 ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ که ﻣﯿﺎیند ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﻪ ﺯباﻥ مى آورند ﺑﻌﺪ ﺟﺎلب اینکه ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﻭغ هاﺷﻮﻥ آﺷﮑﺎﺭ مى شود ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﻩ ﻣﻴﺮوند ﻭ ﺍﺻﻼً ﻭ ﺍﺑﺪﺍً ﻫﻢ ﺧﻢ ﺑﻪ اﺑﺮﻭ نمى آورند ﻭ ﺍﺳﻔﻨﺎﮐﺘﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ  خودمان  را شیعه  مولا علی  بدانیم غزا دار امام حسین (ع)
ﭼﻘﺪﺭ زشت است ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺳﻪ ﮐﻪ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺍﺯﺵ ﺩﺭ ﮐﺮﺍﻣﺖ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﭘﯿﺸﯽ ﺑﮕﯿﺮند.

* ﭼﻘﺪﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ.
ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ گرچه ﮐﻤﯽ ﺑﯿﺮﺣﻤﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺟﺎلبى ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺩﺍﺷﺖ...